سال ۱۴۰۱ با مشکلات و مسایل متعددی در عرصه محیطزیست همراه بود که عبور از هر یک با توجه به شرایط اقلیمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، دشواریهای خاص خود را داشت. مسایل و مشکلاتی که شاید مرور آن برای برخی دشوار و غیرقابل تحمل باشد، اما شاید بتواند برای سال ۱۴۰۲، آموزههای مفیدی داشته و از تکرار برخی از آنان بهطور جدی جلوگیری کند.
محیطزیست ایران در این سال اتفاقاتی را به خود دید که به طور قطع مرور این رویدادها حتی برای کسانی که زیست بوم ایران برای آنها در اولویت نبوده، قابل تامل است.
به گفته «عبدالرحمان عالم» در کتاب «مبانی علم سیاست»، از ارکان اصلی شکلگیری یک کشور مستقل، داشتن «قلمرو سرزمینی» است. به این ترتیب در صورتی که قلمرو سرزمینی وجود نداشته باشد، کشور هم به معنای مستقل وجود نخواهد داشت زیرا هیچ کشوری در فضا تشکیل نمیشود.
قلمرو سرزمینی نیز به تعبیری کاملا منطبق با محیطزیست بوده و این یعنی بیتوجهی به آن به معنی بیتوجهی به استقلال کشور و ایجاد هزینههای زیاد برای ایران است.
مهمترین رخدادهای محیط زیستی سال گذشته چه بود؟
اگر بنا باشد توالی تاریخی رخدادهای محیط زیست ایران را در سال ۱۴۰۱ مرور کنیم، اعتراض جامعه مدنی در شهرستان «نطنز» در استان اصفهان به دستدرازی بیش از حد معادن به کوهستان کرکس، در روزهای نوروز ۱۴۰۱، یکی از مهمترین اخبار آن روزها بود.
کوهستان کرکس که به عنوان دومین منبع تولیدکننده آبشیرین در استان اصفهان شناخته میشود، متاسفانه در سه دهه گذشته با هجوم ابزارآلات و ماشینهای معدنی، بخش عمده این کوهستان را از سه جهت شمال، جنوب و شرق که در محدوده شهرستان نطنز قرار دارد، رو به نابودی کشانده است.
تخریب گسترده قنوات، ذخایر مرتعی و جنگلی، از بین بردن پوشش گیاهی و جانوری، ایجاد آلودگی و گرد و غبار در کل منطقه، تغییرات اقلیمی و ... تنها بخشی از آسیبهای محلی این هجوم گسترده است.
معادن سنگ با برداشت متوسط سالیانه ۱ میلیارد تن انواع سنگ تزیینی «گرانیت» و «تراورتن»، یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی در فلات مرکزی ایران را رقم زدهاند. تلاش جامعه مدنی برای محدود کردن فعالیت این معادن متاسفانه تا پایان سال هم به نتیجه نرسید و متاسفانه ۴۰ محدوده معدنی جدید برای مزایده و ۴۵ مجوز برای اکتشاف به این پهنه اضافه شد.
جدال نابرابر محیطزیست و معادن یکی از معضلات موجود در ایران است و تنها زمانی میتواند کمرنگ شود که نگاه مدیران به توسعه به جای تمرکز بر گسترش صنایع ناپایدار و نامتناسب با اقلیم، با رویکرد توسعه پایدار باشد واگذاری بیش از ۵ هزار مزایده معدن در کشور، پهنه آسیب دیده محیط زیست را به لحاظ تابآوری اقلیمی تهدید میکند. چنین وضعیتی در استان فارس و در منطقه «تنگ حنا» شهرستان «بختگان» از دیگر آثار سوء معادن در ایران بود که بر طبیعت منطقه آثار منفی زیادی داشت.
جدال نابرابر محیطزیست و معادن یکی از معضلات موجود در ایران است و تنها زمانی میتواند کمرنگ شود که نگاه مدیران به توسعه به جای تمرکز بر گسترش صنایع ناپایدار و نامتناسب با اقلیم، با رویکرد توسعه پایدار و با توجه به تابآوری اقلیمی، مانند گسترش توریسم و جذب منابع انسانی نخبه باشد.
دومین خبر محیطزیستی هم مربوط به ساخت پتروشیمی میانکاله بود که گرچه مراحل ساخت آن به روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ باز میگردد، اما تلاشهای گسترده برای ساخت آن در ایام نوروز و روزهای بعد از آن، توجه اصحاب رسانه و جنبشهای مدنی را به خود مشغول کرد.
پوشش گسترده خبری احداث این مجموعه که مغایر با اقلیم مناطق شمالی ایران و تهدید جدی برای تالاب بینالمللی میانکاله بود، دیگر رویداد محیطزیستی سال گذشته ایران محسوب میشود. تلاش جامعه مدنی، اظهارات کارشناسانه و بازتاب خبری گسترده این موضوع باعث شد آیتالله «ابراهیم رئیسی»رئیسجمهوری شخصا به ماجرا ورود کرده و دستور توقف روند ساخت آن را صادر کند.
روزهای تلخ حیات وحش و روزهای سیاه آموزش و پرورش
ورود به اردیبهشت اما با اخبار خوب و بدی همراه بود. محیطزیست ایران در روزهای ابتدایی این ماه شاهد مرگ دو گونه جانوری ارزشمند ایران بود. کشته شدن یک پلنگ و خرس در استان مازندران و یک خرس دیگر در استان اردبیل، اخباری بود که روزهای سیاه و تلخی را برای جامعه محیطزیست و آموزش و پرورش کشور رقم زد.
اما خبر خوبی هم در این ماه اوقات خوشی را برای طرفداران محیطزیست و به ویژه حامیان یوز ایرانی رقم زد. تولد سه توله یوز ایرانی از «ایران» و «فیروز» یکی از خشنود کنندهترین اخبار این دوران بود. هرچند در فاصله کوتاهی این اخبار خوب با تلف شدن دو توله یوز دیگر موجب نومیدی شد اما کورسوهایی از امید را همچنان زنده نگه داشت.
این خبر موجب شد تعداد یوزهای کشتهشده در سه دهه گذشته مورد بررسی قرار گیرد. بررسیها نشان داد متاسفانه در ۲۸ سال گذشته بیش از ۴۳ یوز کشته شده که بهطور میانگین هر دو سال، سه یوزپلنگ ایرانی تلف شدهاند.
با توجه به میزان پایین زاد و ولد یوزپلنگ، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال، به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل است.
سومین ماه از سال ۱۴۰۱ با خبر کشته شدن ۲ محیطبان در شهرستان بوانات استان فارس آغاز شد. همین امر موجب شد تا قوانین مربوط به بکارگیری سلاح گرم توسط محیطبانان مورد بررسی قرار گیرد. بررسیهای پژوهشی در ایرنا مشخص کرد متاسفانه ۱۴۳ محیطبان در ۴۰ سال گذشته در ایران به شهادت رسیدند. هرچند قانون مربوط به استفاده از سلاح برای محیطبانان در مجلس بررسی شد اما نتیجهای به نفع محیطبانان در پی نداشت.
با توجه به میزان پایین زاد و ولد یوزپلنگ، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال، به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل استخشکسالی و فرونشست
خشکسالی، فرونشست و بروز ریزگردها دیگر اخباری بودند که با آغاز فصل گرما دامن خود را بر ایران گستراندند. بررسیهای پژوهشگر ایرنا در این حوزه هم نشان داد منشاء خارجی ریزگردهای ایران، علاوه بر خشکسالی و سدسازی داخلی، به دلیل خشکسالی و سدسازیها در کشورهای منطقه و بیش از همه ترکیه بوده که با کاهش دبی حوضههای آبریز منطقه، بزرگترین کانون ریزگرد در عراق را ایجاد کرده است.
بیش از ۷ هزار و ۴۱۸ کیلومتر مربع از مساحت کشور عراق به دریاچهها اختصاص دارد که بیشتر بخشهای آن نیز خشک شده یا در حال خشک شدن است.
فرونشست نیز دیگر چالشی بود که محیطزیست ایران در سال گذشته به صورت جدی با آن مواجه بود. به استناد گزارش و آمار، بیش از ۹۶ درصد از قلمرو سرزمینی ایران در معرض تهدید فرونشست است.
نکته مهمتر اینکه بعد از فرونشست، زمین قدرت اصلاح و جبران را ندارد و یک منطقه بعد از فرونشست برای همیشه قابلیت سکونت خود را از دست میدهد.
خشکسالی و به دنبال آن فرونشست و گرد و غبار، از دیگر مسایل ایران بود که یکی از دلایل چنین وضعیتی با استناد به پژوهشهای ایرنا، به طور مستقیم به استقرار «صنایع آببر» در نواحی کویری ایران مرتبط میشد.
به استناد بررسیهای انجام شده، صنایع فولاد و ذوبآهن ۷۰ درصد آب ذخیره پشت سدها را بلعیده و به دلیل مصرف بالای آب، ناگزیر به استفاده از منابع زیرزمینی شده و به افت دشتها و فروچالهها دامن زده است.
بنابر آمار تارنمای «انجمن فولاد ایران» تعداد شرکتها و صنایع فولاد و ذوبآهن در ایران از سال ۱۹۹۹ تاکنون از ۱۵ کارخانه به ۲۱۲ کارخانه رسیده که بیشتر آنها در استانهای خشک (یزد، اصفهان، کرمان و ...) و با عنوان «ایجاد اشتغال» در مناطق محروم فلات مرکزی ایران و بخشهای شرقی کشور ساخته شدهاند.
موضوع جابهجایی صنایع آببر به نزدیکی منابع آبی در سواحل خلیج فارس و دریای عمان از جمله راهکارهایی بود که برای مدت کوتاهی مورد توجه بود اما برنامهای برای آن در نظر گرفته نشد.
هجوم آفتی به نام «پروانه برگخوار سفید بلوط» در تیرماه سال گذشته رخدادی بود که نگاهها را به سوی جنگلهای زاگرس در غرب کشور و نقش مهم باغبان طبیعی آن یعنی «سنجاب زاگرس» دوخت.
رابطه سنجاب و بلوط و تولید آب شیرین انکارناپذیر و اثباتشده است اما با این وجود برای این حیوان و این جنگلهای ۵ هزار و ۵۰۰ ساله که نیازمند مراقبت و بودجه جداگانهای بود، اتفاق خاصی جز پرداختن در فضای مجازی به وقوع نپیوست.
طبق نظر کارشناسان، تداوم حیات بلوط ایرانی را مدیریت نادرست سرزمین تهدید کرده و طغیان شدید اخیر پروانه برگخوار بلوط بیشتر به دلیل کاهش جمعیت دشمنان طبیعی آن بر اثر سمپاشیهای گذشته بوده است.
چند عامل فوق در بروز خشکسالی در کشور تاثیرگذاری زیادی داشتند و همین خشکسالی «پیامدهای اجتماعی» گستردهتری را هم ایجاد میکرد. خشکسالی و کمآبی تنها ابعاد زیستمحیطی ندارند زیرا همراه با خشکسالی، مهاجرت و حاشیهنشینی افزایش یافته و تضاد میان جامعه مهاجر و میزبان و شکلگیری عادتوارههای فرهنگی جدید، هزینههای بیشتری را به جامعه و کشور تحمیل میکند.
تابستان ۱۴۰۱ خشکسالی دامن ایران را برای دو سال متوالی گرفت. مهاجرت از بسیاری مناطق درگیر خشکسالی به شهرهای بزرگ از مهمترین تاثیرات خشکسالی و عدم توجه به این پدیده بوده است. بررسیهای رسانهای نشان داده خشکسالی در مناطق مرزی و جنوبی کشور موجب بیکاری و فقر شده و بهدنبال آن یکی از دلایل اصلی مهاجرت به سایر مناطق کشور است که این امر در صورتی که سایر شهرها از زیرساختهای مناسب برای پذیرش مهاجران برخوردار نباشند، پیامدهای گسترده اقتصادی- اجتماعی برای جامعه دارد.
سیل تابستانه در شرق استان فارس که در آن ۲۱ نفر جان خود را از دست دادند، از دیگر پیامدهای تغییرات اقلیمی بود که به دلیل دخالتهای انسانی (سدسازیهای بدون توجیه منطقی) در طبیعت و پدیدههایی مانند فرسایش خاک و تغییر اقلیم رخ داد.
