پانزدهم ماه نزول قرآن است و ناگهان... ناگهان صدای هلهله ای به گوش میرسد. صدای تسبیح، صدای شور و نشاط عرشیان نوری متولد میشود که از عرش تا فرش را میگسترد و جلوه حضور این نور آسمانی، در خاندان وحی رخ مینماید.
آری، امروز خانه علی(ع) و فاطمه(س) غرق در شادی تولد نخستین فرزند است. امروز تجلی حسن ازلی است که در چهره دلگشای چهارمین معصوم، حسن بن علی(ع) نمایان میشود و با آمدنش، جانها را صفایی دیگر میبخشد.
امروز روزی است که باید در آن با شادی فریاد زد، اول امام زاده دنیا خوش آمدی، ابن الکریم اُمّ ابیها خوش آمدی.
امام حسن مجتبی(ع) گل حسنِ یوسف باغ پیامبر است، حُسن حسن، نیمه سیبی است که پیامبر(ص) به فاطمه(س) هدیه داد و زهرا(س) ملکه آفتابگردانهای دنیاست و حسن(ع)، گلی که در سایهاش قد کشیده است.
امروز خورشید، جشن ساده علی(ع) و فاطمه(س) را چراغانی میکنند و گلدان آغوش فاطمه(س)، سرشار از عطر این گُل آسمانی است، امروز بوی سیب، مدینه را بیهوش میکند. سیبی که عطرش، روزها و سال ها و قرنها را در مینوردد، سیبی که عرشی است.
اینجا خانه فاطمه(س) است. اینجا ملکوت عطر سیب است و کائنات در هوای سیب شناورند، حالا هر کس یک جرعه از این عطر آسمانی میخواهد. هر کس میخواهد کفشهای نسیم را بپوشد و یک سبد سلام و صلوات با خودش بیاورد.
امروز در خانه فاطمه(س) کودکی به دنیا میآید، کودکی که آمدنش، آسمان را به زمین می آورد؛ همان کودکی که باید در وصفش گفت: آن دم که عاشقان را نزد تو بار باشد مسکین کسی که آنجا در آستان نگنجد.
آری، امروز پیشوای دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده حضرت علی(ع) با دختر گرامی پیامبر اسلام(ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.
ایشان نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی(ع) و فاطمه(س) عنایت کرد و رسول اکرم(ص) پس از ولادتش، او را در آغوش گرفت و در گوشش اذان و اقامه زمزمه کرد و نام او را «حسن» برگزید.
واژه «حَسَن» به معنای نیکو است. این نام را پیامبر(ص) برای ایشان برگزید. در روایاتی آمده است، این نامگذاری به فرمان الهی انجام شد. نامهای حسن و حسین معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)، نام پسران هارون است که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت.
کنیه ایشان را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفتهاند و برای ایشان القابی همچون مجتبی (برگزیده) و سَیّد (سرور) و زَکیّ (پاکیزه) برشمردهاند؛ القابی نیز مشترک میان حسنین از جمله «سیّد شباب اهل الجنة» و «ریحانة نبیّ الله» و «سبط» است.
در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «حسن یکی از اسباط است». واژه سبط را در روایات و برخی آیات قرآن به معنای امام و نَقیبی دانستهاند که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.
همان خورشید تابناک آسمان امامت و ولایت که باید در وصف او اینگونه سرود که گَرَم تو در نگشایی کجا توانم رفت، به راستان، که بمیرم بر آستان، ای دوست.
امام حسن مجتبی(ع) از دوران جد بزرگوارش بیش از چند سال درک نکرد و هفت سال بیشتر نداشت که پیامبر(ص) رحلت فرمود.
پس از درگذشت پیامبر(ص) تقریبا ۳۰ سال در کنار پدرش امیر مومنان(ع) قرار داشت و پس از شهادت علی(ع) ۶ ماه بر مسلمین خلافت کرد.
حسن بن علی(ع) در کمالات انسانی یادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خود بود و تا پیغمبر (ص) زنده بود او و برادرش حسین(ع) در کنار آن حضرت جای داشتند، به طوریکه نبی مکرم اسلام(ص) گاهی آنان را بر دوش خود سوار می کرد و می بوسید و می بویید.
پس از ضربت خوردن حضرت علی (ع) در مسجد کوفه، به دستور مولی علی (ع) امام حسن (ع) امامت نماز را بر عهده گرفت و امیر مومنان در آخرین لحظات زندگی به فرزندش چنین وصیت کرد: پسرم! پس از من، تو صاحب مقام و صاحب خون من هستی.
امام حسن(ع) ۲۱ رمضان سال چهلم هجری به مسجد کوفه که مالامال از جمعیت بود رفت و بر فراز منبر پدرش ایستاد، پس از حمد و ثنای خداوند متعال و رسول مکرم(ص)، چنین گفت: همانا در این شب آنچنان کسی وفات یافت که گذشتگان بر او سبقت نگرفته اند و آیندگان بدو نخواهند رسید.
معاویه در فرصت های مناسب، با توطئه های زهرآگین، پراکندن دروغ، انتشار یاس در بین مردم و با ایجاد روح اخلالگری و نفاق توانست با خرید وجدان ها پست، روحیه و ایمان مردم را سست کند تا فضا را به نفع خود فراهم کرده و همه سپاهیانش را به بسیج عمومی فراخواند.
امام حسن(ع) نیز در پاسخ به ستیزه جویی های معاویه اعلان جهاد کرد و چهره های تابناکی همچون حجر بن عدی، ابوایوب انصاری و عدی بن حاتم که به تعبیر امام (ع) "یک تن از آنان افزون از یک لشکر بود" آماده جانفشانی شدند.
عده زیادی خواهان صلح بودند، عده ای نیز با زخم زبان امام معصوم را آزردند، سرانجام اوضاع طوری شد که پیشنهاد صلح معاویه مورد قبول امام حسن(ع) واقع شد.
از ابتدا امام(ع) می دانست که کسی چون معاویه دیر زمانی پای بند آن تعهدات نخواهد ماند و در آینده نزدیکی آنها را یکی پس از دیگری زیر پای خواهد نهاد، که البته چنین نیز شد، ولی در نتیجه ماهیت ناپاک معاویه و عهد شکنی های او و عدم پایبندی او به دین و پیمان، بر همه مردم آشکار شد.
از طرفی امام حسن(ع) با پذیرش صلح، هدف ناپاک معاویه که همان خونریزی و کشتار شیعیان و آل علی(ع) بود ناکام گذاشت و بدین طریق چهره تابناک امام حسن(ع) همچنان که جد بزرگوار رسول الله(ص) پیش بینی فرمود بود، به عنوان «مصلح اکبر» در افق اسلام نمودار شد.
فضایل امام حسن(ع) در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. ایشان یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و شیعیان آنان را معصوم می دانند و آیه اطعام و آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره ایشان و پدر و مادر و برادرش نازل شده است.
ایشان ۲ بار تمام دارایی اش را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد. گفته اند به سبب همین بخشندگی ها، او را «کریم اهل بیت» خوانده اند. ایشان ۲۰ یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
همزمان با روز ولادت با سر سعادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) مرغ دلم را به مدینه پرواز می دهم تا آنجا با چشم دلم بگویم: ای کریم آسمانی، با نگاه روشنت، سکه مهتاب را دادی به شبهای فقیر!
بی شک ارزش صلح امام حسن(ع)، با توجه به شرایط زمانی و مکانی خاص خود رخ داد، کمتر از جنگ و شهادت امام حسین(ع) نبود.
بی تردید صلح امام حسن(ع)، چهره واقعی معاویه را آشکار ساخت و دستگاه جور او را به مردم شناساند، از این رو معاویه درصدد حذف حضور فیزیکی امام(ع) بر آمد و نقشه به شهادت رساندن امام را طراحی کرد.
سرانجام امام حسن(ع) در سال پنجاه هجری، با زهری که همسرش جعده به دستور معاویه به او خوراند، در ۴۸ سالگی به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
همان وجود نازنینی که در وصف او باید این چنین نجوا کرد: ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست، در حضرت کریم تمنا چه حاجت است.
نظر شما