ماه رمضان امسال یکی از متفاوتترین دورانها به لحاظ شرایط زندگی در عرصۀ فردی و اجتماعی بود که تمام موارد فردی و اجتماعی همچون برگزاری آیینها و مراسم معنوی خاص این ماه از سال را تحتالشعاع خود قرار داد.
در طول سه ماه گذشته و پس از اعلام قرنطینۀ خانگی، صدا و سیما وظیفهای مهم و حیاتی در سرگرم ساختن مخاطبانی داشت که به اجبار، مجبور به خانهنشینی و گذراندن زمان در محدودۀ خانه شده بودند. به فاصلۀ دوماه مجموعههای مناسبتی (عید نوروز و ماه مبارک رمضان) در دستور کار پخش قرار گرفتند که در این میان برخی مجموعهها (همچون سریال نون. خ) با توجه روبرو شدند.
مجموعههای متعدد و متنوعی در ایام ماه مبارک رمضان امسال از آنتن صداوسیما پخش شدند که همچون گذشته، نقاط ضعف و قوت خاص خود را داشتند؛ مجموعههایی که بعضا نمونههایی ضعیف و تکرارشده از کارهای سالهای پیش بودند و مجموعههایی که تلاش کردند با بهرهگیری از عناصری از جذابیت و تفاوت مخاطبان را جذب کنند.
«زیرخاکی» مجموعهای موفق است
شهرام خرازیها، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در تحلیل برنامههای مناسبتی و سریالهای ماه مبارک رمضان از سه شبکۀ اصلی سیما (۱،۲ و۳) بیان کرد: ماه رمضان امسال با توجه به پیشامد کرونا کنداکتور (جدول پخش) تلویزیون برای ماه رمضان مقداری جابهجا شد و تغییراتی کرد؛ مثلاً توقع نداشتیم سریال زیرخاکی در ماه رمضان پخش شود و قرار بود در ماه رمضان، نون. خ ۲ پخش شود ولی به دلیل کرونا و خانهنشینی مردم و نیاز به سرگرمی در ایام در خانه ماندن، این سریال جلوتر آمد و سریال زیرخاکی برای ماه رمضان در نظر گرفته شد.
وی افزود: سریال زیرخاکی با توجه به موضوع و مضمون و زمان وقوع حوادث این داستان در دهه ۵۰، بیشتر برای دهه فجر مناسب بود و اگر سریال برای بهمن ۹۹ پخش میشد، مسلماً بیشتر استقبال میشد. البته به نظر من اکنون هم در سریالهای مناسبتی ماه رمضان و در مقایسه با سریالهای سرباز و بچه مهندس، زیرخاکی سریال موفقی است.
زیرخاکی فضاسازی خیلی خوب دارد؛ یعنی توانسته ایران قبل از انقلاب را بازسازی و بازنمایی کند و جلیل سامان کارگردان اثر در این کار موفق است؛ زحمت زیادی برای این سریال کشیده شده است. البته نقصهایی هم در این بازنمایی وجود دارد که اجتنابناپذیر است؛ مثلاً نشان دادن حجاب برای زنان در این برهه از تاریخ تا حدی مشکل ولی اجتنابناپذیر است.این منتقد ادامه داد: بازی بازیگران این سریال در اقبال آن اهمیت داشته و جزو نقاط قوت آن است. بهترین بازی سریال بیتردید از آن بازیگران زن است؛ یعنی در این سریال بازیگران زن، بهتر از بازیگران مرد جلوی دوربین ظاهرشدهاند؛ بهویژه ژاله صامتی و گوهر خیراندیش حرف اول را میزنند و بعد از اینها بازی هادی حجازی فر خوب است. بقیه بازیگران به این خوبی نیستند و سپردن نقش اول سریال زیرخاکی به پژمان جمشیدی اشتباه بود؛ زیرا حضور این کاراکتر در داستان طولانی است و شخصیت فریبرز در بیشتر سکانسها حضور دارد و این بازیگر نتوانسته از پس چنین نقش نقش سنگینی، بربیاید.
ژاله صامتی در اجرای نقش به اغراق متوسل شده و بازیاش مبتنی بر اغراق است. خود پژمان جمشیدی هم به اغراق متوسل شده و این چیزی بوده که کارگردان از آنان خواسته است ولی ژاله صامتی در ارائه این اغراق موفق است چون فن بیان و میمیک را بلد است و به زبان بدن تسلط دارد؛ اما پژمان جمشیدی میمیکی متغیر دارد که هدایت شده و هدفدار نیست و غلطهای الفبایی در کارش دارد.
وی تصریح کرد: کودکی که در سریال حضور دارد هم نمایش خوبی دارد و این نشان میدهد از بازیگر خردسال هم بازی خوبی گرفتهاند. درنهایت زیرخاکی به نظر مجموعه موفقی است ولی کاش در ایام دهه فجر پخش میشد.
«دعوت» مشکل اجرا دارد
خرازیها در ادامه خاطرنشان کرد: برنامه دعوت ویژه برنامۀ افطار شبکه یک سیما است که آن را یک روحانی اجرا میکند که در این اجرا نواقصی جدی دارد. مثلاً سکوتهای بیشازاندازه که حین اجرای برنامه بین مجری و مهمان (یا مهمانان) پیش میآید، مطلوب نیست و شکستن آن وظیفه مجری است و نه مهمان. مهمان چنین وظیفهای ندارد و روحانی نمیتواند این سکوت را بشکند و به نظر میرسد در بیان جملاتش تردید دارد.
یکی از قدرتهای یک مجری، تسلط روی کار خود و قاطعانه صحبت کردن است. روحانی برنامه دعوت با تردید صحبت میکند و بیننده را به تردید میاندازد؛ لحن و طرز بیانش با تردید توأم است. مجری باید بتواند مهمان را به حرف بکشاند. روحانی این برنامه (با روحانی بودن آن کار ندارم و از زاویه اجرا میگویم) در مقام یک مجری این توانایی را در قسمتهایی ندارد و از ادامه بحث ناتوان میماند.وی افزود: گاهی در این برنامه به نظر میرسد مهمان هدایت برنامه را در دست میگیرد و برخلاف برنامههای تاک شو (گفتوگو محور)، مجری دنبال کننده مهمان است. در کل برنامه خوبی است اما به لحاظ اجرا مشکل دارد.
حضور یک روحانی در جای خود خوب است ولی مسئله این است که کار مجریگری کاری ساده نیست و اینگونه نیست که فکر کنیم اگر یک مجری حرفهای را از برنامهای حذف کنیم و به جای آن از یک ستاره سینما مثل گلزار یا بازیگر تلویزیونی مانند سام درخشانی، یک روحانی یا از پزشک (در برنامههایی چون شبکه سلامت و ...) بهعنوان مجری استفاده کنیم، موفق بودهایم. این استفاده از چهرهها در جایگاه یک مجری اگرچه ابتکار است تبدیلشدن آن به یک رویه و حذف شغل مجریگری نشان میدهد مجریگری و فن اجرا را ساده در نظر گرفتهایم.
«مکث» برنامهای مناسب برای ماه رمضان است
این منتقد ضمن اشاره به شباهتهای ویژه برنامۀ مکث با ماهعسل، گفت: مجموعه مکث ویژهبرنامهٔ افطار شبکه دوم سیما چیزی شبیه ماهعسل و است و به افرادی میپردازد که زندگی خاصی داشتهاند یا سرنوشت و حادثه خاصی را پشت سر گذاشتهاند که در این برنامه با آنان مصاحبه میکنند.
وی افزود: این برنامه به نسبت خوب است چون صرفاً منحصر به گفتوگو نیست بلکه همراه است با فیلمهای مستندی که از زندگی این افراد (در خارج از استودیو) گرفتهشده و ضمن پخش گفتوگوی مجری با مهمان، پخش میشود. این موضوع از امتیازات برنامه است. منتهی یکی از ایرادات این است که برنامه رنگی ضبطشده است اما برخی از نماهای این برنامه سیاهوسفید پخش میشود. این کار ابتکار و حرکتی است که درجایی که منطقی پشت آن باشد جالب است؛ اما اینجا منطق ندارد و سیاهوسفید شدن هرازگاه تصاویر در این برنامه به لحاظ محتوایی منطق ندارد و به نظر میرسد یک بازی با فرم است.
محتوای ویژهبرنامۀ مکث خوب است، بار اخلاقی دارد و کاملاً مناسب پخش در ماه مبارک رمضان است زیرا آموزههای اخلاقی بسیار مناسبی به بینندگان میدهد. ضمن اینکه مجریان عوض میشوند و این تغییر مجریان هم خوب است هرکدام بار متفاوتی از اجرا و هیجان و احساس را دارند و اجراهای متفاوتی را هر شب در این برنامه شاهد هستیم که از امتیازات این برنامه است. نوع همراهی مجریها (که از چهرههای مطرح هنری هستند) با مهمانان برنامه، باهم متفاوت هست. مکث در کل برنامه خوبی است.
متن سریال «بچه مهندس» شتابزده است
خرازیها در ادامه و نقد سریال بچه مهندس ۳، یادآور شد: سریال بچه مهندس مجموعهای نسبتاً موفق است اما نمیشود آن را جزو سریالهای خیلی خوب تلویزیون نامید. بچه مهندس سریالی متوسط است که در قالب تلویزیونی معمول میتواند پیام خود را به مخاطب داده و آن را سرگرم کند ولی ازلحاظ محتوای داستانی متنی که برای این سریال نوشتهشده، شتابزده است و میتوانست متنی بهتری داشته باشد.
سریال «سرباز» غلطهای الفبایی آشکاری دارد
این منتقد در مورد سریال سرباز خاطرنشان کرد: کارگردان این مجموعه هادی مقدم دوست است که تجربیات موفقی در سینما و تلویزیون نداشته؛ عجیب است که صداوسیما با کمبود بودجه، اعتباری را در اختیار این کارگردان قرار داده و مجوز ساخته مجموعهای را داده که بیشتر حالت نوعی کارآموزی دارد. گویی کارگردان با تولید این مجموعه دنبال کسب نوعی از تجربه یا کسب تجربهای جدید بوده است؛ مانند بها دادن بیش از حد به نرییشن (یا گفتار روی متن یا تصویر) که کمتر مسبوق به سابقه در تلویزیون است. کارگردان این شیوه را با خود به قاب تلویزیون آورده که از لحاظ بیان مقداری غیرمتعارف است و شاید با این کار به دنبال ارتقای سلیقه مخاطب ایرانی بوده اما کارکردی عکس پیداکرده است.
این مجموعه پر از گفتارهای اضافه است و بیننده، شنوندهٔ توضیحاتی طولانی روی تصاویر این سریال است که اساساً ضرورتی ندارد.
سرباز بازیهای خیلی خوبی دارد؛ آرش مجیدی، رؤیا تیموریان، الیکا عبدالرزاقی و نیما شعبان نژاد بازیگران خوبی هستند که به نظر میرسد خوب بودن بازیهایشان نه نتیجه هدایت کارگردان که توانمندی شخصی خود آنهاست. ضمن اینکه سرباز ازلحاظ تدوین، یک سریال تلویزیونی نیست بلکه مجموعهای راش (یعنی مجموعهای تصاویر خام گرفتهشده) که تدوین مشخص و نظم و ترتیب مناسبی ندارند و به نظر میرسد چیدمان این تصاویر منطق ندارد.وی افزود: بها دادن بیشازحد به گفتار روی تصویر، تدوین فوقالعاده ضعیف و ابتدایی که غلطهای الفبایی آشکاری دارد و کارگردانی بسیار ضعیف نقاط ضعف برجسته سریال سرباز است که تولید و پخش چنین مجموعهای از تلویزیون، جای تعجب از رسانه ملی دارد.
عملکرد تلویزیون در دوران کرونا را با دیدۀ اغماض بنگریم
خرازیان در انتها ضمن تاکید بر اثرگذاری کرونا و مصائبی که به واسطۀ آن در تمامی عرصهها ایجاد شد، بیان کرد: با توجه به شیوع ویروس کرونا در ایران و جهان برای قضاوت در باب هر فعالیت اجتماعی ازجمله پخش برنامه در تلویزیون باید محتاط باشیم.
وی افزود: شاید قبل از بحران کرونا و مسائلی که ایجاد کرد، مسئولان و مدیران صداوسیما از قبل یک جدول برنامه مناسب برای این ایام بسته بودند که برنامهها و سریالهای خوبی در آن گنجاندهشده بود و موجب میشد تا امروز از آن به نیکی یاد کنیم اما با توجه به اینکه کرونا همه ما را زخمی کرده، ممکن است برنامههای تلویزیون را هم زخمی کرده باشد؛ درنتیجه قضاوت ما نباید بسیار دست بالا باشد بلکه باید به دیده اغماض به آن نگاه کنیم.
کسانی که در تلویزیون کار میکنند زحمت کشیدهاند و تلاش کردهاند، منتهی کرونا همانگونه که سینما و تئاتر را به تعطیلی کشانده، به نوعی تلویزیون را هم تعطیل کرده است. متصدیان رسانه ملی فارغ از کیفیت برنامهها، نهایت تلاش خودشان را کردهاند تا کنداکتور نسبتاً قابل قبولی را ببندند و برنامههای خوبی را روی آنتن بفرستند.
این منتقد یادآور شد: ترکشهای کرونا را در برخی از این برنامهها میبینیم که به هرحال نتوانستهاند آنچنانکه باید خروجی مدنظر را بیرون بدهند؛ چنانچه برنامههای تلویزیونی که باید با حضور تماشاگر ضبط شوند یا ضبط نشده یا بدون حضور تماشاگر بوده یا با تعدادی بسیار اندک برگزار شده است؛ درنتیجه شور و حال تماشاگر حاضر در چنین برنامههایی، افت میکند. نمونه آن برنامه دورهمی مهران مدیری است که حضور تماشاگرانش کم شده است.
برنامههای مناسبتی امسال به قوت ماهعسل نیستند چون در آن دوران که ماهعسل ساخته میشد؛ کرونایی نبود تا همهچیز را تحتالشعاع قرار دهد. کرونا بر برنامههای تلویزیون و حتی قضاوت ما درباره این برنامهها اثر گذاشته است. درنتیجه فکر میکنم تلویزیون موفق بوده است و برنامههای ماه رمضان امسال حکم آنتن پرکن نداشتند و توانستهاند مردم را پای برنامه نگهدارند؛ البته که در این میان برنامههای بد هم داریم؛ مانند سریال سرباز که بیننده را از پای تلویزیون فراری میدهد.
نظر شما