به گزارش ایرنا، اخراج کاپیتان تیم ملی والیبال، بمب خبری هفته هجدهم لیگبرتر شد. اتفاقی که در بازی فولاد سیرجان و پاس گرگان افتاد. اعتراض به داور، لگد زدن موقع رفتن به سمت نیمکت تیمش اتهامی است که نتیجهاش چیزی جز کارت قرمز و اخراج نبود. هر چند سیدمحمد موسوی خودش را بیخبر میداند: «نمیدانم چرا داور اخراجم کرد.» سرعتیزن ملیپوش تنها معتقد است به حکم وظیفه اشتباه داور را به او گفته و بس.
در همین راستا گفتوگویی را با موسوی انجام دادیم که مشروح آن را در زیر میخوانیم.
در بازی پاس گرگان چه اتفاقی افتاد که اخراج شدی؟
گرگان ست چهارم دو تعویض کرد که روی امتیاز سه خطای ارنج داشت. به داور گفتم که خطای ارنج دارد، داور هم گفت باید به داور دوم بگویی، کار من نیست. من هم گفتم داور اول و دوم ندارد اشتباه انجام شده که کارت قرمز به من داد. من هم آمدم بین ذخیرهها. داور اول همان موقع میخواست من را اخراج کند، یکی از بچهها به او گفت سرعتیزن نداریم، اخراج نکرد. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که بعد کارت زرد و قرمز داد و من را اخراج کرد. تازه در سالن ویدیو چک بود و این اتفاق افتاد، هرچند ویدیو چک خطای ارنج را نمیگیرد.
مگر تو بیرون از زمین حرکتی انجام دادی یا حرفی زدی؟
نه. من در زمین وظیفه کاپیتانیام را انجامدادم و به داور اول گفتم نقض قانون کرده، داور هم اشتباهش را قبول نمیکرد و میگفت به داور دوم بگو. من باید صحبت میکردم. من بیرون از زمین هم مثل بقیه ایستاده بودم که یکدفعه اخراجم کرد، من هم نفهمیدم چه شد؟ حرفی نزدم، ساکت بودم دیدم که داور کارت زرد و قرمز داد.
وقتی از سالن بیرون میرفتی، چه اتفاقی افتاد که اسکوربورد را به تماشاگران نشان میدادی؟
تماشاگران گرگانی الفاظی که لایق خودشان بود را نثارم کردند. هرچه فحش ناموسی و بد و بیراه بود به من و تیمم دادند. من تنها اسکوربورد و امتیاز را نشان دادم که ببینند ما بازی را بردهایم و کار تمام شده است.
ظاهراً اشتباه داوری از اول لیگ صدای همه را درآورده است.
من کاپیتان تیم وقتی داور اشتباه فاحشی میکند باید اعتراض کنم. داور به من کارت نشان داد و من هم از زمین بیرون رفتم. اما چرا اخراجم کرد؟ اگر داور به من میگفت اشتباه شده، من هم قبول میکردم. به هر حال داور هم اشتباه میکند. اما داور بازی نمیخواست اشتباهش را قبول کند. داور اول و دوم ندارد، وقتی اشتباه رأی میدهد و به او میگوییم تنها با کارت تهدید میکند. از طرف دیگر وقتی ما ۱۶-۸ جلو بودیم، بازی رو به پایان بود که با این رفتار داور الکی جنجال شد. تماشاگران هم به همه فحاشی میکردند، حتی به ناظر بازی.
واقعاً؟
بله. آنها حتی به ناظر بازی هم رحم نکردند، به حدی به او الفاظ رکیک میگفتند که قاطی کرد. ما دیگر عادت کردهایم اما مرد ۷۰-۶۰ ساله که عادت به شنیدن فحشهای ناموسی ندارد. باور کنید من یکسری فحش را آنجا یاد گرفتم. وقتی وضعیت اینجوری است باید بازی میکردیم و بعد هم که اخراج شدم.
اینطور که صحبت میکنی یعنی تماشاگران از اول بازی از خجالت تو و تیمت درآمدند؟
دقیقاً از همان اول بازی ما اعتراض میکردیم یا بچهها بابت امتیاز خوشحالی میکردند، الفاظ رکیک به کار میبردند. ما سوار بازی بودیم و مشکلی نداشتیم، ۱۰ دقیقه بعد از اعتراض من، تماشاگران دستهجمعی فحش میدادند که ناظر آمد و به من گفت برو بیرون. حتی پلیسی که در سالن بود، من به او گفتم به من فحاشی میکنند، او حتی یک تذکر هم به تماشاگران نمیداد و تنها به من گفت چیزی نگو.
اشتباهات زیاد داوری به ضرر والیبال است.
داوری والیبال ما همین است، هر هفته جنجال داوری داریم. معمولاً نه فقط یک تیم که هر دو تیم بازی ناراضی میشوند، چرا که ۵ تا رأی به ضرر یک طرف میدهد و ۱۰ تا به ضرر تیم دیگر. همین همه را عصبی میکند. بجز تیم ما بقیه دو برد با هم اختلاف دارند و هنوز معلوم نیست تیم دوم به پلیآف میرود یا نه.
سنگدوینی سرمربی تیم پاس گرگان گفته بود سید باید سعه صدر بیشتری داشته باشد.
