۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ۸:۴۷
کد خبرنگار: 1796
کد خبر: 85231102
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

وزش باد خزان بر محفل شاعران قزوینی/شدم تنها و محفل یادم آمد

قزوین - ایرنا - شاعر قزوینی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اهمیت شعر و ادب فارسی در ارتقای فرهنگ جامعه معتقد است که این استان با وجود استعدادهای فراوان خود همچنان از داشتن یک محفل رسمی برای شاعرانش محروم است.

به گزارش ایرنا، ادبیات فارسی همانند گلستانی است با گل‌های رنگارنگ که هر کدام عطر و بوی منحصر به فردی دارد، در این گلستان هرکجا بنگرید همه اخلاق است و عرفان و چه خوش ذوقی که در این درگه هوای گلستان کند.

هوای شعر و ادب فارسی را باید نفس کشید، هیچ کلامی توان توصیف آن را ندارد و همه واژه ها سردرگمند به جز ردیف و قافیه که بر جان می نشیند.

۲۷ شهریور ماه هرساله سالروز درگذشت استاد محمدحسین شهریار شاعر نامی ایران را به نام شعر و ادب پارسی نامگذاری کرده‌اند، به همین مناسبت در کشورمان یاد بزرگان شعر و ادب پارسی در این روز گرامی داشته می‌شود و حال و هوای شهرهای میهن عزیزمان با تمدن و تاریخ کهنش رنگ شاعری به خود می گیرد.

مطالبه اصلی شاعران استان قزوین از دیرباز وجود یک محفل رسمی برای شاعرانش است تا استعدادهای این هنر فاخر بیش از گذشته شکوفا شود، موضوعی که با کمی توجه به راحتی محقق شدنی است.

با گذری کوتاه به دنیای شعر و ادب فارسی، به سراغ سعید عاشقی از شاعران توانمند استان قزوین رفتیم تا تاملی کوتاه بر این هنر فاخر داشته باشیم.

سعید عاشقی متولد ۵۱ در قزوین است، از مجموعه شعرهای وی می‌توان به "حوالی مرزهای جهان"، "دوشنبه‌های شاعری" و "این سرزمین امین ندارد" اشاره کرد.

وزش باد خزان بر محفل شاعران قزوینی/شدم تنها و محفل یادم آمد

ایرنا. ابتدا توضیح دهید از چه سنی با شعر آشنا شدید و از چه تاریخی به صورت حرفه‌ای وارد شعر و شاعری شدید؟

در سال ۷۵ اولین بار کارم را در مطبوعات آغاز کردم، در دوران تحصیل و مدرسه هم یک سری چیزهایی می‌نوشتم چون رشته تحصیلی من علوم انسانی بود، اما به صورت حرفه‌ای در همان دهه، نخستین شعر من در نشریه حدیث چاپ شد، سپس از سال ۸۵ به بعد فعالیتم را با همکاری انجمن‌ها پیش بردم و سپس به صورت مستقل انجمن را پیگیری کردم و با حوزه هنری و سایر نهادهای مرتبط کار شعر را گسترش دادم.

ایرنا. علت گفتن شعرهای متعدد از سوی مردم در فضای مجازی و یا دلنوشته‌های کوچک و پاورقی‌ها چیست؟ این طبع شعاری از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

این اتفاق یک موضوع عجیب غریب و در عین حال یک روش دم دستی برای شعر گفتن است، اما نمی‌توان گفت طبع شاعری وجود دارد! دلایل مختلفی هم برای این موضوع قابل ذکر است که یکی از مهمترین آن همین فضای مجازی است که به عنوان یک رسانه قدرتمند این امکان را فراهم کرده است.

پیش از این نیز هر کسی که یک تکه کاغذ و خودکار داشت، می‌توانست به شعر و شاعری بپردازد، اما اکنون به واسطه یک تلفن همراه و فضای مجازی به راحتی می‌توان شعر گفت و آن را به دیگران ارایه داد.

