ادبیات شفاهی همواره با لالاییها، مثلها ،ترانههای کودکانه از سوی مادران برای فرزندان بازگو کننده بخشی از فرهنگ و زندگی بشری است و در حالی که ادبیات مکتوب در حوزه کودک و نوجوان به منزله نگاه به زیرساختهای بنیادین فرهنگ است.
ادبیات کودکان و نوجوانان به معنی واقعی آن، یعنی نوشتههایی که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد، به زبان و نثری مناسب سطح درک کودکان نوشته شده است.
درک و ذائقه کودک تعیین کننده نوع نگارش و آثار ادبیات برای این نسل است
شعله ایلبیگیپور نویسنده نخستین کتاب قصه با گویش بختیاری به نام"قصه دالو مروارید" یکی از نویسندگان هم استانی است که سالها است در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت میکند.
این نویسنده و شاعر در تعریف ادبیات کودک و نوجوان میگوید:هر پدیدهای تاریخ خاص خود را دارد و ادبیات کودک و نوجوان را در گستردهترین مفهوم آن میتواند متنهایی به شمار آورد که کودکان و نوحوانان میخوانند و عواطف، تخیل و تفکر آنها را بر میانگیزد و میپروراند.
این نویسنده و مدرس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به پایهریزی ادبیات کودک و نوجوان در دنیا اشاره کرد و ادامه داد: هانسکریستین آندرسن توانست با نگاه خاص و متفاوت، پایهریز ادبیات کودک و نوجوان در دنیا باشد که از معروفترین داستانهایش میتوان به بند انگشتی،جوجه اردک زشت و دخترک کبریت فروش اشاره کرد.
به گفته ایلبیگیپور، در ایران روز ۱۸ تیر روز رسمی ادبیات کودک و نوجوان، مقارن با روز درگذشت مهدیآذر یزدی نویسنده و بازنویس خوب کشورمان در سال ۱۳۸۸ است، که از آثار شاخص او میتوان به " قصههای خوب برای بچههای خوب" اشاره کرد.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان، در ادامه به تفاوت ادبیات حوزه کودک و نوجوان نسبت به سایر ادبیات اشاره کرد و گفت: آنچه که شاخه جوان ادبیات کودک را از درخت کهنسال ادبیات جدا میکند، اضافهشدن واژه "کودک" است، آثار ادبی این حوزه، از کودک و ویژگیهای او تاثیر پذیرفته و به این سبب از دیگر آثار ادبی جدا میشوند.
ایل بیگیپور ادامه داد: وجه تمایز ادبیاتکودک با دیگر شعبههای ادبیات وجود کودک به عنوان مخاطب است، به عبارت دیگر درک و ذائقه کودک است که آثار ویژه این گروه را از دیگر آثار ادبی جدا میکند.
نویسنده کتاب "قصههای دالو مروارید" در ادامه اظهار داشت: یکی از رفتارهایی که میتوان در خانوادهها نهادینه کرد، علاقهمندکردن کودکان و نوجوانان به مطالعه است.
وی،به فعالیتهای کتابمحور کانون پرورش فکری کودکان چهارمحال و بختیاری اشاره کرد و بیان داشت:با توجه به اینکه سرانه مطالعه در کشور چشمگیر نیست ، اما در سالهای اخیر کانون پرورشفکری کودکان و نوجوانان استان چهارمحال و بختیاری به واسطه سیاستهای مدیریتی و فعالیتهای کتاب محور، توانسته انگیزه و علاقه کودکان و نوجوانان را در زمینه مطالعه افزایش دهد به همین دلیل از کتابهای کودک و نوجوان به نسبت استقبال بیشتری صورت میگیرد.
ایل بیگیپور، توجه بیش از پیش نسبت به ادبیات کودک و نوجوان را ضروری دانست و گفت: برای تربیت کودکان باید از عامل بسیار مؤثر «ادبیات کودکان» استفاده کرد، امروزه، تردیدی وجود ندارد که هنر و ادبیات از جمله وسایل بسیار مهم آموزش و پرورش محسوب میشوند.
مادران نخستن معلمان و گهوارهها اولین مکانهای آموزشی کودک هستند
یکی دیگر از نویسندههای چهارمحال و بختیاری و رییس بنیاد ایرانشناسی استان نیز در همین ارتباط میگوید: ادبیات کودکان بخش عمدهای از ادبیات هر کشور است.
عباس قنبری عدیوی ادامه داد: به سبب اینکه ادبیات تمام اندیشهها، افکار، باورها و روشهای مختلف گفت و گو را در حالتهای مختلف و سنهای مختلف بررسی میکند، برای هر گروه سنی آفریدههایی دارد.
این نویسنده و ناشر، در رابطه با تاثیر ادبیات بر مسایل آموزشی و تربیتی کودک و نوجوان معتقد است: ادبیات کودک و نوجوان بخش مهمی از زندگی فرزندان هر کشوری را در برمیگیرد، که قصهها، افسانهها، چیستانها و باورها بازیها و نقاشیها و تولیدات مختلفی را در حوزه فرهنگ و هنر، ادبیات و موسیقی را به خود اختصاص میدهد.
رییس بنیاد ایران شناسی چهارمحال و بختیاری در ادامه گفت: کودکان امروز بزرگسالان آینده، پدران و مادران آینده خواهد بود، هر چه به مسایل اجتماعی فرهنگی و اقتصادی این گروه بیشتر توجه شود و خانوادهها وقت بیشتری را برای پرورش و آموزش آنها صرف کنند در آینده با افراد متعهد و مسوولیتپذیر و آگاه و کاملی سر و کار خواهیم داشت.
این نویسنده اظهار داشت: خلاف آنچه که فکر میشود، حوزه کودک حوزهای مهم، اساسی و دشواری است، ادبیات کودک، شعر، قصه،داستان و روشهای مختلف آموزشی فرهنگی که هم در خانه و هم در اجتماع با تربیت و آموزش کودکان در ارتباط مستقیم هستند، بخش مهم و فوق العاده اساسی، حرفهای و تخصصی است.
قنبری در ادامه خاطر نشان کرد: هر نوشته و قصهای را نمیتوان در حوزه کودک قرار داد این تصور که کودک به سبب اینکه انسان کوچکی با شرایط سنی و عقلی متفاوتی است،میتوان هر نوشتهای را با سن کودک ارتباط داد و در حوزه ادبیات کودک قرار داد، نادرست است و باید در نظر داشت که این ادبیات، گونهای تخصصی است.
این پژوهشگر، به جایگاه تربیتی کودک در اقوام و فرهنگهای مختلف اشاره داشت و عنوان کرد: در فرهنگ ملی و فرهنگ اقوام، ادبیات، هنر، فرهنگ و موسیقی کودک جایگاه خود را دارد و در اقوام و طوایف مختلف قصهها، لالاییها و ترانههای مختلف و خاص آن منطقه وجود دارد، که اینها نوع نگاه مردم را به حوزه کودک نشان میدهد، جایگاه کودک را میتوان از لابلای قصهها ضربالمثلها ترانهها، بازیها و باورهای ملی پیدا کرد.
به گفته قنبری،در میان مردمان عشایر و روستایی و حوزه شهری مناطق زاگرس نشین بخصوص چهارمحال و بختیاری، عروسکهایی ساخته میشد که اینها دستاختههای مادران هنرمندی بودند که برای سرگرمی و دلخوشی فرزندان هنرنمایی میکردند.
قنبری ادامه داد:ترانههای نوازشی و ترانههای بازی در فرهنگ عشایری و ملی ما بسیار زیاد است،که عمق نگاه مردم را به تربیت کودک نشان میدهد، لالاییها بخش عمدهای از زندگی کودک را به خود اختصاص میدهند که مادران با خواندن این لالاییها در کنار گهواره آینده مورد دلخواه خود را برای کودک به تصویر میکشیدند.
این نویسنده معتقد است: در بیشتر موارد، لالاییها برای خواب کودک سروده نمیشد، بلکه باورها و اعتقادات مادرانهای هستند که دنیای شیرین و جذابی را برای کودک خود تصور میکنند.
به گفته وی، در برخی از این لالاییها درد و دلهای مادرانه با کودک به چشم میخورد که آرزوهای خود را به کودک گوشزد میکند و برای آینده فرزندش راهبردها و مسیرهای مشخصی را ایجاد میکند.
وی افزود:بازتاب جایگاه و شخصیت کودک در فرهنگ چهارمحال و بختیاری را میتوان در همین لالاییها و بازیها و ترانههای کودکانه پیدا کرد، آینده نگری که برای کودکان در ادبیات شفاهی وجود دارد، دنیایی از حرفهای نو و سارنده است.
به گفته رییس بنیاد ایرانشناسی استان،در فرهنگ عشایری مادران نخستن معلمان و گهوارهها نخستین مکانهای آموزشی کودک به حساب میآید.
قنبری، به کتابهای حوزه کودک و نوجوان استان اشاره و عنوان کرد: کتابهای خوبی در زمینه فرهنگ و ادبیات کودک در استان نگارش شده است، این کتابها در برگیرنده قصههای تربیتی و آموزشی زیادی هستند، که به نوعی چهره اصلی منطقه را نشان میدهند و خواندن این کتابها کمک میکند که ادبیات کودک را بهتر متوجه شویم.
رییس بنیاد ایران شناسی استان، در ادامه به نقش ارگانها و سازمانهای مختلف در این حوزه اشاره کرد و گفت: لازم است که کانونهای فرهنگی و کانونهای پرورش فکری کودکان، مدارس، آموزش و پرورش،حوزه هنری و فرهنگ و ارشاد اسلامی، بازنگریهایی در حوزه آفرینشهای کودکانه داشته باشند و آثار به روزتر و بهتری را متناسب با سطح دانش و سطح توانش ذهنی و جسمی بچهها فراهم کنند.
ادبیات کودک نیازمند توجه ویژه
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چهارمحال و بختیاری نیز گفت: کودکان به عنوان سرمایه اصلی خانوادهها و اجتماع هستند، که نیاز است با دقت در همه امور تربیتی و پرورشی آنها در راستای حفظ سلامت روح و روان و جسمی آنها توجه ویژهای شود.
فرزاد رحیمی در گفت و گو با ایرنا افزود: دوران کودکی، مهمترین زمان برای پرورش فکر، خلاقیت و نبوغ است که اگر در این دوران به صورت ویژه به آن توجه شود، میتوان انتظار داشت که در آینده از جامعهای ایمن با انسانهایی دارای تفکر و صاحب قدرت برخوردار باشیم.
رحیمی اظهار داشت:رشد خلاقانه دوران کودکی از عوامل مهمی است که باید مورد توجه و برنامهریزی قرار گیرد و در چنین شرایطی است که اهمیت ادبیات کودک و نوجوان،همچون عاملی برای رشد فرهنگ و استقلال، در شخصیت کودکان آشکارتر میشود.
نظر شما