من هیچ کاری ندارم، در بازی با گرگان هم نه توهین کردم و نه بد و بیراه گفتم. حتی اعتراضم به داور هم کاملاً مؤدبانه بود و قانونی. به خاطر اشتباهی که مرتکب شده بود باید جواب میداد. همین ۱۰ تا اشتباه به ضرر ما بود. آقای سنگدوینی به من لطف دارد اما من کار اشتباهی نکردم، بجز استفاده از حق قانونیام.
لیگ ملتهای ۲۰۲۴ برای تیم ملی والیبال حساسیت زیادی دارد. از یک طرف آخرین شانس ایران برای گرفتن سهمیه المپیک است و از طرف دیگر نتیجه خوب نگیرد برای ۲۰۲۵ باید در انتخابی سهمیه حضور دوباره بگیرد. شرایط را چطور میبینی؟
تیم ملی والیبال ایران کمترین شانس را برای تصاحب سهمیه المپیک دارد. آن هم با این شرایط فدراسیون که رئیس ندارد و مربی تیم ملی مشخص نیست. البته چند تیم دیگر هم مثل تیم ما سرمربی ندارند، اما شرایط ما حادتر است. تیم ملی سرمربی میخواهد که شاغل نباشد، چرا که وقتی شاغل است و تیم در لیگهای اروپایی دارد، شک نکنید تا قبل از اردیبهشت نمیتواند به ایران بیاید، او به خاطر طولانی بودن لیگهای اروپایی مشغله دارد و نمیتواند کار با تیم ملی را شروع کند و حتی هیچ کار اجرایی هم نمیتواند انجام دهد. شاید حضورش شوک باشد یا با مدیریتش بازیکنان از او حرفشنوی داشته باشند اما بحث فنی تیم بهتر نمیشود.
در واقع به نظرت تیم ملی والیبال ایران بیشتر از اینکه به مربی دهان پرکن نیاز داشته باشد، سرمربیای میخواهد که کار را از حالا استارت بزند؟
دقیقاً، به نظرم فدراسیون باید با سرمربیای به توافق برسد که بیکار باشد و بدون تیم، تا به ایران بیاید و بازیهای لیگ را تماشا کند و حتی بازیهای لژیونرها را ببیند. برنامه اردوها و بازیهای تدارکاتی را بچیند تا شاید برای تیم ملی در لیگ ملتها کاری انجام دهد. البته بعید نیست تیم از لیگ ملتها هم بیرون بماند. هر چند سرپرست فدراسیون خیلی جدی پیگیر کار است، حتی با من هم چند باری صحبت کرد و من همین حرفها را به او گفتم.
مگر الان مربیای هست که تیم نداشته باشد و به کار تیم ملی بیاید. تو سراغ داری؟
میدانم حالا دو، سه مربی هستند که تیم ندارند و به کار تیم ملی میآیند اما پیشنهاد نمیدهم، تا هر اتفاقی بیفتد و یا تیم نتیجه نگیرد، همه کاسه کوزهها سر من شکسته نشود. به هر حال فدراسیون باید تصمیم بگیرد. درست است باید هماندیشی و مشورت باشد اما سرپرست فدراسیون باید تصمیم بگیرد، چرا که از شورای مشورتی و کمیته فنی چیزی در نمیآید. مطمئناً برای انتخاب شورای مشورتی و کمیته فنی به جمعبندی نمیرسد وقتی یک نفر تصمیم بگیرد و پای تصمیمش هم بایستد. البته این هم هست، شاید بهترین فدراسیونها بهترین مربی را انتخاب کنند اما نتیجه هم نگیرند. هیچ چیزی تضمین شده نیست.
چقدر با این حرف موافقی که فدراسیون گفته قبل از جمعبندی آخر کمیته فنی، یک گزینه ریاست، دو گزینه سرمربیگری تیم ملی را منصرف کرده؟
من نمیدانم و خیلی در جریان نیستم، تنها شنیدهام. برای اینکه آرامش داشته باشم، خیلی اخبار والیبال را در فضای مجازی و رسانهها دنبال نمیکنم. اما از بچهها شنیدم که چنین اتفاقی افتاده است. به نظرم چنین چیزی منطقی به نظر نمیآید. مربیای که با یک زنگ و صحبت یک نفر که معلوم نیست چه کسی هست، منصرف شده، شک نکنید گزینه مناسبی برای تیم ملی نیست. وقتی فدراسیون که مرجع قانونی و رسمی است با او مذاکره کرده چرا باید حرف یک نفر دیگر را بخواند. این مربی آدم ترسویی است و به درد تیم ملی نمیخورد.
به نظرت سعید معروف، گزینه خوبی برای سرمربیگری تیم ملی والیبال است؟
سعید عاشق سرمربیگری تیم ملی بود، حتی از زمانی که بازی میکرد. برخلاف من که اصلاً مربیگری را دوست ندارم، اما او هم عاشق این کار است و هم تواناییاش را دارد. من جای سعید باشم این دوره نمیآمدم، چرا که شرایط خوبی نیست. البته هیچ تضمینی برای موفقیت مربیان بزرگ دنیا هم نیست. اما شاید بهتر باشد سعید مربیگری را از دورههای بعد یا باشگاه شروع کند تا اینقدر تحت فشار نباشد. شک نکنید او با آمدن به تیم ملی خیلی اذیت میشود. اما میتواند مربی خوبی شود، چرا که یکسری از شاخصههای مربی خوب را دارد. در حالی که من اصلاً با این شرایط نمیتوانم مربی خوبی باشم.
نظر شما