البته گرچه فضای مجازی به شعر کمک کرده و تولید همین عکس نوشته‌ها توانسته اشعار و ادبیات را به شکل زیباتری بیان کند، اما بیشتر این موارد به خاطر بیان کردن احساسات درونی است، به عبارت دیگر جامعه ما بیشتر از آنکه دریافت کننده باشند ارایه‌گر است و این را باید به عنوان یک آسیب جدی بررسی کرد، به خصوص نسل‌های با سنین پایین‌تر که با این امکانات الکترونیکی و فضای مجازی سر و کار دارند، بیشتر ارایه گر شده‌اند تا دریافت کننده.

امروز ما با جریانی روبرو هستیم که کمتر به دنبال گرفتن موضوعی از پیرامون زندگی و انتقال دادن آن از کانال ذهن و عاطفه برای تولید یک اثر ادبی و هنری است، بروز دادن تمایلات درونی برای بیشتر دیده شدن و تایید گرفتن از محیط اطراف موضوعی است که تقریباً این روزها بیشتر در فضای شعر و شاعری دیده می‌شود و بشر نیز به این موارد تمایل بیشتری نشان می‌دهد.

بنابراین اینکه بخواهیم ابیات و اشعاری که در گوشه و کنار فضاهای مجازی دیده می‌شود را نشانی از پویایی در حوزه شعر و شاعری و رسیدن به قله‌های موفقیت بدانیم، یک باور اشتباه است.

ایرنا. برخی شعر را یک ابزار می‌دانند که از آن برای بیان منظور خودشان، در یک گفت و گو و حتی تقابل با شخص دیگری استفاده می‌کنند، آیا چنین برداشتی از شعر صحیح است؟

هر چیزی می‌تواند این نگاه را به خودش بگیرد، این نه حسن است و نه عیب، با این حال می‌تواند بیشتر حسن داشته باشد، چون بستگی دارد به اینکه ابزار شدن آن در خدمت حق باشد یا ناحق، به نظرم این ظرفیت شعر و شاعری است که انسان را به سمتی می‌برد که در مباحث برای اثرگذاری بیشتر از شعر استفاده کند.

همین موضوع را در قالب یک شعار در نظر بگیرید، وقتی شعری تبدیل به شعار می‌شود اثرگذاری آن چند برابر شده و بهتر در ذهن باقی می‌ماند، بنابراین این ایراد نیست، بلکه قابلیت ادبیات کلامی است و بهتر است به عناصر زیباشناسی و اندیشه مزین باشد.

ایرنا. چرا شعر سپید یا آزاد بیشتر از کلاسیک طرفدار دارد؟

قبل از هر چیز این نکته را باید ذکر کنم که شعر نو با شعر سپید یا آزاد اشتباه گرفته می‌شود، شعر نو یا نیمایی شعری است که موزون باشد، اما اوزان آن مثل اشعار حافظ و سعدی کلاسیک نباشد، به عبارت دیگر در شعر نو مصرع‌ها کوتاه و بلند شده و همانند اشعار کلاسیک یک اندازه نیستند، اما همچنان دارای وزن هستند؛ مثلاً در عبارت " ای آدم‌ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید" ما شاهد وزن هستیم، اما مثل این بیت از شعر سعدی که گفته "همه عمر برندارم سر از این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی" صاحب ردیف و قافیه نیست.

در شعر سپید یا آزاد ما به ظاهر می‌گوییم که وزنی وجود ندارد، اما در این شعر نیز به شکل درونی و در معانی آن وزن نهفته است، ما تصور می کنیم که سرودن شعر سپید یا شاملویی راحت تر است، اما همین اشعار نیز دارای عناصر و وزن هستند؛ مثلاً اگر نگاهی به اشعار شاملو، هوشنگ ایرانی، سهراب سپهری و احمدرضا احمدی بیاندازید، به جای وزن، شاهد عناصر کشف و شهود و روایت و معانی خواهید بود که اگرچه درگیرودار وزن نیست، اما همواره دشوار است، خیلی‌ها با یک نگاه ساده به این اشعار به اشتباه تصور می‌کنند که اگر نثرهایی را به صورت پلکانی زیر یکدیگر بنویسند یک شعر سپید و آزاد سروده‌اند، مثلا "من از اتوبوس پیاده شدم، او را ندیدم،‌ او رفته بود".

اما حالا به این شعر توجه کنید: "هیچ گاه برای ما قبض برق نیامد، ما زیر نور ماه بزرگ شدیم" گرچه این وزن ندارد، اما نمی‌توانیم بگوییم شعر نیست، چون مضمون آن شاعرانه بوده و بیانگر وجود فقر و فلاکت یک خانواده است؛ یا مثلاً در عبارت "و موسی پسر همسایه ما هیچ معجزه‌ای نداشت با عصای زیر بغلش" اینجا شاعر از اسطوره حضرت موسی و عصای او استفاده کرده برای فردی که نام موسی را دارد اما فلج است و با چوب زیر بغل حرکت می‌کند.

اگر شعری با چنین تکنیک‌هایی همراه باشد که ذهن مخاطب را درگیر کند، یک شعر سپید خواهد بود که به نظرم اثرگذاری چنین اشعاری حتی از غزل نیز بالاتر است.

وزش باد خزان بر محفل شاعران قزوینی/شدم تنها و محفل یادم آمد

ایرنا. نسل جوان امروز در قزوین بیشتر به کدام سبک از شعر گرایش دارد؟

ما چون یک تاریخ کلاسیک هزار ساله در شعر و ادب فارسی داریم، بنابراین این سنت همچنان پابرجا بوده و اثرگذار است، با وجود آنکه قالب‌های متعددی از اشعار معاصر مثل نیمایی و سپید به هنر شاعری اضافه شده است، اما همچنان ۷۰ درصد مردم به نوع کلاسیک شعر گرایش دارند، مثلا در آثار همین شاعران معاصر مثل فاضل نظری یا بهمنی ما شاهد غزل سرا و ترانه سرایی هسستیم که در کنار اشعارشان یک بخش کوتاهی به موضوعات اجتماعی و اعتراضی می‌پردازند.

به طور کلی آنچه را که ما در جشنواره‌ها و حتی در فضای بیرون از استان قزوین نیز مشاهده می‌کنیم بیشتر سبک ادبیات غزل، رمانتیک و غنایی است، در اشعار اعتراضی نیز چون با واکنش همراه است شاعر را دچار خودسانسوری می کند، در یک مواردی نیز با توجه به فضای مذهبی ممکن است فرد براساس اعتقادات به موضوعاتی مثل انتظار و مسایلی از این قبیل بپردازد.

ایرنا. آیا ما در هنر شعر می‌توانیم بگوییم یک شعر بد است؟

به نظرم دست نوشته‌هایی وجود دارد تحت عنوان شعر که در واقع شعر محسوب نمی‌شود، ممکن است نثر یا کاریکلماتور (نثرهای طنزآلودی که قصد به تصویر کشیدن کلمات را دارند) و یا متن ادبی باشد، بنابراین بد یا خوب بودن را ما از نظر فنی در کارگاه بررسی می‌کنیم که فلان شعر به دلیل نبود عناصر و ساختار صحیح مشکل دارد، اما خارج از کارگاه ممکن است محتواهایی باشد که یک دکلمه و دلنوشته بوده و تاثیر خودش را بگذارد.

