حیا و عفاف در سیره حضرت زهرا (س)

۲۴ آذر ۱۴۰۲، ۹:۰۶
کد خبر: 85313851
ابوالفضل اقبالی | پژوهشگر مطالعات خانواده
حیا و عفاف در سیره حضرت زهرا (س)

تهران- ایرنا- حضرت زهرا (س) چنان حیا و عفاف را به عنوان یک فضیلت ارزشی سرلوحه رفتار خویش قرار داده بود که در روایتی نقل است هنگامی که مردی نابینا وارد منزل حضرت علی (ع) شد، آن حضرت برخاست و در پاسخ پیامبر (ص) عرضه داشت «پدرجان! اگر او مرا نمی ‏بیند ولی من او را می ‏نگرم!»

گروه‌های مرجع، الگوها و شیوه‌های زیست تاثیرگذار که منجر به معرفی تیپ‌های ایده‌آل سبک زندگی در جوامع مختلف می‌شوند یکی از ابعاد مهم حوزه مطالعات اجتماعی هستند. در جامعه ایرانی یکی از این الگوها و مراجع تاثیرگذار در تعیین شیوه‌های زیست و سبک زندگی، دین و سیره بزرگان دینی است. زیرا پژوهش‌هایی که درباره میزان دینداری و کیفیت آن در جامعه ایرانی صورت گرفته، نشان از الگوهای دینی در مناسبات زندگی ایرانیان دارد. لذا به نظر می‌رسد تبیین و معرفی الگوهای سبک زندگی دینی در بستر تاریخ و سیره بزرگان دین و معصومان (ع) در تعیین و جهت‌دهی به شیوه‌های زیست ایرانیان سهم موثری خواهد داشت. سیره حضرت زهرا (س) به مثابه یک الگوی فراتاریخی ظرفیت عظیم و تاثیرگذاری برای استخراج الگوی زن مسلمان در شئون مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان دارد.

سیره حضرت زهرا (س) موضوع پژوهش‌های تاریخی و الهیاتی بسیاری بوده است. هر یک از این مطالعات با رویکرد خاصی به سیره ایشان پرداخته‌اند. برخی از منظر سیاسی-اجتماعی (خزعلی:۱۳۸۵ و نعمتی: ۱۳۸۷ و باباکریمی:۱۳۸۳ و نیکوبرش:۱۳۸۴)، برخی از منظر علمی و عملی (قدیری ابیانه: ۱۳۸۴ و فروزش:۱۳۸۶ و نوری: ۱۳۸۸)، برخی با رویکرد تربیتی (غروی‌نایینی: ۱۳۸۳ و زارعی و کاردوانی:۱۳۹۲)، برخی از منظر شخصیت و سبک زندگی (قهرمانی‌نژاد:۱۳۹۴ و آکوچکییان: ۱۳۸۴ و شفیع‌پور: ۱۳۸۷) زندگی و سیره حضرت فاطمه (س) را مورد پژوهش قرار داده‌اند.

عفاف و حیا و پوشش از نامحرم یکی دیگر از مولفه های مهم هویت جنسیتی زنانه نزد حضرت زهرا (س) است که می تواند به مثابه الگوی رفتاری زنان طرح و تبیین شود. در روایتی نقل شده است که روزی پیامبر (ص) قصد ورود به خانه دخترش فاطمه (س) را داشت. نخست بر در خانه آمد و دست به روی در گذاشت و در را کمی عقب زد، سپس فرمود السلام علیکم. فاطمه (س) پاسخ سلام پدر را داد. بعد پیامبر (ص) فرمود «اجازه دارم وارد شوم؟» عرض کرد وارد شوید ای رسول خدا! پیامبر (ص) فرمود «کسی که همراه من است نیز اجازه دارد وارد شود؟» فاطمه عرض کرد «مقنعه بر سر من نیست» و هنگامی که خود را به حجاب اسلامی محجب ساخت، پیامبر (ص) مجدداً سلام کرد و فاطمه (س) جواب داد و مجددا اجازه ورود برای خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه (س) اجازه ورود برای همراهش جابربن عبدالله گرفت (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ج۳: ۱۱۷)

حضرت زهرا (س) چنان حیا و عفاف را به عنوان یک فضیلت ارزشی سرلوحه رفتار خویش قرار داده بود که در روایتی نقل است که مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل حضرت علی (ع) شد. پیامبر (ص) مشاهده کرد که حضرت زهرا (س) برخاست، فرمود «دخترم! این مرد نابیناست» فاطمه (س) فرمود «پدرجان! اگر او مرا نمی ‏بیند، من او را می ‏نگرم! اگر چه او نمی ‏بیند اما بو را استشمام می‏ کند!» (مجلسی،۱۴۰۴ق، ج۴۳: ۹۱) و روایت شده که پیامبر (ص) آنجا فرمود «شهادت می ‏دهم که تو پاره تن من هستی» (نوری طبرسی،۱۴۰۱ق، ج۱۴: ۱۸۹).

حضرت فاطمه (س) به قدری به پوشش و حجاب خویش در مقابل نامحرم اهمیت می‌داد که حتی در واپسین روزهای حیات خویش از اینکه پس از وفات، حجم بدن ایشان را نامحرم ببیند، نگران بود. از اسماء بنت عمیس نقل شده است که روزی فاطمه (س) به او فرمود از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندی برای دفن می‏ برند و تنها پارچه ای بر او می ‏افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است، ناخرسند هستند. اسماء گفت «من در سرزمین حبشه چیزی دیده ‏ام که با آن جنازه مردگان را حمل می کردند» سپس شاخه‏ هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصی درآورد که پارچه ‏ای را روی چوب‏‌های آن می ‏افکندند و بدن را درون آن می گذاردند، به گونه ‏ای که بدن پیدا نبود. حضرت زهرا با مشاهده آن، تبسم کرد و به اسما فرمود خدا تو را از آتش جهنم حفظ کند (اربلی،۱۴۰۵ق، ج۲: ۶۷).

البته حجاب حضرت زهرا (س) مانع از حضور اجتماعی ایشان و دفاع از حریم اسلام و ولایت نشد و ایشان در مواقع حساس و ضروری، در اجتماع حضور می یافت و در مسائل سیاسی و اجتماعی شرکت می کرد. در عین حال هرگز از پرده عفاف و حجاب بیرون نمی رفت. در این رابطه نقل می کنند هنگامی که برای حضرت ثابت شد، فدک غصب شده، با لباس های بلندی که تمام بدن ایشان را پوشانده بود، وارد مسجد شد و در جایگاهی قرار گرفت که پرده ای بین زنان و مردان حایل بود و مردان، حضرت را نمی دیدند و سپس به ایراد خطبه پرداخت (ابن ابی الحدید، بیتا، ج۱۶:۲۱۱).

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha