فلسفه علمی است كه به مطالعه ی موضوع های مهمی مانند هستی، واقعیت، آگاهی، ارزش، خِرَد، ذهن و زبان می پردازد. دانشی كه از اصلی ترین فعالیت انسان، یعنی تفكر برخاسته و امروز رشد و موفقیت آن مرهون اندیشه های والای فیلسوفانی برجسته در جهان و به ویژه در ایران چون ابونصر محمدبن طرخان بن اوزلغ فارابی است.
وی در 259 هجری قمری در شهر فاراب خراسان دیده به جهان گشود و پس از گذراندن دوره مقدماتی و پایان بردن دوره ی تحصیل در بخارا، برای افزودن به دانش خود راهی بغداد بزرگترین مركز علمی جهان اسلام شد و در آنجا به فراگیری علومی چون فلسفه، ریاضیات، نجوم و موسیقی همت گماشت.
معلم ثانی به منظور آشنایی با دانش هایی چون منطق و فلسفه به حران رفت و در مجلس درس بزرگانی چون «یوحنابن حیلان حكیم نصرانی» حضور یافت و از آن شهر دوباره به بغداد بازگشت و در آنجا به امر آموزش علوم مختلف پرداخت.
وی پس از چند سال دمشق را برای زندگی انتخاب كرد و در مدت كوتاهی با نشان دادن استعداد بسیار خود در فلسفه و منطق و فراگیری زبان هایی چون عربی، فارسی، تركی، كردی، یونانی و سریانی در زمره علمای بنام آن دیار قرار گرفت.
دانش او در زمینه ی آشنایی با زبان های دیگر سبب شد تا این فیلسوف اسلامی به ترجمه ی آثار علمی و حكمت یونان از جمله اثرهای افلاطون و ارسطو به زبان عربی بپردازد و با شناخت فلسفه ی یونان، علوم اسلامی و بهره گیری از افكار خویش، مكتبی نوین را از حكمت ارسطویی، نوافلاطونی و اسلامی بنیان گذاری كند.
وی یافته های عقلی خود را با آموزه های دینی هماهنگ كرد و این گونه گامی بلند در راستای نهادینه كردن فلسفه ی اسلامی برداشت و بدین صورت لقب «معلم ثانی» یا معلم دوم را پس از ارسطو كه به عنوان معلم اول شهرت یافته بود، از آن خود كرد.
او مسیر پیشرفت را برای دیگر فیلسوفان پس از خود چون «ابوعلی سینا و ابن رشد» هموار ساخت و تاثیر بسیاری را با كتاب ها و رساله های ارزنده ی خویش مانند «الحیل الروحانیه و الاسرار الطبیعیه فی دقایق الاشكال الهندسیه، ما یصحُّ و ما لایصّح من احكام النجوم در علم ستاره شناسی، شرح العباره ارسطو، احصاء العلوم، ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه» بر روی دیگر فیلسوفان پس از خویش گذاشت.
این اندیشمند برجسته با هنر موسیقی نیز آشنایی كاملی داشت و به خوبی قادر به نواختن سازهای گوناگون بود كه كتاب قانون یكی از اثرهای ماندگار وی در این زمینه به شمار می رود.
سرانجام ابونصر فارابی اندیشمند بزرگ ایرانی پس از عمری تلاش در راه پیشرفت علم و دانش در 339 هجری قمری رخ در نقاب خاك كشید.
«حمیدرضا شریعتمداری» عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم و رئیس دانشكده فلسفه این دانشگاه به مناسبت سالروز تولد ابونصر فارابی در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا، فلسفه ی این دانشمند برجسته را اینگونه توصیف كرد: وی به عنوان نخستین صاحب نظام فلسفی در جهان اسلام شناخته می شود اما از «ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی» به عنوان نخستین فیلسوف در جهان اسلام نام می برند در حالی كه در آثار و اندیشه های فیلسوفان پس از وی، كمتر به او توجه شده است و این امر شاید به این دلیل باشد كه آثار ابویوسف كندی به دست ما نرسیده یا وی نظام فلسفی منسجمی نداشته است.
**ابونصر فارابی؛پدر فلسفه در جهان اسلام
رئیس دانشكده فلسفه ادیان و مذاهب قم با بیان اینكه ابونصر فارابی همواره مورد توجه تمامی فیلسوفان پس از خود، از جمله ابوعلی سینا بوده است، عنوان كرد: ابن سینا پزشك نامدار در میان دیگر بزرگان هم عصر خود یا پیشینیان تنها معلم ثانی را به رسمیت می شناخت. بنابراین این دانشمند بزرگ را باید پدر فلسفه در جهان اسلام دانست، فردی كه یك نظام فلسفی را ارائه كرد و نخستین اندیشمندی محسوب می شود كه با مطرح كردن بحث منطق در قالب شرح رساله های منطقی و مستقل خود كه از ارسطو الهام گرفته بود، توانست منطق را در فلسفه سیاسی خویش به كار برد، به تعبیری وی پدر فلسفه ی سیاسی در جهان اسلام برشمرده می شود كه در كنار فلسفه ی اخلاق به علم مدنی و فلسفه ی سیاسی نیز پرداخته است.
وی نقش ابونصر فارابی را در تاریخ فلسفه در جهان اسلام بی همتا دانست و بیان داشت: وی در دسته بندی علوم، به تعریف هر علم، جایگاه و مسایل اصلی آن در كتاب «احصاء العلوم» پرداخت، این اثر در مغرب زمین نیز بازتاب بسیاری داشته است. با توجه به اینكه او بزرگ ترین فیلسوف جهان اسلام محسوب می شود اما برخی از اندیشمندان و فیلسوفان بر این باور هستند كه ابوعلی سینا از این جایگاه برخوردار است. گرچه در این امر اختلاف وجود دارد اما در نقش بنیانگذاری این اندیشمند بزرگ در برخی موضوع های فلسفی در جهان اسلام، هیچ تردیدی نیست.
**ابونصر فارابی دارای سبكی نوین و مستقل در فلسفه
عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم فلسفه ای را كه وارد جهان اسلام شد، از مسیر افلاطون، شاگردان و پیروان مكتب وی، عنوان كرد و افزود: این فلسفه به دلیل آنكه اندكی جنبه ی توحیدی و الهی داشت در جهان اسلام مورد پذیرش قرار گرفت و نه تنها ابونصر فارابی بلكه ابوعلی سینا و دیگر فیلسوفان نیز با آن آشنا شدند اما اینكه ابونصر فارابی را پیرو یا مفسر فلسفه نوافلاطونی بدانند، این امر درست نیست. البته اینگونه پیش داوری ها همواره وجود داشت، به ویژه كه در قرن نوزدهم كتابی را به ارسطو نسبت می دادند كه در واقع نویسنده ی آن این فیلسوف یونان باستان نبود و این امر اشتباهی تاریخی به شمار می رفت.
**فلسفه سیاسی ابونصر فارابی
شریعتمداری درباره ی فلسفه سیاسی ابونصر فارابی تصریح كرد: فلسفه ی سیاسی وی برای علم مدنی(علم سیاست)، جایگاه بسیار بالایی را قائل شده است. این اندیشمند پس از بیان علم مدنی، فلسفه ی سیاسی و اخلاق را مطرح می كند. البته او در فصل بندی كه در كتاب احصاء العلوم انجام داد، فقه و كلام را به نوعی جزو علم مدنی آورد؛ یعنی این علوم را از نیازهای یك مدینه(آرمان شهر) دانسته است. زیرا این فیلسوف بر این باور بود كه ملت در نشان دادن حقیقت ها و تعیین بایدها و نبایدها به معنای دین محاكی(مشابه) و همتای فلسفه است.
رئیس دانشكده فلسفه ادیان و مذاهب قم ابونصر فارابی را دارای كتاب های بسیاری در زمینه ی فلسفه ی سیاسی دانست و بیان كرد: از جمله ی كتاب هایی كه در زمینه ی فلسفه ی سیاسی از وی به یادگار مانده است، می توان به «آراء اهل المدینه الفاضله، ترتیب السعاده، السیاسه المدنیه و تحصیل و السعاده» اشاره كرد كه بُعد اخلاقی در برخی از این كتاب ها و بعد سیاسی در برخی دیگر برجسته تر است. او در این آثار، تعریفی از سعادت ارائه و پس از آن عنوان می كند یك مدینه برای رسیدن به آرمان شهری یا تبدیل شدن به مدینه فاضله باید چه ویژگی هایی داشته باشد، مردمش چه مواردی را باید بدانند و چه مواردی را باید در عمل پیاده كنند.
ابونصر فارابی پس از مطرح كردن این امر، به بحث مفهوم اجتماع در معنای كوچك، متوسط و بزرگ و در كنار آن به موضوع مدینه در معنای اجتماع متوسط می پردازد و 12 ویژگی رئیس مدینه فاضله و 6 ویژگی فردی كه جانشین رئیس مدینه فاضله می شود عنوان و در ادامه بیان می كند جامعه و مدینه ای كه رئیس یا جانشین و حكیمی نداشته باشد، متلاشی خواهد شد. این فیلسوف رئیس مدینه فاضله را ملك، نقیب و امام می نامد و با تاكید بر نظریه نبوت ویژگی رئیس این مدینه را برای آنكه بتواند با قوه ی خیالش، به حقیقت های عقلی راه پیدا كند، مبرا بودن از علایق، گرایش ها و شناخت های حسی و عقلی گوناگون بیان می كند.
**ابونصرفارابی؛شخصیتی فرادینی و فرامذهبی
شریعتمداری، ابونصر فارابی را یك شخصیت علمی، فرادینی و فرامذهبی برشمرد و گفت: وی نظام فلسفی را مطرح می كند كه مورد پسند تمامی افرادی است كه دارای باورهای دینی هستند. این اندیشمند آغاز آفرینش نخستین مخلوقات را به گونه ای به تصویر می كشد كه اراده ی خداوند هم در جای خودش باقی می ماند و در آن آفریدگار تنها یك فاعل جبر نیست و فاعل مختار است و در كنار آن عقل اول و عقل فعال را بیان می كند كه یكی از آنها مربوط به عالم ماده یا بشری است و عقل دهم كه به عقل یازدهم تعبیر می كنند همان جبرئیل محسوب می شود.
**تبیین فلسفه فارابی
وی تبیین فلسفی ابونصر فارابی را از نبوت اینگونه توصیف كرد و بیان داشت: وی با تاكید بر شریعت كه به تعبیر خود و به معنای ملت و دین است، عنوان می كند كه این امر سبب شد تا فلسفه اندكی بومی تر شود و در جامعه اسلامی بیشتر مورد پذیرش قرار بگیرد. این فیلسوف با توجه به دارا بودن ویژگی هایی چون منطق، بیانی موجز و گویا و زهد شخصی، هرگز وارد قدرت، حكومت، فعالیت های سیاسی، دعواها و درگیری های مذهبی و غیرمذهبی نشد.
**فلسفه فارابی تاثیرگذار در جهان اسلام
عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم با بیان اینكه تمامی آثار ابونصرفارابی مربوط به دوره ی پختگی وی است، تصریح كرد: او از 50 سالگی به بعد اثرهای ارزنده ای را از خود برجای گذاشت. گرچه آثار وی بسیار جامع و كامل نیست اما ویژگی هایی كه این اثرها دارا هستند، سبب شد تا فلسفه ی این اندیشمند بزرگ تاثیر بسیاری را بر جهان اسلام بگذارد. این بزرگمرد با طراحی كردن صناعات پنجگانه در علم منطق، نظم ویژه ای را در این دانش به وجود آورد. وی در بحث تقسیم علم به تصویر، تصدیق و برهان امكان و وجود و توسعه ی كاركردهای خیال می پردازد و بیان می كند كه خیال به جزء یك سری محسوسات نیست و تصرف در آن می تواند به حقیقت هایی كه هیچ محسوس نیستند، راه پیدا كند و طبیعی است كه او با این روش موضوع نبوت را مطرح و نظام كامل فلسفی را پایه گذاری كرد.
شریعتمداری فلسفه را از علوم دخیله دانست و عنوان كرد: علوم دخیله دانشی برشمرده می شود كه از پیشینیان در كشورهای گوناگون به ارث رسیده، تحلیل شده و به جهان اسلام وارد شده است و اینگونه ابونصر فارابی این دانش را نظام مند كرد و پرورانید. البته یكی از ویژگی های خوب وی این بوده كه او از فیلسوف خاصی پیروی نكرده است و خود فلسفه های مربوط به ارسطو و افلاطون را بررسی كرد و به دانشی نو در این زمینه دست یافت. بنابراین این فیلسوف برجسته و متفكرانی چون ابوعلی سینا و... پس از مطالعه ی علوم منطق و فلسفه در اندك زمانی توانستند در این دانش ها به مهارت بسیار بالایی دست یابند و به عنوان بنیانگذار یا پایه گذار فلسفه و منطق در جهان اسلام شناخته شوند.
وی میزان بازتاب اندیشه ی ابونصر فارابی را در جهان را گسترده دانست و افزود: میزان بازتاب اندیشه های او در جهان بسیار بوده است به گونه ای كه از سده ی هفتم در جهان اسلام تعبیر «معلم ثانی» را برای وی به كار می بردند. این اندیشمند در آن هنگامه در مغرب زمین نیز از جایگاه بسیار بالایی به دلیل نوشتن اثر احصاء العلوم، برخوردار بود. بنابراین اثرگذاری آثار ابونصر فارابی تا سده ی نوزدهم به دلیل ایجاد شدن بنیادهای نوینی در زمینه ی فلسفه در مغرب زمین وجود داشته است و هنوز هم از اندیشه های وی علاقه مندان به دانش فلسفه بهره می برند. البته هنگامی كه از دانش فلسفه در آن عصر سخنی به میان می آید، باید گفت كه این علم شامل تمامی علوم عقلی و نقلی چون لغت و تاریخ، ریاضیات، دانش تجربی عقلی می شده است.
رئیس دانشكده فلسفه ادیان و مذاهب قم دیدگاه ابونصر فارابی را نسبت به طبیعت بررسی كرد و گفت: نگاه وی به طبیعت، فلسفی و عقلی بود و فلسفه ی خاصی كه امروز مطرح است بخشی از علوم فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه و متافیزیك به شمار می رود. به صورت رایج فردی كه در آن هنگامه فیلسوف بوده، عالم به تمامی علوم عقلی و نقلی بوده است.ابن خلدون تاریخ نگار و جامعه شناس عرب ابونصر فارابی را یك فیلسوف سیاسی می نامد كه به فلسفه سیاسی پرداخته است اما آنگونه كه باید او را نظریه پرداز در زمینه ی جامعه شناسی نمی داند.
**ابونصرفارابی؛ فیلسوفی اخلاق مدار
شریعتمداری در پایان ابونصر فارابی را افتخاری برای ایران دانست و تصریح كرد: او نه تنها افتخاری برای ایران بلكه برای جهان اسلام و بشریت محسوب می شود. یكی از مواردی كه می توان از فیلسوفان بزرگ خود الهام گرفت این است كه آنها تنها اهل بحث و مجادله نبودند، اهل عمل بودند و فلسفه ای را فلسفه می دانستند كه به عمل منجر شود و این معلم ثانی، فیلسوفی است كه در زندگی بسیار زاهد به شمار می رود و با توجه به اینكه دارایی كمی داشت اما همواره مورد احترام حكومت ها بود و هرگز وارد عرصه های سیاسی نشد و از جنجال ها و بحث ها پرهیز كرد. او در زندگی خود همواره اخلاق را مدنظر داشت. این شیوه ی برخورد وی در زندگی و دانش فلسفی او می تواند برای همگان آموزنده باشد. در بزرگی مقام ابونصر فارابی علامه طباطبایی نقل می كند كه او بزرگ ترین فیلسوف جهان اسلام است و ابن سینا با آن جایگاه والایی كه داشت، توانست مشكل های ماورالطبیعه ارسطو را با شرحی كه معلم ثانی در آثارش نگاشته است، حل كند.
*گروه اطلاع رسانی(فاطمه مهدوی)
پژوهشم**9128**9131
تهران-ایرنا- ابونصر فارابی پدر فلسفه در جهان اسلام محسوب می شود، فیلسوفی اخلاق مدار كه با الهام از حكمت یونان و بهره بردن از اندیشه های والای خویش، پایه گذار نظام فلسفی نوین و راهگشای فیلسوفان پس از خود شد.