ایرنا. جایگاه شعر را در استان قزوین چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زمانی می‌توان در مورد جایگاه شعر صحبت کرد که ببینیم این هنر در چه وضعیتی قرار دارد و چقدر به ظرفیت آن پی برده می‌شود، خب همانطور که می‌دانید شعر خاصیت رسانه‌ای خود را از دست داده و جای خود را به چندرسانه‌ای داده است، ما امروز در قرن چهارم و پنجم هجری نیستیم که شاعران به عنوان رسانه‌های مستقر در دربار پادشاهی باشند، اما با همه این اوصاف شعر گنجینه بسیار ارزشمندی در هنر محسوب می‌شود، چون زبان به عنوان عنصر اصلی شعر با روان در ارتباط است و روان نیز محل تولید اندیشه و افکار و رفتار انسان است، حال اگر ارتباط بین روان و زبان به درستی شکل نگیرد، نتیجه آن رفتارهایی است که امروز در کوچه و خیابان می‌بینیم، هنگام احوالپرسی با افراد از "چاکرم" و "نوکرم" استفاده می‌کنیم که کاملا پوچ بوده و کاربردی ندارد، به عبارت دیگر هنگامی که زبان کارکرد مختلف خود را از دست بدهد، این به شعر و ادبیات نیز کشانده می‌شود.

ما متاسفانه در نگاه کلان به شعر توجهی نمی‌کنیم، با اینکه مقام معظم رهبری بارها گفته اند که شعر یک ثروت ملی محسوب می‌شود، اما همواره سیاستگذاران جامعه چندان اهمیتی به این موضوع ندارند، برای این ثروت همانند ثروت‌های دیگر جامعه هیچ تلاشی صورت نمی‌گیرد تا توسعه و ارتقا پیدا کند، حتی محفلی که سالانه بین شاعران و ایشان تدارک دیده می‌شود متعدد نبوده و همه از آن بهره‌مند نیستند.

امروز شعر به آنچنان گستردگی رسیده که می‌توان از آن به حوزه‌های مختلف روانشناسی و جامعه شناسی دست یافت، مثلا شعر اجتماعی، پراتیک یا عملگرا و حتی کوه و دشت و بیابان؛ به عنوان مثال من هم اکنون در یک انجمنی هستم که شاعران در کوه و دشت برده می‌شوند تا از عناصر طبیعت برای ابیات خودشان استفاده کنند، اینها نیاز به سیاست گذاری و برنامه‌ریزی دارد و به تنهایی نمی‌توان از عهده همه اینها برآمد.

ایرنا. خواسته شما از مسوولان استانی در این رابطه چیست؟

ما در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یک سالنی داشتیم که در آن شاعران دور یکدیگر جمع می‌شدند و شعر می‌گفتند، شخصی آمد سالن را تخریب کرد و شاعران و هنرمندان را متفرق ساخت، امروز جایی برای محفل شاعران وجود ندارد، اگر هوا خوب باشد تعدادی شاعر دور یکدیگر جمع می‌شوند و به پارک‌ها و بوستان‌های سطح شهر می‌روند که آن هم با صدای خودرو و موتورسیکلت امکان تمرکز و بیان درست مطالب وجود ندارد.

قطعاً، شعر هنر والایی محسوب می‌شود، اما بی‌توجهی مسوولان نسبت به این مساله باعث شده که این هنر رو به فراموشی سپرده شده و مورد غفلت قرار گیرد و آن چه از پیکره شعر در جامعه باقی مانده نوشتن چند دلنوشته و چند بیت اشعار عاشقانه در فضای مجازی است.

امروز استان قزوین شاعران مستعدی دارد که به دلیل نبود فضای مناسب، انگیزه‌ای برای معرفی و فعالیت مستمر ندارند، شاعر تازه کاری که شعر می‌گوید انتظار می‌رود در یک جشنواره یا در یک فضایی شعرش دیده شود و مورد تشویق قرار گیرد و حتی جایزه ای بگیرد، اما متاسفانه الان ۴ تا ۵ سال است که چنین جشنواره‌هایی در استان برگزار نمی‌شود و تمام این مشوق‌ها در محافل خصوصی اتفاق می‌افتد.

ایرنا. کلام آخر شما با مخطبان:

ما امروز افرادی با سن زیر ۲۰ سال داریم که تولید محتواهای خیلی خوبی در زمینه شعر دارند اما نمی‌توان آنچنان که باید به آنها توجه کرد و استعداد آنها را شکوفا کرد، لازم است در این رابطه مسوولان فرهنگی پای حرف شاعران نشسته و با همفکری فضای استان را دگرگون سازند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha