برخی معتقدند که حجاب در صدر اسلام، اجباری نبوده و هیچ شواهدی دال بر برخورد پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) وجود ندارد. این در حالی است که موضوعیت حجاب و مسئلهبودگی آن در قرن اول هجری با توجه به بسیاری از شواهد تاریخی قابل انکار نیست. به عنوان مثال در کتاب السیره النبویه ابنهشام حمیری آمده یکی از دلایل که بر طبل وقوع نبرد بنیقینقاع کوفت و آتش جنگ را شعلهورتر کرد، هتک حرمت زن مسلمانی بود که توسط یهودیان به پوشش او تعرض شده بود و همین سبب برآشفته شدن غیرت مرد مسلمان حاضر در معرکه بود.
این داستان روایت شده در تاریخ، حکایت از حرمت پوشش زنان و غیرت مردان نزد مسلمانان صدر اسلام دارد و یا از دیگر شواهد تاریخی باز میگردد به شأن نزول آیات ابتدایی سوره توبه در تفسیر المیزان، آنجا که حکایت زن بتپرستی روایت میشود که تمام لباسهای خود را به بت خویش بخشید و برهنه به طواف خانه خدا پرداخت که در همین زمان آیات سوره توبه خطاب به مشرکان در باب عهدشکنان و نقض مفاد صلحنامه نازل شد. اگر چه زن، مشرک بود و بر اساس سنت خود رفتار میکرد اما با بیتوجهی به قوانین جامعه اسلامی بستر نزول آیه را فراهم کرد.
مورد دیگر اینکه علامه محمدتقی جعفری در ترجمه نهج البلاغه آنجا که درباره هجوم مردم به سوی حضرت(ع) برای بیعتکنندگان سخن میراند؛ اذعان دارد، شدت هجوم برای بیعت به گونهای بود که حجاب از روی دختران افتاد. این نیز شاهدی دیگر بر حجاب دختران در صدر اسلام است. در اسناد دیگری که توسط ابنابیالدنیا نیز دیده شده که از زبان راوی نقل میکند؛ عایشه دختر طلحه بدون پوشاندن چهره در انظار عمومی ظاهر میشده و وقتی مصعب بن زبیر او را مورد عتاب قرار داد، او نشان دادن زیباییهای خودش را به این بهانه که هدیه خداوند به اوست، به عنوان دلیل مطرح کرد و گفت میخواهم برتریام را بر زنان دیگر آشکار کنم.
پس معلوم است حجاب، هنجار بوده و بیحجابی یا بدحجابی ناهنجار؛ چرا که این رفتارها مورد سرزنش واقع شده است. روایتهای فراوانی هم وجود دارد که زنان در زمان مصیبت، سر برهنه میشدند و موهای خود را آشفته میکردند که این خود نشان از پوشش در صدر اسلام دارد و اگر پوشش سر مطرح نبود، این آشفتگی به چشم نمیآمد. از سوی دیگر ادعای عدم حجاب شرعی در صدر اسلام با آیات قرآن سازگار نیست؛ آنجا که پس از همسران پیامبر دایره تکلیف حجاب وسیعتر میشود و مخاطب، همه زنان مؤمن قرار میگیرد. البته این، امتیاز و شرافتی برای زنان دیگر میشود که قدر و منزلت آنها بیشتر شناخته شود و جوانان و ولگردان با آنان برخورد دور از ادب نداشته باشند.
بعد از نزول این آیات، زنان مدینه به سرعت جلبابهای خود را تهیه کرده و بر سر خود انداختند و از آن پس بود که با عبارتهای گوناگون هم مورد تمجید پیامبر قرار گرفتند. این تغییر در پوشش که ابتدا روسریهای خود را به پشت گردن میبستند و گردن و سینهشان پیدا بود و سپس آن را اصلاح کرده و به روی گردن و سینه خود میانداختند، شاهد دیگری بر مسئلهبودگی حجاب در صدر اسلام دارد. البته بسیاری دیگر از حکایتهایی که درباره حضرت فاطمه زهرا در واقعه فدک در سال دهم هجری مطرح است و البته حجاب حضرت زینب در واقعه کربلا.
برخی در ادامه ادعا میکنند که پیامبر با بیحجابی مقابله و برخورد نداشت و کسی هم به دلیل رعایت نکردن حجاب، مجازات نمیشده است. در پاسخ باید گفت اول اینکه بیحجابی بعد از نزول آیات قرآن اصلاً مطرح نبود. یعنی زنان همگی در برابر آیات حجاب تسلیم شدند و البته این را شرافت خود میدانستند و پیامبر با پدیده نفی حجاب در جامعه مواجه نبود و اصلا بیحجاب مسئله آن زمان نبود اما اینکه در برخی موارد تاریخی زنان از حدود حجاب عدول کردند و پیامبر واکنش نشان دادند، شواهدی در دست است؛ آنجا که پس از شکست در جنگ احد شایعه کشتهشدن پیامبر به گوش زنان رسید و آنها موهای خود را پریشان کردند.
پیامبر پس از دلداری دادن به آنها دستور داد تا سریع خود را بپوشانند و به خانههایشان برگردند یا در یکی از روایتها آمده است که پیامبر (ص) متوجه شد که زنی از مرکبش افتاد و لباسش کنار رفت، این در حالی بود که پیامبر نزدیک او بود و به سرعت روی خود را از او برگرداند اما به پیامبر گفته شد که او سروال یعنی شلوار به تن دارد و پیامبر به او گفت خداوند زنان پوشاننده شلوار را رحمت کند.
برخی حکایتهای دیگر مبنی بر روی گردانی پیامبر از برادرزاده عایشه به سبب پوشش نازک او دارد که به او تأکید میکند وقتی دختری به سن بلوغ رسید، جایز نیست که جز وجه و کفینش پیدا باشد یا در جای دیگر تکهای از عمامه خود را پاره کرد و به کنیز عایشه داد تا در مقابل او بدون پوشش سر ظاهر نشود. بنابراین هم حجاب شرعی در صدر اسلام قابل اثبات است و هم کنشگری پیامبر و برخوردهای ناصحانه و آمرانه ایشان مطرح است.
پژوهشهای ارزندهای در این زمینه نگاشته شده که میتوان به مقاله تحلیل و نقد تاریخی نظریهی مسئله نبودگی حجاب در قرن اول هجری قمری اشاره کرد.
نظر شما