تحلیلگر آمریکایی: دولت بایدن راه‌هایی برای تشویق ایران حتی خارج از برجام بیابد

نیویورک- ایرنا- یک تحلیلگر ارشد آمریکایی با بیان اینکه دیپلماسی بین ایران و آمریکا دشوار است به دولت جو بایدن پیشنهاد داد: برای احیای برجام راه‌هایی برای تشویق تهران بیابد حتی اگر این اقدامات خارج از چارچوب این توافق باشد.

به گزارش روز یکشنبه ایرنا، جورجیو کافیرو تحلیلگر ارشد آمریکایی و مدیر اجرایی موسسه تحلیل وضعیت خلیج فارس و محقق مسائل حوزه غرب آسیا (خاورمیانه) است. او این مطلب را در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا در نیویورک بیان کرد.

دیپلماسی میان ایران و آمریکا دشوار است

از این تحلیلگر آمریکایی سوال شد: همه سیاستمداران، کشورها و اعضای شورای امنیت، برجام را بهترین توافق بین‌المللی می‌دانند، اما با توجه به اتفاقات داخلی ایران، تمرکز کشورهای غربی معطوف به ناآرامی‌ها است و مذاکرات برای احیای برجام از دستور کار خارج شده است. با توجه به اینکه دیپلماسی همیشه بهترین راه حل مشکلات است و دولت بایدن همواره بر این مسیر تاکید داشته است، راه حل و توصیه شما به کشورهای غربی به ویژه آمریکا برای از سرگیری مذاکرات احیای برجام چیست؟

این تحلیلگر ارشد مسایل خاورمیانه پاسخ داد: چشم انداز احیای برجام بسیار ضعیف است. هیچ تحلیلگر واقع‌بینی انتظار احیای این توافق در آینده نزدیک را ندارد. با وجود تبلیغات بایدن هنگام انتخابات مبنی بر احیای برجام، اکنون کمی بیش از دو سال از آغاز به کار دولت او می گذرد و برجام احیا نشده است.

مدیر اجرایی موسسه تحلیل وضعیت خلیج فارس گفت: توصیه من به تیم بایدن این است که هنگام رسیدگی به موضوع هسته ای ایران، دیپلماسی را دنبال کنند. اگرچه دیپلماسی بین آمریکا و ایران دشوار است، اما اگر واشنگتن بتواند راه‌هایی برای تشویق تهران به محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای خود بیابد و در قبال شفاف‌تر شدن فعالیت‌های هسته ای ایران برخی تحریم‌ها علیه تهران لغو شوند، حتی اگر این اقدامات خارج از چارچوب برجام باشد، امری مثبت خواهد بود.

کافیرو در پاسخ به این سوال « با توجه به عهدشکنی آمریکا در زمینه های مختلف به خصوص خروج از برجام و برخی معاهدات بین المللی، آیا واشنگتن طرف قابل اعتمادی برای هرگونه توافق و مذاکره ای هست؟»، گفت: هر چهار سال، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار می‌شود و سیاست خارجی واشنگتن بسته به اینکه کدام نامزد پیروز شده و وارد کاخ سفید شود، می تواند به اشکال مهمی تغییر کند. مذاکره دولت اوباما با ایران و سایر کشورها بر سر برجام و سپس امضای توافق چندجانبه با آنها و نابودی این توافق در دولت ترامپ، تنها نمونه‌ای از این تغییر سیاست است.

مدیر اجرایی موسسه تحلیل وضعیت خلیج فارس افزود: دیدگاه شخصی من این است که اکنون آمریکا به سختی می‌تواند سایر کشورهای جهان را متقاعد کند تا به توافق منع گسترش تسلیحات هسته ای وارد شوند، بخصوص اگر عناصری در عرصه سیاسی آمریکا با چنین توافق‌هایی مخالف باشند و در صورت کسب قدرت، واشنگتن را از دست توافق ها خارج کنند.

کافیرو در پاسخ به سوالی در مورد «دلیل پیروی اروپا از برخی سیاست های غلط آمریکا در جهان به خصوص در ارتباط با ایران و تبعات چنین سیاستی»، گفت: قدرت های اروپایی پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در ماه مه (اردیبهشت/ خرداد) ۲۰۱۸ در دولت ترامپ در شرایط دشواری قرار گرفتند. هیچ کدام از کشورهای عضو اتحادیه اروپا از این اقدام حمایت نکردند و مقامات اروپایی نگران عواقب آن بودند.

مدیر اجرایی موسسه تحلیل وضعیت خلیج فارس اظهار داشت: با این حال، با توجه به نفوذ واشنگتن بر اعضای اتحادیه اروپا و نیز نقش قدرتمند آمریکا در سیستم مالی بین‌المللی، کشورهای اروپایی از تحریم‌های دولت ترامپ علیه تهران، پیروی کردند. با این حال، به دلیل جنگ در اوکراین و (ادعای) نقش ایران در این جنگ، اکنون حمایت بسیار بیشتری در میان دولتمردان اروپایی از سیاست‌های ضد ایرانی وجود دارد.

سقوط دو هزار و ۵۰۰ سال سلطنت در ایران، ضربه بزرگی به آمریکا بود

تحلیلگر ارشد آمریکایی در پاسخ به سوال دیگری در مورد علت اساسی دشمنی غربی ها با ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: شاه ایران در سال هایی که در قدرت بود برای منافع سیاست خارجی آمریکا مفید بود. در طول جنگ سرد و در میان نگرانی آمریکا از نفوذ شوروی و ملی گرایی عربی در خاورمیانه، شاه شریک مهم واشنگتن بود. به قول ریچارد نیکسون رئیس جمهور پیشین آمریکا، ایران، ترکیه و اسرائیل «پلیس های وظیفه» واشنگتن در حاشیه منطقه عربی بودند.

کافیرو ادامه داد: سقوط دو هزار و ۵۰۰ سال سلطنت ایران در سال ۱۹۷۹ ضربه بزرگی به آمریکا بود. انقلاب اسلامی تأثیر عمده‌ای بر منطقه داشت که آمریکا و دیگر قدرت‌های غربی را بسیار ناراضی کرد. از سال ۱۹۷۹، واشنگتن ایران را به عنوان یک تهدید بزرگ برای منافع خود و بسیاری از متحدان و شرکای آن در خاورمیانه و فراتر از آن در نظر گرفته است. برای دهه‌ها، برنامه‌های سیاست خارجی ایران و آمریکا به ‌رغم موارد خاصی از همسویی منافع ملی دو کشور مانند برکناری طالبان در سال ۲۰۰۱، با هم در تضاد بوده اند.

دلیل نفرت آمریکا از ایران و سپاه

از این تحلیلگر ارشد آمریکایی درباره علل گسترش ایران هراسی و اسلام هراسی از سوی برخی کشورهای غربی و حمایت از کسانی که به این سیاست ها دامن می زنند، سوال شد و او پاسخ داد: هر قدر از تاثیر بحران گروگانگیری در سال های ۱۹۷۹-۱۹۸۱ در گسترش ایران هراسی در آمریکا بگویم کم است. آن داستان پرتنش، آمریکا را تحقیر کرد و بسیاری از آمریکایی ها هنوز ایران را به خاطر آن بحران نبخشیده اند. پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ایران در مخالفت با اشغالگری آمریکا نقش ایفا کرد و همین امر نیز به نفرت فراوان آمریکا از جمهوری اسلامی ایران و به طور مشخص‌تر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کمک کرد. زمانی که واشنگتن و متحدانش عراق را پس از تهاجم سال ۲۰۰۳ اشغال می کردند، بسیاری از آمریکایی ها به دلیل حمله شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران به نیروهای آمریکایی در این کشور، کشته یا زخمی شدند.

