دکتر معتمد نژاد پدر علم ارتباطات و روابطعمومی معتقد است که ارتباطات همیشه بر اراده قانع کردن، انتظار توزیع یا تقسیم داشتن و ضرورت با هم زندگی کردن استوار است.
در حال حاضر ارتباطات و روابط عمومی زمینهساز فعالیتهای بسیار پر اهمیتی است.
ارتباطات امروزه در زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی زندگی بشر نقش بسزایی دارد و شاید بتوان گفت هیچ عرصهای بدون ارتباطات معنا ندارد.
در دنیای مدرن که افراد در رسانهها غرق شده و به اصطلاح رسانهای شدهاند، ارتباطات و روابط عمومیها در واقع مهمترین سرمایه است و تنوع رسانهها و امکان انتخاب حداکثری برای مخاطب، کسب این سرمایه به مراتب آسان تر از گذشته شده است.
ارتباطات هم از منظر داشتن اطلاعات سرمایه آور است و هم از منظر رشد دایره روابط انسانی، زیرا فرد میتواند بخش قابل توجهی از نیازهایش را بوسیله ارتباط با افراد دارای توانایی در سایر حیطهها برطرف سازد.
نکتهای که در این میان حائز اهمیت و میتوان گفت حتی مهمتر از دسترسی به رسانهها و ایجاد ارتباط است، نحوه مواجهه مخاطب و مدیر با رسانهها و سواد استفاده از آنهاست که به تشخیصی سره از ناسره و رسانه از رسانه نما کمک شایان توجهی می کند.
اگر توجه کنیم، در مواجه با سازمانها نه روابط عمومی وظیفه خود را میداند نه رسانه، شاید امروز وظیفه روابطعمومیها تسهیل شرایط برای اطلاع رسانی از عملکرد سازمان است.
روابط عمومی سازمان رئیس رسانهها نیست بلکه برای دانستند مخاطب در مورد عملکرد و نقد و تبیین هر سازمان نقش واسطه گری و تسهیل را دارد نه بیشتر.
در دنیای مدرن و ارتباطاتی شده امروز، علاوه بر استفاده صحیح و بهره گیری مناسب از رسانههای مدرن و سنتی، مخاطبان باید سواد مواجهه و توان گزینش از میان رسانههای متعدد را نیز داشته باشند.
مخلص کلام اینکه همان طور که مدیران دستگاهها به رسانه به چشم یک تریبون تبلیغاتی نگاه میکنند، به روابط عمومی خودشان و ارتباطات هم نگاهشان همان نگاهی که باید باشد نیست و رسانه ها هم روابطعمومی هر سازمان را تنها منبع درآمد می بینند.
فعال رسانه ای و اجتماعی *
نظر شما