لطیف رشید، اگرچه به عنوان یک شخصیت سیاسی کُرد عراقی معروف است اما توان و سابقه تکنوکراتی او در جایگاه یک مهندس آبخیزداری مجرب را به جرات می توان بیش از سابقه و صبغه سیاسی او دانست.
رشید، متولد سلیمانیه در سال ۱۹۴۴ است و در ۳۲ سالگی یعنی سال ۱۹۷۶ موفق به کسب مدرک دکترای مهندسی آبخیزداری از دانشگاه منچستر انگلیس شد. فعالیت سیاسی او در دهه ۶۰ میلادی گذشته آغاز شد؛ زمانی که به حزب دموکرات کردستان عراق پیوست و به سرعت، مدیریت جمعیت دانشجویان کُرد در اروپا را به دست گرفت؛ پیش از آنکه مانند معلم حزبی خود یعنی جلال طالبانی، از حزب دموکرات، جدا و تبدیل به یکی از چهره های تاثیرگذار اتحادیه میهنی کردستان عراق شود.
شاید ویترین شخصیت لطیف رشید، حزبی باشد اما او به این مقدار بسنده نکرد و عملکردی قابل توجه در زمینه علمی و عملی از خود به جا گذاشت.
او به عنوان مشاور پروژه های آبخیزداری با شرکت های مختلف غربی و عربی همکاری کرد و پژوهش هایی هم در این زمینه انجام داد. در فاصله سال های ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ مهندس مشاور و پژوهشگر پروژه های آبیاری در عربستان سعودی بود؛ از ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ در توسعه مراتع شمال سومالی همکاری کرد؛ از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۲ مدیر طرح سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) در «توبان» یمن جنوبی بود؛ پروژه ای که بودجه آن را بانک جهانی با همکاری صندوق سرمایه گذاری و توسعه کویت می داد؛ او سپس در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ منصب مهندس ناظر مقیم و نیز مدیر طرح از سوی سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد را در امور توسعه سد «جیزان» و شبکه های آبیاری عربستان دارا بود.
با استناد به همین سوابق حرفه ای در علوم آبی و سدسازی، بعد از سقوط رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ وزیر منابع آب عراق شد و تا سال ۲۰۱۰ در این منصب ماند.
رشید ۷۸ ساله حالا در قد و قامت یک رئیس جمهور، بین دو نهر ایستاده و از آنجا در میانه غبار به تصاویری تراژیک و غمبار نگاه می کند؛ هورهایی که دیگر هور نیست، زمین هایی حاصلخیز که حالا شور است و هزاران خانواده ای که عطای زادگاه های سرسبز قدیم را به لقای توفان های نامهربان خاک بخشیده و کوچیده اند.
بیاید نگاهی هم به شاخص ها و پیامدهای انسانی و جغرافیایی تغییرات اقلیمی در عراق بیندازیم.
هورهایی که تپه ماهور شد
بحران هورهای خشک شده عراق را می توان بزرگترین و نفسگیرترین نمود تغییرات اقلیمی و عطش جدی عراق دانست؛ تغییراتی که بخش عمده آن، ساخته دست تخریبگر انسان است.
هورهای میانرودان یا تالابهای بینالنهرین، مجموعه تالاب هایی واقع در جنوب عراق و تا حدی در جنوب غربی ایران و کویت است. این ماندابها، متشکل از باتلاق مرکزی، «هورالهویزه» و باتلاق «حمار» و بزرگترین تالاب اکوسیستم غربی اوراسیا است. این چشمانداز آبی نادر در بیابان، هزاران سال، زیستگاه بزرگ مردم هورنشین و نیز جمعیت چشمگیر و متنوع حیات وحش بود.
تخلیه بخشهایی از باتلاق در ۱۹۵۰ میلادی آغاز شد و تا ۱۹۷۰، با هدف دستیابی به زمین برای کشاورزی و اکتشاف نفت ادامه داشت. با این حال، در اواخر ۱۹۸۰ و نیز ۱۹۹۰ میلادی و در دوران رژیم صدام، این کار گسترش یافت و به اخراج بسیاری از شیعیان هورنشین از حوزه زیستی سنتی آنان انجامید.
پس از سقوط رژیم صدام حسین در سال ۲۰۰۳، باتلاق تا حدّی بهبود یافت اما خشکسالی همراه با ساخت و ساز سد بر روی این دو رود به خصوص در سرچشمه های دجله و فرات در خاک ترکیه، مانع این روند شد.
بر اساس گزارش های سازمان های بین المللی، سطح زیر آب هورهای عراق در دهه ۷۰ میلادی، مساحتی بالغ بر ۹ هزار و ۶۵۰ کیلومتر مربع را در بر می گرفت و در فصول بارندگی به ۲۰ هزار کیلومتر مربع هم می رسید.
تا پیش از سال ۲۰۰۳، باتلاق تا ۱۰ درصد از اندازه اصلی خود خشک شده و در سال ۲۰۰۲ مساحت زیر آب در هورها به تنها ۷۶۰ کیلومتر مربع رسیده بود.
با در پیش گرفتن سیاست احیای هورها، در سال ۲۰۰۵ حدود ۴۰ درصد از مساحت اصلی هورها احیا شد؛ گیاهان تالابی دوباره روییدند؛ هورنشین ها به حاشیه هورها بازگشتند و پرورش دام و صید ماهی رونقی دوباره گرفت.
سال ۲۰۱۶ تالابهای میانرودان، به خاطر تنوع زیستی خیره کننده و قدمت تاریخی آن در فهرست میراث یونسکو ثبت شد.
اما اکنون باید گفت که هورهای عراق، بدترین روزهای خود را می گذراند و نسبت مساحت آب آن به کمتر از ۸ درصد در مقایسه با وضعیت سال ۲۰۰۵ رسیده است.
مهاجرت از بیابان های شور امروز و هورهای سبز و آبی دیروز
بر اساس گزارش سازمان جهانی مهاجرت، استان های جنوب و مرکز عراق در حوزه های تالابی شاهد مهاجرت بیش از ۱۰ هزار خانواده به علت خشکسالی و بی توجهی به احیای هورها بوده است.
آخرین گزارش سازمان جهانی مهاجرت می گوید تا نیمه ماه گذشته میلادی ۱۰ هزار و ۴۶۴ خانواده بومی استان های جنوبی و مرکزی عراق با جمعیتی ۶۲ هزار و ۷۸۴ نفری، از این مناطق کوچیده اند و مناطق هورها در دو استان «الناصریه» و «میسان»، بیشترین تعداد مهاجران را داشته اند.
۳ هزار و ۳۸۷ خانواده از هورهای «ذیقار»، راهی مناطق دیگر شدند. از استان میسان ۲ هزار و ۹۱۲ خانواده، از استان «الدیوانیه» هزار و ۴۳۸ خانواده و از استان المثنی هزار و ۱۳۱ خانواده، بار سفر را بستند و به مهاجرت تن دادند.
اقتصاد هورها فروپاشیده است
خشکسالی در حوزه هورها، بیابان شدن مناطق کشاورزی و افزایش شوری آب ها و نهرها در این مناطق، همچنان در حال تخریب خشن و بی رحمانه بخش کشاورزی است؛ مناطقی که بسیاری از خانواده های روستایی آن، تنها متکی به کشاورزی و پرورش دام یا صید آبزیان تالابی هستند.
خانواده های مهاجر، تاکنون دست کم بیش از ۲۵ درصد دام ها به ویژه گاومیش های خود را از دست دادند؛ جانوری که برای ادامه زیست طبیعی خود نیازمند وجود چنین تالاب هایی است. فقط در ماه گذشته میلادی در منطقه «الجبایش» مرکز هورهای ذیقار، ۷۵۰ راس گاومیش تلف شدند.
گزارش ها حاکی است که از منطقه الجبایش، در ابتدای سال جاری میلادی روزانه ۸۰ تا ۱۰۰ تن، ماهی صید و صادر می شد اما اکنون میزان صید روزانه به کمتر از ۸ تن رسیده است.
علاوه بر تاثیرات مستقیم خشک شدن هورها بر اقتصاد عراق، تبعات بهداشتی – درمانی و سایر هزینه های پنهان و آشکار دیگر ناشی از هجوم ریزگردها نیز برای دولت عراق تبدیل به مساله ای جدی شده است؛ ریزگردهایی که یکی از علل اصلی ایجاد و تشدید آن، خشک شدن هورها و تبدیل بستر آن به سفره گرد و خاک است.
کارشناسان می گویند روزانه ۱۰ میلیارد دینار عراقی (۱۴۰۰ دینار معادل یک دلار) به علت ترافیک، مشکلات تنفسی مانند تنگی نفس و حساسیت ناشی از توفان های غبار هزینه می شود.
دغدغه مشترک
«جاسم الفلاحی» وزیر محیط زیست عراق اخیرا گفت که در گزارش های سازمان ملل، نام عراق به عنوان یکی از ۵ کشور آسیب پذیرتر جهان در برابر تخریب های زیست محیطی و تغییرات اقلیمی آمده است.
البته این معضل، تنها به عراق مربوط نمی شود. بر اساس گزارش «لیتیزیا روسانو» مدیر مرکز اطلاعات بحران ها و بلایای آسیا و اقیانوسیه، بیش از ۸۰ درصد مجموع ساکنان کشورهای ایران، ترکمنستان، پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان، در معرض سطوح بالا و متوسط توفان های رملی و خاکی هستند.
کمپین های احیای هورها به عنوان یک مطالبه جدی در دستور کار فعالان مدنی و زیست محیطی عراق قرار گرفته است و قرار است تجمعی نیز در ماه آینده میلادی از سوی این فعالان در بغداد برگزار شود.
همه این موارد نشانگر آن است که دغدغه مهندس رشید در سمت رئیس جمهور عراق در حوزه سامان بخشی به منابع آب این کشور، جدی به نظر می رسد هر چند ماموریت او در جایگاه ریاست جمهوری با اختیارات محدود، این نیست اما حجم این دغدغه، کمتر از بازگرداندن آب گل آلود سیاست عراق به کانال کارآمدی نخواهد بود؛ اگر بیشتر نباشد.
نظر شما