بررسیها نشان داد تغییرات شدید اقلیم و به دنبال آن فرسایش خاک از عوامل اصلی بروز سیل هستند که متاسفانه این دو عامل بنا بر بررسیهای انجام شده در استان فارس در وضعیت بسیار بغرنجی قرار دارند. به عنوان مثال در منطقه شرق استان فارس تاکنون بیش از ۱۰ سد در حال بهرهبرداری و ۵ سد در حال مطالعه و ساخت است که این سدها علاوه بر تخریب و فرسایش خاک، موجب از بین رفتن ۵ تالاب بینالمللی «ارژن»، «پریشان»، «طشک»، «بختگان» و «کمجان» در غرب، شرق و شمال استان شدهاند.
در استان فارس ۱۰ تالاب وجود دارد که از مناطق جنوبی تا شمال، شرق و غرب استان را در بر گرفته و هر یک در مقیاس وسیعی مانع از فرسایش خاک میشدند اما همه آنها یا خشک شده یا در حال خشک شدن هستند.
تعداد شرکتها و صنایع فولاد و ذوب آهن در ایران از سال ۱۹۹۹ تاکنون از ۱۵ کارخانه به ۲۱۲ کارخانه رسیده که بیشتر آنها در استانهای خشک هستند کمآبی شدید دریاچه ارومیه به دلیل خشکسالی و گمانههایی برای ایجاد فرصت و منفعت برای سودجویان در برداشتهای معدنی، از دیگر موضوعهای جنجالی سال ۱۴۰۱ است.
از دیگر پیامدهای خشکسالی سال ۱۴۰۱ در ایران آتشی بود که بر جان تالابهای ایران افتاده بود. از سال ۱۳۹۵ تاکنون، هر ۱۲ روز یکبار یکی از تالابهای ایران دستخوش حریق شدند که تخریب منابع آبی و خاکی زیادی در پی داشت.
شروع فصل پاییز هم به دور از چالشهای محیطزیستی نبود. به دلیل سرمای هوا و وقوع پدیده وارونگی، آلودگی هوا، پدیده غالب این روزها بود. تا جایی که با اظهارات «ناسا» در این زمینه نگرانیها هم افزایش یافت.
طبق اخبار منتشر شده از سوی ناسا «ابری قطور از گاز متان» در جنوب تهران در نقشههای ماهوارهای مشخص شد. هرچند وجود این ابر متان دور از ذهن نبود اما این که علت اصلی آن فقط به مرکز دفن زباله آرادکوه نسبت داده شد، تصور نادرستی بود. در واقع وجود یک دریاچه مصنوعی بزرگ از فاضلاب تهران و بزرگترین مجتمع دامداری ایران در نزدیکی آرادکوه، جملگی از مهمترین عوامل تشکیل این ابر متان، در جنوب تهران تشخیص داده شد.
آلودگی هوا از جمله مسایلی است که چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند چرا که بهطور متوسط موجب کاهش ۵ سال از عمر یک فرد میشود. البته لازم به ذکر است که این معضل برای ایران از سالها قبل شناخته شده بود و برای آن برنامههای زیادی هم پیاده شده بود. از جمله این که از اواسط دهه ۷۰ بحث طراحی خودروهای برقی در دستور کار قرار گرفته بود اما متاسفانه نتیجه ملموسی برای صنعت خودروسازی کشور در پی نداشت. این در حالیست که جهان در سالی که گذشت برای استفاده از «هیدروژن سبز» برای سوخت خودروها و یا استفاده از زباله برای سوخت و ... برنامههای زیادی داشت.
بررسیهای رسانهای نشان داده خشکسالی در مناطق مرزی و جنوبی کشور موجب بیکاری و فقر شده و به دنبال آن یکی از دلایل اصلی مهاجرت به سایر مناطق کشور استاما نکته جالب اینجاست که تنها جهان مشغول چنین اقداماتی نبود و راهاندازی سیستم سوخترسانی با کمترین میزان آلایندگی و بیشترین توان خروجی برای خودروها با استفاده از هیدروژن موجود در آب و در ایران، از جمله اخبار دلگرم کننده محیطزیستی، درست در اوج آلودگی هوا بود که حمایتهای زیادی را میطلبید.
فصل زمستان هم با همان وضعیت آلودگی هوا و تلاش برای حل آن در حال پایان بود که وقوع زلزله بزرگ در ترکیه و خسارات مالی و جانی فراوان، باری دیگر توجه طرفداران محیطزیست را به عوامل موثر در ایجاد زلزله این کشور به خود معطوف کرد.
متاسفانه ترکیه در سالهای اخیر با ساخت سدهای بزرگی چون «آتاتورک» و «ایسیلو» بر رودخانههای باستانی و بزرگ «دجله» و «فرات» موجب شد بخش زیادی از آب در دریاچههای این سدها ذخیره شود که فشار زیادی را به صفحههای زیرین و تحریک گسلها داشت. این موضوع مورد توجه قرار گرفت و موجب شد نگاهها به اثرات زیستمحیطی بزرگ سدها بیشتر جلب شود. پیش از این ارتباط ۷۰ سد با بروز زلزله در جهان تثبیت شده بود و این موضوع با توجه به شرایط ترکیه بیشتر هم به چشم میآمد.
هرچند در بروز زلزله عوامل مختلفی تاثیرگذار است اما تاثیر سدها بر این واقعه چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد.
جان کلام محیطزیست در سال ۱۴۰۱
با توجه به مطالب یادشده اگر بخواهیم مشکلات محیطزیست ایران در سال ۱۴۰۱ را دستهبندی کنیم، مساله معادن، آلودگی هوا، فرسایش آبوخاک و تغییرات اقلیمی و از همه مهمتر بیتوجهی مراکز آموزشی به محیطزیست از جمله مهمترین مشکلات این عرصه است.
مشکلاتی که شاید بیارتباط نباشد اگر بگوییم بخش عمده آن ناشی از نوع رویکردهای سازهمحور مدیران ارشد و انتقال آن به مقامهای مسئول بدون توجه به نظرهای کارشناسان بوده است. نکتهای که کام محیطزیست ایران را به راستی تلخ کرد.
اما در این بین اخبار خوشی هم وجود داشت که میتواند در صورت توجه درست به آن بسیاری از مشکلات کشور را حتی به میزان اندک، برطرف کرد. راهاندازی سیستم مکمل سوخت با استفاده از هیدروژن موجود در آب که به کاهش چشمگیر مصرف سوخت و آلودگی هوا منجر میشود از جمله اخبار خوب این برهه زمانی است.
این خبر هرچند کوچک به نظر میرسد اما به دلیل تاثیرات زیادی که دارد میتواند آینده محیطزیست ایران را با تغییرات گسترده و بزرگی روبرو سازد.
پرداختن به مساله محیطبانان و اصلاح قانون منع کاربرد سلاح، یکی از بزرگترین مسایلی است که نیازمند بازبینی در سال جدید است. هرچند بسیاری از منتقدان مشکل اصلی محیطزیست ایران را کمبود بودجه میدانند اما بررسیها نشان میدهد مساله اصلی نبود عزم ملی و رویکرد آیندهنگر مدیران برای بهبود وضعیت محیطزیست ایران است.
مشکلات محیطزیست ایران کاملا قابل حل است، به شرط آن که با توجه به سالی که گذشت رویکردی برای برطرف کردن آن در سال آینده وجود داشته باشداین که بیشترین تعداد کارخانههای فولاد و ذوبآهن(صنایع آببر) در استان یزد به عنوان خشکترین استان کشور قرار دارند و ارادهای برای انتقال آنان به مناطق ساحلی ضمن در نظر گرفتن نکات زیستمحیطی، وجود ندارد، دلیلی بر همین ادعاست.
وضعیت محیطزیست ایران منحصر به فرد نیست. این مشکلات در همه جای دنیا هم وجود دارد اما مهم نوع نگاه مدیران به آن است. باید پذیرفت تفکر سازهای، هرچند در کوتاهمدت نتایج خوبی دارد اما در درازمدت نه فقط نتیجه ندارد بلکه موجب بروز خسارات بیشتری هم میشود. مشکلات محیطزیست ایران کاملا قابل حل است، به شرط آنکه با توجه به سالی که گذشت رویکردی برای برطرف کردن آن در سال جاری وجود داشته باشد.
نظر شما