چون تحولات چند سال اخیر در سطح بین الملل به گونه ای به سمت قاره آفریقا در حرکت است که بسیاری از تحلیلگران مجبور شدند قرن حاضر را "قرن آفریقا" بنامند. به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان یک بازیگر مطرح در عرصه بین الملل نمی تواند از فرصت به دست آمده برای توسعه مناسبات با این قاره غافل بماند.
چرا که این قاره سرشار از فرصت ها، امروزه نه تنها بازیگران سنتی و عمدتا استعمارگر سابق خود، بلکه توجه قدرت های نوظهور از جمله چین، ژاپن، روسیه، هند، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر را نیز به خود جلب کرده است، به گونه ای که امروزه اغلب کنشگران فعال بین المللی (نظیر دولت ها، شرکت های چند ملیتی، سازمان های فراملی) به بازخوانی و طراحی سیاست ها و الگوهای راهبردی جدید خود با این قاره می پردازند.
یادآوری می شود در سال ۷۵ برنامه ۲۵ ساله به نام چشم انداز ایران ۱۴۰۰ تصویب شد که طبق آن قرار بود سال ۱۴۰۰ ایران قطب برتر منطقه باشد، اما این چشمانداز ایران ۱۴۰۰ بعدها به سند رسمی چشمانداز ایران ۱۴۰۴ ارتقا یافت.
به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران باید طبق این سند چسم انداز ۲۰ ساله توسعه تا ۱۴۰۴ جهت گیری های اساسی و نگرش های اصولی خود در عرصه بین الملل را از مد نظر دور نداشته و همچنان موضوع توسعه روابط و گسترش مناسبات با آفریقا و ارتقاء سطح همکاری ها در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کنشگران این قاره را در دستور کار خود داشته باشد.
در آن سند که در ۱۳ آبان ۱۳۸۲ توسط رهبر معظم انقلاب به سران قوای سه گانه ابلاغ شده بود و به نقش موثر ایران در قالب بازیگری فعال و الهام بخش در عرصه روابط بین الملل پرداخته شد و همچنین بر برقراری تعامل سازنده و مؤثر ایران با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت، مقابله با تک قطبی شدن جهان، گسترش همکاری های دوجانبه، منطقه ای و بین المللی، بهره گیری از روابط بین الملل برای افزایش توان ملی از طریق جذب منابع و سرمایه گذاری های خارجی و فن آوری های پیشرفته، گسترش بازارهای صادراتی و افزایش سهم ایران از تجارت جهانی تاکید شد.
از اینرو دولت سیزدهم که فعالیت خود در سیاست خارجی را از شهریور ۱۴۰۰ با شعار "توسعه روابط با کشورهای غیرمتخاصم" تعریف کرده بود این بار نگاه ویژه ای به قاره آفریقا افکنده است و به طریق اولی همت خود را بر آن قرار داد تا نقش تاریخی خود را برای تحقق این چشم انداز که از قضا در همین دوره سیزدهم به پایان خواهد رسید، برای قاره آفریقا نیز ایفا کند.
خوشبختانه قریب به اتفاق ملت ها و دولت های استعمار زده قاره آفریقا به دلیل روحیه همدلی که بعد از انقلاب اسلامی ملت ایران با ملت های مظلوم جهان شکل گرفت و همچنین عدم سابقه استعماری ایران مشتاقانه خواستار توسعه مناسبات دوجانبه با تهران هستند و حتی بطور گروهی ایران را به عنوان "شریک استراتژیک" خود در مصوبه های اتحادیه آفریقا تعریف و معرفی کردند.
ایرانیان همواره در مناسبات بین المللی از رویکرد بهره برداری یک سویه از آفریقا (و البته همه نقاط دنیا) پرهیز کرده و نگاه خود به آفریقا را بر انتفاع متقابل و سود دو طرفه متمرکز کردند، همین امر موجب شد تا ایران همواره مورد توجه این کشورهای ستم دیده باشد، به ویژه اینکه بعد از انقلاب اسلامی ایران شعارهای ملی برای مناسبات بین المللی بر کمک به مستضعفان جهان، رهایی بخشی و یا همکاری با غیرمتعهدها و کشورهای اسلامی استوار شده بود.
در واقع این قاره دارای سه شاخصه از چهار شاخصه اصلی روابط خارجی است (کشورهای اسلامی، جهان سوم و کشورهایی که به نحوی نیازهای طرفین را برطرف نمایند). البته این سخن بدین معنی نیست که به دیگر مناطق جهان توجه نشود بلکه به معنای آشکار ساختن جایگاه واقعی این قاره در سیاست خارجی ایران است.
حداقل می توان متذکر شد که ۵۰ کشور از ۵۴ کشور این قاره عضو جنبش عدم تعهد هستند و این قاره با بیش از ۳۰ کشور اسلامی، ۵۰ درصد جمعیت آن مسلمان هستند.
دولت های مختلف بعد از انقلاب هر یک به فراخور شرایط زمانی سیاست داخلی متناسب با مناسبات بین المللی، با شدت و ضعف و همچنین با قوت و ضعف این سیاست های را پی گرفتند در حالی که بررسی نتیجه سیاست های خارجی این دولت ها نشان داد که ظاهرا همچنان فاصله زیادی میان اهداف ترسیمی در اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی با وضعیت موجود در رابطه با آفریقا وجود دارد که در این مطلب کوتاه شاید جای پرداختن به دلایل آن وجود نداشته باشد.
چرا که در تنظیم راهبرد سیاست خارجی عوامل زیادی دخیل هستند از جمله اینکه درک و تبیین صحیح و کامل قدرت و توان ملی کشور، به ویژه در بعد سیاست خارجی، مقتضیات و ویژگی های محیط خارجی و قاعده و الگوی حاکم بر محیط منطقه ای و بین المللی، شناخت فرصت ها، آسیب پذیری های محیطی و تهدیدهای موجود و بسیاری عوامل دیگر، در آن اهمیت می یابند.
چون طبق اصول ۲، ۳، ۹، ۱۱، ۵۶، ۱۵۲ و ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت ایران باید علاوه بر پیمودن راه های توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، همه تلاش خود را برای تقویت روحیه عدالت خواهی، مبارزه با بی عدالتی و سیاست های استعماری و سلطه جویانه، در میان دولت ها و ملت های آفریقایی نیز بکار بندد.
قاره آفریقا، مجموعه ای از کشورهای در حال توسعه با درجات پیشرفت و توسعه متفاوت است. این قاره در کنار ظرفیت های سیاسی و فرهنگی چشمگیر، سرزمینی غنی از لحاظ مواد خام و معدنی، استعدادهای بسیار کشاورزی، ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی فراوان، بازار بکر و گسترده، نیروی کارگر ارزان و بدون چالش های مربوط به اتحادیه کارگری می باشد؛ همچنین مورد توجه جدی قدرت های اقتصادی غرب و مقصد برنامه های میان و بلندمدت قدرت های اقتصادی میانی (چین، هند، برزیل، آفریقای جنوبی و...) و اولویتی مهم در سیاست خارجی این کشورهای محسوب می شود. جمهوری اسلامی ایران نیز در این خصوص، سیاست خارجی خود را در آن قاره بر مبنای بسط و گسترش روابط با کشورهای آفریقا قرار داده است.
باید توجه داشت که این قاره از نظر رشد جمعیت در میان سایر قارههای جهان رتبه نخست را دارد و طبق پیش بینیها با توجه به پتانسیل بالا، قاره آفریقا از نظر اقتصادی به یکی از قطبهای برتر اقتصادی در قرن ۲۱ تبدیل میشود، به همین دلیل هم هست که بسیاری از کشورها که در قرن ۲۱ برنامه هایی برای جهش اقتصادی دارند، در تلاش هستند که حضور و سطح روابط خود را در قاره آفریقا ارتقا و گسترش دهند.
این امر بیانگر آن است که قاره آفریقا آینده درخشانی از نظر تجاری، اقتصادی و علمی و صنعتی دارد و کشورهایی که بیشتر در این حوزه ورود و سرمایهگذاری کنند از این ظرفیتها بهتر میتوانند برای توسعه اقتصاد ملی خود استفاده کنند؛ واقعیتی که دولت سیزدهم آن را درک کرده و قدم در مسیر تقویت همکاری های فی مابین گذاشته است.
با همه مواردی که برشمرده شد جمهوری اسلامی ایران باید بیش از پیش بر توسعه روابط با آفریقا بیاندیشد و برای این مهم اهتمام خاص بورزد، چرا که اکثر کشورهای آفریقایی به لحاظ ماهیت سیاسی و فرهنگی با ایران مشترکات فراوان دارند.
چون برای نخستین بار در سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴نیز به عنوان سند بالادستی توسعه یافتگی همه جانبه از جمله در سیاست خارجی، نگاه منطقه ای به سیاست خارجی از جمله کسب قدرت برتر منطقه ای و تعامل سازنده و موثر در سیاست خارجی مطرح شده بود از اینرو برنامه های توسعه مناسبات با آفریقا باید با سیاست های کلی توسعه و اهداف و الزامات چشم انداز تناسب داشته باشد و حداقل تا ۸۵ درصد اهداف را اجرایی کرده باشد.
اما در بیان اهمیت قاره آفریقا برای سیاست خارجی ایران در در دولت سیزدهم باید گفت که براساس شواهد و گزارش های رسمی سازمان های بین المللی، قاره آفریقا دارای استعداد بالقوه چشمگیری برای همکاری های همه جانبه برای جمهوری اسلامی ایران است که با آغاز به کار آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری دولت سیزدهم نه تنها همان اهداف همکاری در دستور کار هستند بلکه اقتضائات جدیدی هم پیش آمده اند که امید می رود این توسعه همکاری با آفریقا با مدیریت اقتضایی جدید به خوبی پیش برود.
به همین دلیل هم بود که دولت سیزدهم از همان ابتدا همه همت خود را بر آن قرار داد تا نقش تاریخی خود را برای تحقق وعد های بر زمین مانده از دولت های قبل و در واقع تحقق بندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴ که از قضا در همین دوره سیزدهم هم به پایان خواهد رسید، ایفا کند.
به همین منظور آیت الله رئیسی قرار است روز سه شنبه به منظور تقویت روابط با کشورهای دوست و همسو و در راستای تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و ایجاد زمینههای همکاری سیاسی و تجاری، به دعوت رسمی همتایان خود از کنیا، اوگاندا و زیمبابوه عازم سفری سه روزه به این سه کشور شود.
طبق برنامه، دیدارهای دوجانبه رئیس جمهوری ها، برگزاری نشستهای مشترک با هیاتهای عالی رتبه این کشورها، امضای اسناد همکاری و تشریح نتایج رایزنیهای رسمی در نشست مطبوعاتی مشترک بخش از برنامههای آیتالله رئیسی در سفر به کشورهای کنیا، اوگاندا و زیمبابوه است و حتی او قرار است در راستای معرفی متقابل ظرفیتهای اقتصادی و تجاری ایران و این کشورها، نشستهایی را نیز با حضور تجار، فعالان بازرگانی و مقامات اقتصادی ایران و کشورهای میزبان برگزار کند.
این سفر که نخستین سفر یک رئیس جمهوری ایران به قاره آفریقا پس از ۱۱ سال است در راستای سیاست خارجی جامع، متوازن و مبتنی بر همگرایی در عین چندجانبهگرایی اقتصادی دولت سیزدهم، با هدف افزایش حضور ایران در اقتصاد حدود ۶۰۰ میلیارد دلاری قاره آفریقا صورت میگیرد.
در همین راستا بود که نخستین اجلاس همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غرب آفریقا در ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ در تهران برگزار شد و شرکتکنندگان با رئیس جمهوری کشورمان نیز دیدار و گفت وگو کرده بودند.
یادآوری می شود از همان روزهای نخست ورود آیت الله «سیدابراهیم رئیسی» به پاستور، تقویت مناسبات با کشورهای مختلف قاره آفریقا در کنار ترمیم مناسبات با کشورهای همسایه و منطقه در صدر برنامه های دولت قرار گرفته بود و به همین منظور او همواره در دیدارهای متعدد با مقامها و شخصیتهای مختلف کشورهای آفریقایی بر تقویت روابط سیاسی، اقتصادی، تجاری و امنیتی تاکید کرده است.
آقای رییسی سطح کنونی روابط میان دو طرف را قابل قبول ندانسته از وزارت امور خارجه خواسته است تا سازوکار عملیاتی را برای شناسایی همه ظرفیت ها و افزایش مناسبات میان ایران و قاره سیاه را مورد بررسی و طراحی قرار دهد، چرا که گسترش همکاری ها با آفریقا از جمله اولویت های اصلی دولت سیزدهم در این مدت محدود بوده است.
در همین راستا بود که او از «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه خود خواست نخستین تور آفریقایی خود را از ۳۱ مرداد ماه به چند کشور این قاره (مالی، تانزانیا و همچنین زنگبار جمهوری متحد تانزانیا) آغاز کند.
آیت الله رئیسی تاکنون با مقامهای موزامبیک، توگو و گینه بیسائو دیدار کرده و از ابتدای ریاست جمهوری خواستار توسعه همکاری با آفریقا و شناخت توانمندیهای مادی و نیروی انسانی آن شده است.
وی در سفر دوره ای روز سه شنبه به آفریقا که در راستای برنامه چشم انداز انجام می گیرد، امیدوار است با پیگیری برنامه های پیش رو بتواند به عنوان یک بازیگر مطرح در عرصه های بین المللی، نقش برجسته تری را در سطح این قاره بازی کرده و روح جدیدی را در دیپلماسی خارجی خود برای ایجاد همبستگی با جنوب بدمد و از این طریق آغازگر یک دوره جدیدی در همکاری های ایران با آفریقا باشد.
از آنجایی که لازمه این مهم، ایجاد تحرکی بیشتر در توسعه روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با کشورهای آفریقایی و عدم انفعال در برابر مواضع کشورهای متخاصم برای حضور فعال و پویای جمهوری اسلامی ایران در قاره سیاه است، دولت سیزدهم عزم خود را جزم کرده تا با برنامه هایی جدی و متفاوت از دولت های قبل راه های نپیموده توسط گذشتگان را هموار کند.
نظر شما