به گزارش ایرنا از روابط عمومی حوزه هنری، نخستین نشست از سلسله نشستهای علمی و تخصصی «الفبای آبادی» با موضوع «خانه از آغاز تا دهه چهل» به همت مرکز معماری اسلامی، انجمن علمی دانشجویی مطالعات معماری ایران، دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و انجمن علمی معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران در نگارخانه دانشکده هنرهای زیبا برگزار شد.
در این نشست سیدمحمد بهشتی شیرازی رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر، مولف، استاد دانشگاه و معمار و حامد مظاهریان عضو هیات علمی دانشگاه تهران حضور داشتند.
سابقه ۱۲هزارساله «خانه»
بهشتی در ابتدای این نشست از تاریخچه سیر تکامل یکجانشینی که با انقلاب کشاورزی و ذخیره غذایی پدید آمد سخن گفت و توضیح داد: در آن زمان انسان با توجه به شرایط جدید ناگزیر به ساخت سرپناهی به نام «خانه» میشود که این مسیر تاریخی حدود ۱۲ هزار سال سابقه دارد.
وی بیان کرد: کهنترین آثار یکجانشینی در سرزمین ایران در منطقه زاگراس واقع در تپه ازبکی درآبیک قزوین واقع شده است که بیش از ۹هزار سال قدمت تاریخی دارد. در واقع میتوان گفت قدیمیترین خانههایی که در جریان حفاریها شناسایی شده، در آن منطقه بوده است.
کهنترین خشتهای جهان در ایران
بهشتی افزود: نمونه خشتهایی که در آن منطقه پیدا شد، از کهنترین خشتهای جهان است که یک نمونه آن ثبت جهانی و به سازمان ملل اهدا شده است.
رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر بیان کرد: نخستین تجربه انسان در ساختن، با خانه آغاز میشود و به دلیل شرایط طبیعی سرزمین ما که عمدتا امکان استقرار در یک پدیده طبیعی به اسم مخروط افکنها اتفاق میافتد، شکل میگیرد. به بیان سادهتر آنجایی که بر اثر سیل و رسوبگذاری سیل، یک مخروطهای شکل میگیرد، این مکانها، جای مناسبی برای استقرار و یکجانشینی بوده است.
وی اظهارداشت: نمونههایی همچون نوش آباد کاشان یا میمند در فلات ایران که از معماری دست کن بهره میبرند، این توهم را ایجاد میکند که در ایران فقط این چند منطقه معماری دست کن دارد، در صورتی که تمام شهرهای کهنی که در ایران وجود دارد، از همین نوع معماری بهره برده است. در شهرهایی همچون تهران، بیرجند و سمرقند ردپاهایی از دوره معماری به صورت دست کن وجود داشته است.
چرا حوض و ایوان فراموش شدند؟
بهشتی گفت: در معماری دست کن، «خانه» نخستین سرپناهی بود که ساخته شد. به این دلیل میتوان گفت «خانه» یک نام خاص برای یک عملکرد و یک نوع معماری نیست اما در تعریف امروز، «خانه» به معنای فضای مسکونی است و هر چیزی به اسم خانه یک اسم عام برای معماری است.
این معمار افزود: سابقهای که ما به عنوان یک ایرانی در این تجربه بشر داریم، میتوان گفت از کهنترین سابقههای معماریهای در جهان است. کشورهایی همچون مصر باستان، بین النهرین، چین، هند و یا اروپا عمر معماریشان بسیار کوتاهتر از ایران است. این تجربه بسیار طولانی به ما اجازه داد که قلههای بزرگی را فتح کنیم.
وی با ذکر سوالی بیان کرد: واژههایی مانند حیاط، حوض و ایوان به چه معناست؟ چرا به آنها فضای باز نمیگوییم؟ چه فرقی بین حیاط با فضای باز، ایوان با تراس، حوض با استخر وجود دارد؟ در جواب باید بگویم نمیدانیم.
بهشتی گفت: امروز، از اینکه بگوییم حیاط پرهیز میکنیم و میگوییم فضای باز یا تراس و یا به جای اینکه بگوییم حوض، میگوییم استخر و یا آب نما. این اتفاق نشان میدهد که ما نمیدانیم در مورد چه چیزی صحبت میکنیم و چه تفاوتی بین آنها وجود دارد. اگر شما به تفاوت آنها پی ببرید، میبینید که در تجربه تاریخی پدران ما این مواردی که ذکر شد، قلههایی بودند که فتح کردند و ما امروز این قلهها را فراموش کردیم و به آب نما و فضای باز و فضای نیم باز اکتفا میکنیم.
این مولف و مدرس با ذکر مثالی اظهارداشت: فرق بین یک ژونالیسم و یک شاعر در زبان فارسی و واژههای فارسی است. به بیان سادهتر در بخشی از مثنوی، مولانا از زبان صحبت میکند و میگوید ما دو زبان داریم. یک زبان عبارت و یک زبان اشارت. زبان عبارت معادل آن چیزی است که در ژونالیسم استفاده میکنیم و زبان اشارت آن چیزی است که ما در شعر استفاده میکنیم.
وی بیان کرد: مشابه همان زبان عبارت و اشارت را ما در ساختمان داریم. یک جنبهای از ساختمان مترداف زبان عبارت است و یک جنبه دیگر مترداف زبان اشارت است. امروزه ما با آن مفهومی از زبان معماری سروکار داریم که عمدتا معادل زبان عبارت است و وجه اشاراتی آن از بین رفته است. برای همین است که ما از واژههایی همچون حوض، حیاط و ایوان استفاده نمیکنیم.
بنگاههای معاملات ملکی از دانشگاه معماری معتبرتر هستند!
بهشتی گفت: در تجربه زیسته خودمان، یک مکانی را پدید میآوریم که در آنجا به صفت زبان اشارت، اشارهای به آب دارد و به آن حوض میگوییم. درواقع آنجا قرار نیست کمیت حوض، کمیت آب، فیزیک و شیمی آن مطرح باشد، آنجا لطف و آیینگی آب عرضه میشود. اینها همان وجه زبان اشارتی که برای حوض پدید میآید.
وی افزود: وقتی شما کیفیت و یا همان وجه اشاراتی را متوجه شوید، میبینید که کمیت در برابر کیفیت هر چقدر که کم یا زیاد باشد، اصلا نقشی در بروز و ظهور کیفیت ندارد.
رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر بیان کرد: ما در معماری امروز این موارد را ترک کردیم. در واقع معماری امروز ما به فانکشن و یا متریال سقوط کرده است. در جامعه امروز ما بنگاههای معاملات ملکی از دانشگاه معماری معتبرتر هستند؛ چون مردم به هر حرف آنها گوش داده و خرید فروش میکنند.
بهشتی اظهارداشت: از نظر بنگاههای معاملات ملکی، یک خانه خوب مشخصاتی مانند اینکه در یک منطقهای از شهر باشد که منزلت مکانی داشته باشد، متراژ آن زیاد و در طبقات بالاتری باشد را دارد. به این تعریف، مفهوم خانه به معنای واقعی آن سقوط کرده است.
سقوط معماری در ایران
این مدرس دانشگاه بیان کرد: کشوری که میتوان گفت آغاز ساختن است، به نازلترین مرتبه از خود سقوط کرده و به نظر من آغاز این سقوط از دهه چهل شروع شده است. روستاها و شهرهای ایران تا قبل از سال ۱۳۳۵ زیباترین ساختار و ساخت و ساز را داشته است.
وی افزود: معماری ما تقریبا حدود دو دهه است که تغییر کرده و کم کم به سوی متقاضی باکیفیت پیش میرود. در واقع جامعه ایرانی گرایش به سمت تغییر در معماری دارد اما جامعه معماری ما هنوز نتوانسته به این خواسته پاسخ مثبت دهد و در کمیات به سر میبرد.
بهشتی بیان کرد: برای پاسخ دادن به این نوع معماری باید به ساخت و سازهای سالهای قبل از ۱۳۳۵ برگشت اما با رویکردی به روز.
رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر اظهارداشت: با توجه به نوسانات آب و هوایی (گرما، سرما، خشکی و رطوبت) معماری در ایران قبل از سال ۱۳۳۵ از خشت و گل بوده است اما از دهه ۵۰ به بعد در ساخت و ساز بناها با موضوع تحول روبه رو شدیم و به واسطه همین تحول در معماری ما از سنگ در بناها استفاده شد. در واقع سنگ در برابر نوسانات آب و هوایی مقاومت چندانی ندارد و این امر نشان دهنده آن است که عمر ساختمانهای در ایران بسیار کوتاه شده است.
وی گفت: در سیل سال ۱۳۹۸ آن چیزی که برای جامعه معماری ما باعث تعجب شد این بود که همه بناهایی که به قبل از سال ۱۳۳۵ مربوط میشد آسیبی ندید و بیشتر خرابیهای ناشی از سیل به ساخت و سازهای بعد از سال ۱۳۳۵ برمی گشت و این نشان دهنده این است که ما آن تجربه تاریخی و قلههایی را که در ساخت و ساز کسب کرده بودیم، فراموش کردهایم.
ماجرای عجیب پس از زلزله بم
بهشتی در ادامه به شهر بم و معماری آن اشاره کرد و اظهارداشت: خاطرم است زمانی که زلزله بم رخ داد، کمیتهای درباره معماری آن تشکیل شد و این اتفاق برای نخستین بار بود که رخ می داد. در آنجا صحبت از این شد که ما بم را بازسازی کنیم و مانند زلزلههایی که در رودبار و یا طبس رخ داد، کنار این شهرها، شهری نسازیم.
وی افزود: قصد داشتیم این بار بم را مثل قبل بسازیم. مشاوران نام آشنا را دعوت کردیم و در آنجا دفتر زدیم. این کار از این جهت بود که از نزدیک لمس کنیم. آنچه برایمان جالب بود، اینکه ما نمیدانستیم بم را چگونه بسازیم. در واقع ما معماری شهر بم را نمیشناختیم. برای تشخیص این موضوع حتی متر و معیاری دستمان نبود. این متر و معیار همانی است که ما از سال ۱۳۳۵ ترک کردیم که باید دوباره باید سراغش برویم و تمرین کنیم. چون ما قصد داریم در این سرزمین زندگی کنیم.
نظر شما