اهانت کنندگان به مقدسات مسلمانان، افراط گرایان هستند

مدیر اجرایی موسسه تحلیل وضعیت خلیج فارس در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه به نظر شما چرا قرآن سوزی و اهانت به مقدسات مسلمانان از سوی کشورهای غربی مورد حمایت قرار می گیرد؟ نیز گفت: درک این نکته مهم است که بیشتر مقامات در دولت های غربی و اعضای جوامع غربی مخالف برنامه های افراد سرشار از نفرت و اقدامات قرآن سوزی آنها هستند.

کافیرو ادامه داد: کسانی که در غرب دست به چنین اعمال شنیعی می زنند، افراطی هستند. اما، متاسفانه، افراط گرایان می توانند تأثیرگذار باشند و از حمایت های آزادی بیان در کشورهایی مانند سوئد برای گسترش تعصب گرایی و اسلام هراسی استفاده می کنند.

به گزارش ایرنا، ایران پس از امضای برجام در سال ۱۳۹۴ با هدف لغو تحریم های ظالمانه، به عنوان کشوری مسئولیت پذیر، تعهدات خود را بدون عیب و نقص اجرا کرد و این مساله در ۱۶ گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد تائید قرار گرفت. اما پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۱۷ (دی ماه ۱۳۹۵) و پس از چند اقدام مقدماتی، نهایتاً با اتخاذ مواضع مغایر با مفاد برجام، با خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از آن در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۸ می ۲۰۱۸)، در دو مرحله تحریم‌های ثانویه آن علیه ایران بازگردانده شد.

اجرای نامتوازنِ این توافق از یک طرف و فشارهای ناشی از اعمال و تشدید تحریم‌های یکجانبه آمریکا از طرف دیگر، باعث شد تا یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ می ۲۰۱۹) شورای‌عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تصمیماتی در راستای متوقف کردن گام به گام اجرای اقدامات داوطلبانه تعهدات هسته‌ای با اعطای فرصت‌های ۶۰ روزه به دیپلماسی، اتخاذ کند.

ایران تا یک سال پس از خروج آمریکا از برجام به تمامی تعهداتش ذیل این توافق عمل کرد تا به کشورهای اروپایی که وعده می‌دادند آثار خروج واشنگتن از توافق را جبران می‌کنند، فرصت دهد تا برای تحقق این وعده تلاش کنند. اما با توجه به اینکه کشورهای اروپایی به وعده‌هایشان عمل نکرده‌اند، در چند گام تعهداتش ذیل برجام را کاهش داد. کاهش تعهدات ایران بر اساس مفاد توافق هسته‌ای برجام صورت گرفت.

دولت دموکرات جو بایدن پس از روی کار آمدن در ژانویه ۲۰۲۱، اقدام یکجانبه دولت سابق این کشور را برای خروج از توافق ایران و گروه ۱+۵ محکوم کرد اما تاکنون دربرابر هرگونه اقدام معتبر برای جبران رفتار نادرست گذشته کوتاهی کرده است.دولت بایدن سیاست های فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ را در پیش گرفته و به بهانه حقوق بشری در حمایت از ناآرامی ها در ایران تاکنون تحریم هایی را همگام با متحدان غربی خود اعمال کرده و از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و به صراحت بیان کرده است که به جای تمرکز بر مذاکره و رویکرد دیپلماسی که همواره شعار آن را سرداده، بر ناآرامی های ایران متمرکز بوده اما مدعی است در پی تغییر رژیم در ایران نیست.

دولت بایدن این روزها همچنین در پی تعمیق روابط تهران - مسکو، ایران را به ارسال سلاح به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین متهم می کند که مقامات جمهوری اسلامی ایران بشدت این ادعا را رد کرده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد که اگر طرف آمریکایی واقع‌بینانه عمل کند، امکان دستیابی به توافق در وین وجود دارد. توافق مد نظر ایران، سندی است که تحریم‌ها به صورت حداکثری رفع و منطقه‌ هم از اجرای آن بهره‌مند شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha