۱۷ مرداد ۱۴۰۳، ۱۵:۵۰
کد خبرنگار: 889
کد خبر: 85560245
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

همدان- ایرنا- خبرنگاران دیار الوند خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از دوران کاری خود دارند که فصل مشترک همه آنها کمک و تلاش برای گره گشایی و رفع مشکلات مردم است.

به گزارش خبرنگار ایرنا، خبرنگاران با توجه به اینکه در بطن جامعه حضور دارند نقش مهم و موثری در آگاه سازی و ارتقای دانش جامعه ایفا می کنند.

اصحاب رسانه که با عشق و هدف خدمت به ملت و میهن خود پای به این عرصه مهم گذاشتند همواره دغدغه مردم را دارند و در تلاش هستند گره گشای مشکلات جامعه باشند و در این راه پر فراز و نشیب ناملایمت های زیادی را از سوی جامعه و مسوولان به جان خریدند اما همچنان استوار به کار خود ادامه می دهند.

خبرنگاران استان همدان نیز در دوران فعالیت خود بارها و بارها تلخ و شیرینی های زیادی را به چشم دیده اند و به نگارش درآورده اند.

به مناسبت روز خبرنگار پای صحبت های تعدادی از پیشکسوتان و خبرنگاران جوان استان همدان نشستیم تا از بهترین و تلخ ترین خاطرات خود بگویند.

آغاز خبرنگاری و پایان کدورتی ناخواسته

مهدی ناصرنژاد خبرنگار پیشکسوت و از روسای پیشین مراکز ایرنا در استان ها با تبریک روز خبرنگار و یاد شهید محمود صارمی که با جانفشانی خویش بانی این روز شد گفت: حدود ۳۳ سال را با افتخار در ایرنا گذراندم و همواره از خداوند منان خواستار قبولی زحمات کم و بیش خود در تمام این سالها و روزها هستم.

این پیشکسوت رسانه ادامه داد: گزافه نیست اگر بگویم ، تمام ۱۲ هزار روزی که در ایرنا و با ماموریت از این رسانه پرتلاش و جامع نگر در استانها و شهرها مختلف کشور عزیزمان و همچنین معدود کشورهای دیگر انجام وظیفه داشته ام ، همراه با خاطرات و لحظات تلخ و شیرین و پر هیجانی بوده است که انتخاب حداقل ۲ خاطره تلخ و شیرین از آن بسیار سخت است.

وی افزود: بگذارید خاطره اول را که برای من هم تلخ و هم شیرین مانده است، از نخستین روزهای شروع کارم در مرکز و دفتر همدان بگویم.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

این پیشکسوت عرصه خبر توضیح داد: تازه بعد از حدود یکسال گذراندن دوره آموزش فشرده و بسیار سخت ولیکن کامل از تمام جنبه های کاری ایرنا از تهران به همدان منتقل شده بودم که با نظر رییس مرکز قرار شد برای انجام یک مصاحبه حضوری با رییس یکی از واحد های سازمان جهاد کشاورزی ( آن‌زمان هنوز اداره کل کشاورزی با جهاد سازندگی ادغام نشده بود ) با ایشان وقت بگذارم.

ناصرنژاد ادامه داد: مسوول دفتر مربوطه ساعت قرار دیدار و انجام مصاحبه را برای آخر وقت اداری تعیین کرده بود و من در وقت مقرر و به همراه دستگاه ضبط صوت خود را به محل مصاحبه رساندم.

وی ادامه داد:این اولین مصاحبه حضوری من بود و به همین دلیل هیجان و استرس داشتم، غافل از اینکه رییس آن واحد اداره کل کشاورزی از دوستان و هم محله ای های قدیم من بود که متاسفانه چند سالی بود از هم دلخوری داشتیم و به علت جابجایی محل سکونت ها نیز باهم رو در رو نبودیم.

این پیشکسوت خبرنگاری افزود: بالاخره با راهنمایی مسوول دفتر وارد اتاق آن مسوول شدم و با استقبال خوب و محترمانه ایشان روی صندلی جای گرفتم اما وقتی خوب چهره به چهره شدیم و داشت خوش و بش های قبل از مصاحبه شروع می شد، هردوی ما سر جا خشکمان زد و لحظاتی طولانی مانده بودیم باید چه عکس العملی داشته باشیم.

ناصر نژاد اظهار کرد: اما خوشبختانه آن مسووا با متانتی که داشت و بنده هم چون هیچ کدورتی نسبت به او نداشتم ، دوباره از جا بلند شدیم و همدیگر را به آغوش کشیدیم و بی هیچ اشاره ای به گذشته ها قرار شد کلید مصاحبه را بزنیم.

وی افزود: گفت و گو و سوال های معمول شروع شد و آن مسوول لیست بلند بالا و پر از عدد و ارقام ریز و درشت تهیه کرده بود و با دقت و حوصله فراوان بازگو می کرد و من هم به امید ضبط صوتی که ( فکر) می کردم روشن است و ضبط می کند ، فقط برای خالی نبودن عریضه تک و توکی از اعداد و ارقام بلند بالا را نت برداری می کردم و تا اینکه مصاحبه تمام شد و وقت جمع و جور کردن کار ناگهان متوجه شدم که ای دل غافل ضبط در حالت روشن بوده است اما دکمه قرمز رنگ استارت آن بسته مانده و چیزی از آن همه بیلان کار عدد و رقمی ضبط نشده است.

ناصرنژاد ادامه داد: اما هرچه بخودم فشار آوردم که موضوع را به مهندس بگویم تا بلکه مصاحبه را تکرار کنیم، در آن شرایط از من ساخته نبود و باکمال استیصال خداحافظی کردم و چون دیر وقت بود تصمیم داشتم شبانه در خانه مصاحبه را برای روز بعد تنظیم کنم ، اما کدام مصاحبه ؟

این خبرنگار پیشکسوت گفت: فکر کنم مهندس هم از حال برافروخته من در پایان کار متوجه موضوع شده بود اما چیزی به روی خود نیاورد، آن شب تا صبح خواب بر من حرام بود، دفتری کنار دستم بود و با تمرکز فراوان هر چه از صحبت های مهندس یادم می آمد، می نوشتم و روز بعد با شک و تردید فراوان مطالبی را تنظیم کردم و همه اش تصورم این بود که به لحاظ کدورت های گذشته ای که من و مهندس باهم داشتیم ، فکر کند که قصدم خدای ناکرده خراب کردن وی باشد و خیلی ناراحت بودم اما دست آخر به فکرم رسید و با مهندس تماس گرفتم و خواستم که مطلب تنظیم شده را باهم چک کنیم و او نیز استقبال کرد.

ناصر نژاد ادامه داد: اشکالات چندانی از خبر تنظیمی من نگرفت و فقط به چند عدد و رقم درشت تاکید داشت که اتفاقا این رقم هایی که شما گرد کرده ای خیلی هم بهتر شده است، چون ارقام کوچک چندان مهم نیست خلاصه اینکه خبر ارسال شده به ایرنا روز بعد با تیتر های درشت کنار مطالب رییس سازمان مرکزی کشاورزی همزمان در صفحات اقتصادی در چند روزنامه سراسری چاپ شده بود و مهندس هم با خوشحالی فراوانی تماس گرفت و قدردانی کرد و دوستی قدیمی ما از آن به بعد نیز پس از چند سال وقفه ادامه داشت.

روسای پیشین مراکز ایرنا در استان های مختلف خاطره دوم و بسیار تلخ خود را این طور شروع کرد و گفت: خاطره تلخ مربوط به گزارش راست و موثقی است که از یکی استانهای کشور برای بولتن محرمانه ایرنا ارسال کرده بودم.

وی افزود: خبر این بود و در محافل رسمی و غیر رسمی استان مطرح بود که امام جمعه وقت به علت کهولت سن قصد کناری گیری از امامت جمعه دارد و بخش اصلی این خبر محرمانه توسط سردبیر یکی از روزنامه های سراسری که به عنوان اشتراک نسخه ای از بولتن محرمانه ( این بولتن نسبت به سایر بولتن های محرمانه ایرنا درجه بندی ضعیف تری داشت و در دسترس برخی مدیران ارشد فرهنگی قرار می گرفت)، دریافت می کرد، در ستون دیگه چه خبر ( یاد شنیده های روزنامه ) کار شده بود و دهان به دهان به گوش آن امام جمعه رسیده بود.

وی اظهار کرد: گویا چنین خبر محرمانه ای که برای مقامات ارشد و امنیتی استان هم مسجل بود و در بررسی‌های انجام شده بر آن تایید داشتند، به مذاق بزرگوار خوش نیامده و مرا به جلسه ای و در جمع شماری از مسئولان که در محل بیت خود برگزار بود دعوت کرده و چنان با ناسزا گویی از خجالتم در آمد که بعد از گذشت حدود ۲۳ سال از آن ماجرا نتوانسته ام آنرا فراموش کنم.

ناصر نژاد که ۱۳ سال پیش از خبرگزاری جمهوری اسلامی بازنشسته شده است گفت: این درحالی بود که اکثر حضرات حاضر در جلسه برصحت و سقم خبر محرمانه من آگاه بودند و به یک ماه نکشید که امام جمعه جدید شهر معرفی شد.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

نقد یک اداره و طلبکاری مدیر

مدیر مسوول پایگاه خبری فرایش و سردبیر روزنامه سپهر غرب نیز گفت: فعالیت در عرصه رسانه ویژگی‌های خاصی دارد یکی از آن‌ها این است که همه لحظات و موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیریم از آنجایی که ارتباط مستقیمی با زندگی مردم پیدا می‌کند می‌تواند خاطره خوب یا بدی را برای ما بسازد.

زهره پور وهابی افزود: اما در کلیت موضوع باید گفت بدترین روزهای ما در رسانه زمانی است که مساله‌ای را پیگیری می‌کنیم و مستند، اداره یا نهادی را نقد می‌کنیم بعد مدیر یا روابط عمومی آن اداره بدون اینکه بخواهد مشکل را ببیند و درصدد رفع آن باشد به بدترین وجه و کاملا غیر منطقی برخورد کرده و به رسانه فشار می‌آورد.

سردبیر روزنامه سپهر غرب ادامه داد: هیچ وقت فراموش نمی‌کنم مشکل یکی از حوزه‌ها را تیتر زدیم روابط عمومی آن اداره خیلی طلبکارانه تماس گرفت که همین دیروز به شما آگهی دادیم که البته ایشان جواب مکفی را دریافت کردند اما این رویکرد برخی مدیران و روابط عمومی‌ها دور از تعامل رسانه‌ای است.

پور وهابی اظهار کرد: خاطره خوب هم کم نیست نخست اینکه فعالیت در جمع خانواده رسانه که افراد دلسوز و فرهیخته بسیار دارد باعث می‌شود هر روز موضوع جدیدی بیاموزیم و در عین حال هر وقت که مشکلی را پیگیری می‌کنیم و به نتیجه می‌رسد و گره ای از کار مردم باز می‌شود به طور قطع بسیار خوشحال می‌شویم ای‌بسا خبر آن را منتشر نکنیم.

وی اظهار کرد: همین که خداوند توفیق داده قدمی برای بهتر شدن زندگی مردم برداریم خاطره خوبی برایمان شکل می‌گیرد و امیدواریم توفیق خدمت به مردم را همیشه داشته باشیم.

سردبیر هفته نامه سراسری صبح امید در همدان نیز گفت: بهترین خبری که در سالهای خبری به یاد دارم پیروزی انقلاب اسلامی ایران پس از روزهای خون و آتش بود که در همه روزنامه ها چاپ شد.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

آغاز جنگ تحمیلی، تلخ ترین خاطره

علی فاضل همدانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان خبرنگار مدارس فعالیت خود را آغاز کرده است گفت: خبری نویسی من در روزنامه با کیهان بچه ها و اطلاعات کودکان آغاز شد و ۵۵ سال کار خبر انجام می دهم که ۴۵ سال آن به صورت حرفه ای است.

سردبیر هفته نامه سراسری صبح امید در همدان بدترین و تلخ ترین خاطره خود در دوران خبرنگاری را آغاز جنگ تحمیلی عنوان کرد و افزود: هم اینک نیز جنگ در نقاط مختلف موجب آزردگی ما خبرنگاران می شود.

فاضل همدانی که امسال به عنوان پیشکسوت عرصه خبر مورد تجلیل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت، ادامه داد: پنج روزنامه هفته نامه و خبرگزاری را در استان همدان سردبیری کرده است و خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارد که هیچگاه فراموش شدنی نیست.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

خبرنگاری، شغلی که بازنشستگی ندارد

سرپرست روزنامه کاروکارگر و خبرگزاری ایلنا نیز گفت: خبرگیری و گزارش گیری جدای از همه تعاریفی که از آن دارند و تمجیدها و تجلیل هایی که از اهالی قلم به عمل می آورند؛ شاید در کنار مشاغلی همچون معادن جزو کارهای سخت و پر استرسی است.

حسین غلامی افزود: شاید خیلی ها پشت پرده شغل خبرنگاری را نمی دانند کار خبر و گزارش زمان و مکان نمی شناسد و به اعتقاد من این شغل بازنشستگی ندارد؛ اگرچه در مقطعی از زندگی حکمی را به عنوان بازنشسته تحویل می گیریم اما این حرفه تا لحظه آخر زندگی همراه ماست.

وی ادامه داد: روزنامه نگاری یعنی استرس؛ با مردم همراه بودن و در چالش ها زندگی کردن است یعنی آن که بنویسیم و اگر لازم بود؛روشنگری کنیم حتی اگر لازم باشد؛ هزینه اش را باید پرداخت کنیم.

این پیشکسوت عرصه خبر افزود: خاطرات این شغل چه از نوع شیرین و چه تلخ؛ بسیار است و بخشی از زندگی خبرنگاران را تشکیل می دهد.

غلامی اظهار کرد: زمانی که ما خبرنگاران موضوعی را پیگیری می کنیم و نتیجه می گیریم برای ما شیرین و ماندگار می شود اما چقدرسخت و ملال انگیز است که می خواهی خبری را اعلام کنی و می دانی مخاطبانت دوست ندارند خبر را بخوانند.

وی ادامه داد: من در تمامی حوزه ها از جمله عرصه های کار و تولید و کاروکارگری این لحظات را هزاران بار تجربه کرده ام و امیدوارم خبرهای خوب و خوشحال کننده آن قدر باشد که وقت پرداختن به اخبار منفی و ناخوشایند نداشته باشیم.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

عدم پاسخگویی مسوولان به نقدها و شهادت سردار سلیمانی و همدانی، تلخ ترین خاطره

خبرنگار خبرگزاری تسنیم و روزنامه هگمتانه نیز در گفت وگو با خبرنگار ایرنا گفت: در دوران خبرنگاری اتفاقات خوب و بد زیاد است خبرنگار از لحظه ای که وارد کار خبر می شود، قلم به دست می گیرد و قدم به قدم پیش می رود تا در این حوزه تجربه کسب کند و به یک خبرنگار تبدیل بشود مدام با اتفاقات خوب و بد و خوشحال کننده و ناراحت کننده روبرو است.

رقیه وحدتی افزود: در این سالهای خبرنگاری چندین اتفاق خوب و بد داشتم که به عنوان مثال شهادت حاج قاسم سلیمانی و شهید همدانی خیلی تلخ بود.

این فعال رسانه ادامه داد: در مقابل آن وعده صادق خیلی خبر خوشحال کننده ای برای ما بود و پرداختن به آن خبرنگار را به وجد می آورد البته اینها در سطح کلان و کشوری هستند.

وی خاطرنشان کرد: در خود استان همدان نیز هر جا که توانستیم یک قدم خیری برداریم و گره ای از مشکلات مردم باز کنیم برای ما اتفاق و خبر خوب بوده و تجربه های زیادی در این حوزه داریم و قلم زدیم.

خبرنگار روزنامه هگمتانه ادامه داد: در برخی مواقع نیز مسوولان جواب ندادند و ترجیح دادند سکوت کنند و برای اینکه ما را ساکت و قلم ما را بی اثر کنند و با بی اهمیتی از کنار مطالبه و مشکلات عبور کردند جزء تلخ ترین کار دوران کاری ما خبرنگاران است.

سرپرست روزنامه های عصر توسعه، آرمان امروز و پیشرو در استان همدان نیز گفت: من از سال ۸۰ وارد دنیای مطبوعات شدم و کارم را شروع کردم و در این دوران خاطرات خوب و بد زیادی داشتم و همه نوع اخباری را نوشتم و روزهای ناراحت کننده زیادی هم بوده است.

بیان مطالبات در نزد نماینده رییس جمهور، بهترین خاطره

سارا کریمی افزود: یکی از قشنگ ترین خاطراتی که می تونم از آن نام ببرم روزی است که به عنوان یک زن خبرنگار به من اجازه دادند در عرض پنج دقیقه مشکلات زنان سرزمینم را در حضور نماینده رییس جمهور دولت دوازدهم عنوان کنم و زبان گویای کشورم باشم.

وی ادامه داد: در این جلسه باید تمام مشکلات را می گفتم و پس از پایان سخنرانی وقتی سرم را بلند کردم دیدم تمام زنان اطرافم به آرامی اشک می ریزنند آنجا فهمیدم خبرنگاری همیشه تلخ و سخت نیست و سازنده است و خبرنگار زن می تواند از حق و حقوق زنان دفاع کند دردش را فریاد و حرفش را بزند.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

مدیر مسوول پایگاه خبری آسایش اندیش افزود: تلخ ترین خاطره من حدود ۹ سال پیش بود که برای تهیه خبری همراه گروه صدا و سیما رفته بودم قتل یک خانواده چهار نفره بود که برای اولین بار شاهد صحنه قتلی بودم که بسیار دلخراش بود و آن روز از اینکه خبرنگار هستم ناراحت شدم و همیشه از آن به ناراحتی یاد می کنم.

برنده شدن سفر به کربلا و جان باختن ۲ نفر از خبرنگاران بدلیل کرونا بهترین و بدترین خاطره

سردبیر و خبرنگار خبرگزاری صدا و سیمای مرکز همدان نیز گفت: سالها قلم فرسایی و روایت گری، کنکاش و شب زنده داری و وقت و بی وقت نوشتن و حضور مستمر در بطن رخدادهای جامعه و تهیه و انتشار خبرهای خوب و بد خاطرات زیادی را در دفتر ذهن خبرنگاران به ثبت رسانده و آرشیو کرده است.

زهرا جعفر پور ادامه داد: خبرنگاران راویان حق و حقیقت و قاصدانی امین و از جنس مردم هستند، درد و ناراحتی مردم درد و رنج آنهاست و با خشنودی مردم هم خوشحال می شوند.

کمک به گره گشایی مشکلات جامعه، فصل مشترک خاطرات خبرنگاران دیار الوند

این خبرنگار باسابقه استان همدان بهترین خاطره خود در طول شغل پر فراز و نشیب خبرنگاری را برنده شدن در نشست خبری اصناف برای اعزام به سفر معنوی کربلا بود عنوان کرد.

جعفرپور با بیان اینکه بدترین خاطره دوران کاری شیوع ویروس کرونا بود که علاوه بر اینکه سختی کار ما خبرنگاران را چندین برابر کرده بود موجب شد تعداد زیادی از هموطنان و هم استانی ها جان خود را از دست بدهند.

وی خاطرنشان کرد: همچنین در دوران شیوع کرونا ۲ نفر از همکاران خبرنگار به علت این بیماری جان خود را از دست دادند که این حادثه تلخ برای من بسیار متاثر کننده بود و جزء بدترین خاطرات این دوران در ذهنم حک شده است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha