منوچهر رمضانی کارگردان اثر راه یافته به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار کرد: «تنها، نترس، بدون سلاح» درباره گردان شناسایی نیروی هوایی است که در واقع در روزهای جنگ عملیاتهای شناسایی را انجام میدادند تا اشراف مجموعه نیروی هوایی را نسبت به موقعیت خودشان و دشمن، بالا ببرند. این ماموریت هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ برای ایمن نگه داشتن مرزها و اهداف کلیدی هم برقرار است. فعالیت این گردان در زمان جنگ به اوج خود میرسد.
وی افزود: قبل از انجام هر عملیات، این گردان یک عملیات شناسایی انجام میداد و بعد از انجام عملیات نظامی، بار دیگر عملیات شناسایی دیگری صورت میگرفت تا ابعاد دستاوردها و عدم موفقیتها مشخص شود. با توجه به تحقیقاتی که داشتم، متوجه شدم اوج نقشآفرینی این گردان در عملیات آزادسازی خرمشهر بوده است. در این عملیات بیش از ۳۰ عملیات پروازی برای شناسایی صورت گرفته بود که بسیار هم سرنوشتساز بودهاند. به همین دلیل مبنای مستند خودم را معرفی گردان شناسایی قرار دادم و در پس زمینه آن به عملیات آزادسازی خرمشهر هم پرداختم.
کشف یک خلا در صف دشمن با تصاویر هواپیمای در حال سقوط
اصلیترین شعار نیروهای گردان شناسایی «تنها، نترس و بدون سلاح» بود. آنها همواره باید به تنهایی به عملیات میرفتند، باید بدون سلاح میرفتند تا انگیزه مبارزه و درگیری پیدا نکنند و هدف مهمشان همان عکسبرداری باشد و نترس بودندرمضانی درباره کارکرد این گردان شناسایی در زمان فعلی، با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته و تجهیزات مرتبط با عکسبرداری ماهوارهای، توضیح داد: قطعا تحت تاثیر این پیشرفتها فعالیتهایشان کمتر شده اما همواره گردان شناسایی فعال بوده و همچنان هم فعال است. همین امروز هم این گردان در منطقه همدان وجود دارد و فعال است. در عین اینکه با وجود ظرفیت پهپادهای تصویربرداری، ماموریتهای این گردان بسیار تغییر کرده و نسبت به گذشته محدودتر شده است.
این مستندساز در توضیح وجه تسمیه مستند خود گفت: این اصلیترین شعار نیروهای گردان شناسایی بوده است؛ تنها، نترس و بدون سلاح. آنها همواره باید به تنهایی به عملیات میرفتند، باید بدون سلاح میرفتند تا انگیزه مبارزه و درگیری پیدا نکنند و هدف مهمشان همان عکسبرداری باشد و نترس بودند، به دلیل همین که بدون سلاح به قلب دشمن میرفتند. بغداد در زمان جنگ، پدافند بسیار عجیب و غریبی داشت و عبور از آن اصلا راحت نبود اما این گردان حتی در خاک عراق هم عملیاتهای شناسایی را انجام میدادند و به نوعی جانشان را برای این شناساییها کف دست گرفته بودند.
وی درباره نقش این گردان در ماجرای آزادسازی خرمشهر هم گفت: در ماجرای این عملیات چند اتفاق عجیب و غریب میافتد. یکی از آنها این بود که اواخر عملیات فتحالمبین، گردان شناسایی برای هدف دیگری اقدام میکنند و یکی از آنها که هدف اصابت موشکی قرار میگیرد، مسیرش منحرف میشود و وقتی خودش را در معرض سقوط میبیند، دوربین خود را روشن میکند و از برخی مناطق عکسبرداری میکند. وقتی همین هواپیما موفق میشود در اهواز به زمین بنشیند، از روی همین عکسها متوجه وجود یک خلا در صف نیروهای دشمن میشوند و همین خلا مبنای شروع عملیات آزادسازی خرمشهر میشود.
رمضانی درباره حساسیت نیروهای بعث روی نیروهای شناسایی توضیح داد: اعضای این گردان وقتی برای عملیات عکسبرداری اقدام میکردند، در پیوست آن چند عملیات موفق هم صورت میگرفت و این موارد را در مستند خودم منعکس کردهام. بهعنوان نمونه «کمان ۹۹» یکی از عملیاتهای موفقی بود که به پشتوانه عکسبرداریهای موفق همین گردان صورت گرفت.
وی افزود: این عملیات در روز دوم جنگ صورت گرفته و بهواسطه عکسهای شناسایی، آنقدر نیروهای ما به منطقه اشراف داشتند که توانستند چند پایگاه هوایی عراق را مورد حمله قرار دهند که تا چند ماه این پایگاهها قابل استفاد نبود.
صدام حتی برای به شهادت رساندن خلبان ذوالفقاری جایزه تعیین کرده بود
این مستندساز ادامه داد: یکی از زبدهترین نیروهای گردان شناسایی بود که من هم بخشی از مستند خود را به این شهید اختصاص دادهام. این شهید برای آزادسازی خرمشهر چند پرواز مهم داشتند که واقعا باید به ایشان اشاره میکردم. نیاز هست که مستندی مستقل درباره این شخصیت باهوش، خبره و بزرگ ساخته شود. او آنقدر مانورهای موفقی در مناطق تیررس دشمن داشت که صدام علنا اعلام کرده بود که باید رد این خلبان ایرانی گرفته شود و در نهایت هم متاسفانه بهواسطه شنود، یکی از پروازهای این شهید شناسایی و توسط چهار هواپیما محاصره میشود. به این طریق موفق میشوند که او را شهید کنند. صدام حتی برای به شهادت رساندن این خلبان جایزه هم تعیین کرده بود.
دایره آدمهایی هم که من میتوانستم در قالب گفتوگو و ارتباط با آنها مستندم را تکمیل کنم، خیلی محدود بود. خیلی از این افراد حتی حاضر به مصاحبه هم نبودندکارگردان مستند «تنها، نترس، بیسلاح» درباره جذابترین مشاهدات خود در فرآیند ساخت این مستند هم گفت: مستندهایی از این دست، بیشتر در مرحله تحقیق و پژوهش شما را به شگفتی وامیدارند و به وجد میآیید. واقعیت این است که در مسیر تحقیق این مستند هم من در چند نوبت شگفتزده شدم. من تا پیش از این مستند، نسبت به این گردان شناختی نداشتم و به همین دلیل وقتی ابعاد عملیاتهای آنها را میخواندم، واقعاً احساس شگفتی داشتم. دایره آدمهایی هم که من میتوانستم در قالب گفتوگو و ارتباط با آنها مستندم را تکمیل کنم، خیلی محدود بود. خیلی از این افراد حتی حاضر به مصاحبه هم نبودند. با این همه، گفتوگو با آنهایی که رضایت میدادند، واقعا برایم جذاب بود.
وی در پایان مطرح کرد: هواپیماهای گردان شناسایی، هواپیماهای مجهز و گرانی بودند و به همین دلیل در طول عملیات، خلبانان این گردان با نهایت از خودگذشتگی، اگر مورد اصابت موشک هم قرار میگرفتند، ایجکت نمیکردند و تلاش میکردند هواپیماها را به خاک ایران بازگردانند. این خلبانان با وجدان کاری خود نهایت تلاششان را میکردند تا تجهیزات را سالم به پایگاه بازگردانند. عملیاتی هم که اشاره کردم منجر به آزادسازی خرمشهر شد، به واسطه همین روحیه خلبان و تلاشی که برای سالم بازگرداندن هواپیمای شناسایی به خرج داد، اتفاق افتاد. عکسهایی که قرار نبود اساسا گرفته شود، به خواست خدا زمینهساز آزادی خرمشهر شدند.
نظر شما