ثویبه، سروه، سودابه و سرگل رحمان پور هنوز چند بهار از عمر کوتاه شان نگذشته بود که روز ۱۵ خرداد در بمباران وحشیانه هواپیماهای رژیم بعث عراق به آسمانها پر کشیدند.
آنها در حیاط خانه شان مشغول بازی با عروسک های و اسباب بازی هایشان بودند، مادرشان هم در داخل خانه مشغول شیر دادن به خواهر کوچکترشان بود، در چند ثانیه گویی آسمان به زمین برخورد کرد و متلاشی شد تا جسم نحیفشان تکه تکه و اسباب بازی هایشان غرق در خون شود.
درباره اهمیت بمباران ۱۵ خرداد سال ۶۳ بانه همین بس که امسال مقام معظم رهبری در سخنرانی روز قدس به بمباران شیمیایی و بمباران ۱۵ خرداد بانه اشاره کرده و فرمودند: جنایتی که کمتر در طول این سالها درباره آن سخن گفته شده، بگذار فلان دولت اروپایی بخاطر فروش مواد شیمیایی به رژیم صدام تا ابد شرمسار باشد و حزب الله مجاهد سرافراز را غیر قانونی بداند غیرقانونی رژیمی مثل آمریکاست که داعش را تولید و رژیمی مثل آن دولت اروپایی است که هزاران نفر در بانه ایران و حلبچه عراق را با مواد شیمیایی اش به کام مرگ کشید.
در گلزار شهدای سلیمان بگ بانه صدها کودک، جوان، مرد و زن آرمیدهاند، آرامگاه خواهران رحمان پور در کنار هم و قسمت بالای گلزار شهدا قرار گرفته آنها با هم هستند شاید هنوز در رویایی کودکانه خود بسر میبرند و همچنان با عروسک های خیالی خود بازی میکنند.
خاطره تلخ ۱۵ خرداد بانه هیچگاه از اذهان عمومی مردم این شهر پاک نمیشود چرا که در این روز بسیاری از خانواده ها عزیزانشان را از دست دادند و به نوعی با این خاطره تلخ تاریخی درگیر هستند.
آنچه این خاطره این روز را بیشتر از همه برای مردم تلخ کرده بدنهای تکه تکه شده اجتماع بزرگ مرزنشینان روزه دار بود که با زبان روزه برای گرامیداشت واقعه ۱۵ خرداد سال ۴۲ گرد هم آمده بودند ناگهان چند فروند هواپیمای جنگی بیرحمانه اجتماع شان را به کام مرگ کشاندند و ۶۰۲ شهید و تعداد زیادی زخمی حاصل این جنایت است.
در آن روز بسیاری از خانواده ها مانند قادر خانزاده ها، اشعری ها و رحمان پور ها سه تا ۶ شهید تقدیم انقلاب کردند، چند صد نفر در یک لحظه تکه تکه شدند تا برگی دیگر بر جنایت رژیم بعث افزوده شود.
مادر خواهران شهید ثویبه، سروه، سودابه و سرگل رحمان پور ۳۶ سال است غم از دست دادن چهار دخترش را صبورانه تحمل کرده اما بدلیل سختی روزهای بعد از شهادت دخترانش بسیاری از خاطرات آن روز را به یاد ندارد او میگوید: ساعت از ۱۰ صبح گذشته بود در منزل داشتم به خواهر کوچکترشان که در گهواره بود شیر می دادم که یک لحظه احساس کردم آسمان و زمین با هم خورد کردند همه جا تیره و تار شد جایی را نمیدیدم.
حاجیه زینب همتی افزود: قبل از این حادثه تصمیم گرفتم به حیاط بروم و به دخترانم سر بزنم اما بعد پشیمان شدم شاید خدا خواست من زنده بمانم و شاهد شهادت دختران زیبایم باشم.
وی اظهار داشت: بعد از این حادثه سراسیمه به حیاط رفتم تا ببینم بچه ها سالم هستند که با بدن عرق در خون و تکه تکه دختران روبرو شدم و گریه و ناله سر دادم تا شاید کسی به کمکم بیاید.
همتی با بیان اینکه خودم و دختر کوچکم سالم بودیم، گفت: بمب در چند قدیمی منزل ما به زمین اصابت کرده بود، بسیاری از خانه ها ویران شد و تعداد زیادی از مردم هم کشته و زخمی شدند.
وی به سن دخترانش اشاره کرد و افزود:هنوز دختران خیلی کوچک بودند، ثویبه دختر بزرگم تنها ۱۲ سال، سروه هشت سال، سودابه ۶ سال و سرگل تنها چهار سال داشت.
مادر این چهار شهید تاکید کرد: بعد از آرام شدن نسبی اوضاع تکه های بدن دخترانم را با پدرشان و دیگر همسایه ها و فامیل جمع کردیم و در گلزار شهدای سلیمان بگ به خاک سپردیم.
هیات اعزامی سازمان ملل متحد پس از بررسی و تحقیقات گسترده در باره ابعاد مختلف بمباران ۱۵ خرداد بانه با تایید این حادثه خونین توسط هواپیماهای جنگی عراق و بعد از مشاهده قطعات بمب ها اعلام کردند در این بمباران بمب های کشتار جمعی استفاده شده است.
شهرستان مرزی بانه با ۱۵۸ هزار نفر جمعیت در ۲۷۰ کیلومتری غرب سنندج مرکز استان کردستان واقع شده است.
نظر شما