اگرچه از سال گذشته عراق برای برقراری روابط ایران و عربستان تلاش های بسیاری را انجام داده بود اما اعلام ناگهانی گام عملی تنش زدایی بین تهران و ریاض آن هم با میانجیگری چین پیام های گوناگونی را برای منطقه و جهان داشت.
اتاق های فکر و کارشناسان مختلف غربی دیدگاه های مختلفی را به موضوع بیان داشتند که یکی از مهمترین محورها ناکامی بزرگ ایالات متحده و موفقیت چین و ایران برای طراحی یک خاورمیانه ای جدید بوده است.
در یکی از صریح ترین اظهارنظرها «مارک دوبوویتز» مدیر اجرایی اندیشکده «بنیاد دفاع از دمکراسی ها» مجبور به اعتراف شد که «برقراری روابط میان ایران و سعودی که در نتیجه میانجیگری چین صورت گرفت به معنی یک باخت تمام عیار برای آمریکا و منافع آن است.»
وی تاکید کرد: این توافق نشان می دهد که سعودی ها به واشنگتن برای حمایت از خودشان اعتماد ندارند و اکنون ایران فرصتی مطلوبی را یافته است تا به اتحاد این کشور با ایالات متحده پایان دهد.
اندیشکده «شورای آتلانتیک» نیز در تحلیل این تحول بزرگ خاورمیانهای ارزیابی تعدادی از کارشناسان خود را جویا شد که در بخش زیر نظرات برخی از آن ها به طور خلاصه آمده است.
هراس ایالات متحده از قدرت چین در خاورمیانه
«جاناتان پانیکوف» کارشناس شورای آتلانتیک و معاون سابق اطلاعات ملی برای خاور نزدیک در شورای اطلاعات ملی ایالات متحده معتقد است که نقش چین در این توافق هشداری برای آمریکا است پس واشنگتن نباید خاورمیانه را رها کند.
وی تاکید دارد تصمیم ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط دیپلماتیک و تبادل سفیران، بیش از هر چیز نشان دهنده تمایل عربستان سعودی برای کاهش تنش است. تمرکز اساسی و استراتژیک ریاض، تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور از هیدروکربن ها است و برای دستیابی به این هدف، امنیت و اطمینان از عدم اختلال در حفاری، حمل و نقل و فروش نفت و اینکه کشور به عنوان مکانی امن برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی بلندمدت، برایش بسیار مهم می داند. توافق اخیر می تواند زمینه این اطمینان خاطر را ایجاد نماید.
این مقام سابق اطلاعاتی در بخشی از تحلیل خود آورده است: قابل توجه ترین بخش این تحول، ممکن است نقشی باشد که چین در کمک به میانجیگری این معامله ایفا کرد. در ایالات متحده بحث اصلی در مورد خاورمیانه، این بود که چین فقط منفعت اقتصادی را در منطقه دنبال می کند و از تضمین های امنیتی ایالات متحده بهره می برد. اما روابط اقتصادی و تجاری اغلب به سطح تعامل سیاسی ارتقا می یابد و در نهایت می تواند به همکاری اطلاعاتی و امنیتی منجر شود.
پانیکوف تصریح کرد: حال ممکن است شاهد ظهور نقش آفرینی سیاسی چین در منطقه باشیم و این هشداری برای سیاستگذاران ایالات متحده است که اگر خاورمیانه و روابط با متحدان را رها کنید، به سادگی خلائی را برای چین ایجاد می کنید. خاورمیانه ای که در آن چین موقعیت برتر را داشته باشد در کل امنیت تجاری، انرژی و ملی ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد.
رژیم صهیونیستی مخالف تنشزدایی در منطقه
«ویلیام وکسلر» مدیر ارشد مرکز رفیق حریری و برنامه های خاورمیانه در شورای آتلانتیک و معاون سابق وزیر دفاع ایالات متحده در عملیات ویژه و مبارزه با تروریسم معتقد است تجربه های قبل نشان داده است که خبرها در مورد برقراری دوباره روابط دیپلماتیک بین این دو کشور پس از توافق سال گذشته بین امارات متحده عربی و ایران می تواند تحولی مثبت باشد.
وی در تحلیل خود افزود: با این حال، توافق دو پیام مخاطره آمیز را هم برای کاخ سفید به همراه دارد که هر یک از آن ها سوالات راهبردی مهمی را برای واشنگتن مطرح می کنند. عینی ترین مورد این است که چین دو طرف را گرد هم آورد. این اتفاق همزمان با آغاز سومین دوره ریاست جمهوری «شی جین پینگ» رخ داد. در واقع پس از سال ها که پکن تنها بر روابط اقتصادی خود در خاورمیانه متمرکز بود و درظاهر نفوذ سیاسی را دنبال نمی کرد، تحول اخیر اوج دو دهه تلاش پیوسته چین برای افزایش نفوذ سیاسی منطقهای بود که با سفر شی به ریاض و سفر «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری ایران به پکن در ماه گذشته برجسته شد.
این تحلیلگر نکته مهم دوم را اینگونه بیان کرد که توافق درحالی صورت گرفت که ایالات متحده و اسرائیل در زمینه خط مشی احتمالی به برنامه هسته ای هماهنگ می شوند. در حالی که کاخ سفید ممکن است از تنشزدایی در خلیج فارس استقبال کند، دولت اسرائیل چنین روندی را نمی پسندد.
چین بازیگر اصلی خاورمیانه می شود
«احمد عبودوه» کارشناس برنامه های خاورمیانه در شورای آتلانتیک نیز بر این باور است که بلندپروازی های چین برای میانجیگری بین عربستان سعودی و ایران امر تازه ای نیست. طرح پنج ماده ای که چین دو سال پیش توسط دیپلمات ارشد چینی «وانگ یی» اعلام کرده بود چشم انداز مورد نظر پکن را برای امنیت منطقه ای ترسیم کرد. همان زمان هدف پکن برای تبدیل شدن به یک بازیگر مهم در منطقه خاورمیانه نشان داده شد.
وی افزود: اکنون دستیابی به این توافق، به چین مشروعیت قابل توجهی را به عنوان یک میانجی دیپلماتیک وزین که قادر به حل سخت ترین رقابت های ژئواستراتژیک منطقه است، می بخشد. این نخستین لازمه برای تغییر موازنه استراتژیک در چارچوب رقابت با ایالات متحده در خلیج فارس ایجاد کند.
عبودوه تصریح دارد ممکن است در آینده جاه طلبی های کنونی چین به عنوان یک صلح ساز معتبر گسترده تر هم شود و به درگیری ها در سوریه، لیبی و یمن همه تسری یابد. این می تواند برای واشنگتن مشکل ساز باشد. تردید ایالات متحده برای خرج نکردن سرمایه سیاسی بیشتر برای میانجیگری در مناقشات خاورمیانه به عنوان دلیلی بر افول قدرت ایالات متحده و تمرکز آن بر رقابت با چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام دیده می شود.
این تحلیلگر معتقد است: توافق تهران و ریاض همچنین می تواند گزینه های استراتژیکتری را برای چین فراهم کند، زیرا تنشزدایی بین ریاض و تهران، امنیت و ثبات لازم برای صادرات نفت به چین، خطوط ارتباطی دریایی تجاری و سرمایهگذاری های کمربند و جاده چین را ایجاد می کند.
طبق دیدگاه این تحلیلگر، مفاد توافق تهران و ریاض نشان داد که حتی عربستان سعودی هم نسبت به رویکردهای دولت بایدن به منطقه ناخرسند است. در هر صورت، باوجود میزبانی عراق در بیشتر مراحل این تحول، تمایل چین برای رهبری مذاکرات، با تمایل ریاض و تهران برای به دست آوردن یک پیروزی دیپلماتیک همراه شد که نشانه ای آشکار از نفوذ فزاینده چین بر دو قدرت بزرگ خلیج فارس است.
نظر شما