مرگ آرزوهای "مصیب" در حلقه های سیاه دود

خرم آباد - ایرنا - هوا سوزناک شده و تنها تن پوش "مصیب" کاپشن نازک نخ نما شده ای است که توان گرما بخشیدن به تن نحیفش را ندارد، سرما به عمق جانش نفوذ کرده است و دستانش یارای آن را ندارد که پتوی کهنه و چرک زده را با انگشتان یخ زده اش به چنگ بکشد.

به گزارش ایرنا دانه های برف یکی پس از دیگری به زمین می رسد و تا چشم کار می کند سفیدی برف است که زمین را پوشانده و هر لحظه رو به فزونی دارد، جای همیشگی اش زیر سایه بان بانک دور میدان اصلی شهر است، در این شهر کوچک همه او را می شناسند، از عابران گرفته تا مغازه داران آن حوالی و پلیس کشیک.

همه می دانند بی آزارتر از آن است که مایه دردسر شود، آنجا پستویی دارد که او را از سنگینی و سرمای روزهای سخت زمستان در امان می دارد اما سکوی بانک در سرمای سوزناک و هوای برفی آخرین شب پاییز سردتر و یخ زده تر از آن بود که تنش را در زیر پتوی کثیف و کهنه اش گرمایی ببخشد.

رد نگاهش به خانواده ای که خنده کنان از یکی از خانه های منتهی به میدان اصلی بیرون می آیند کشیده می شود که شادمان از بارش برف آنهم در شب بلند یلدا، در حال سوار شدن بر خودرویشان هستند، گرمای اگزوز خودرو ردی ابرگونه در سرمای هوا به جا می گذارد و ماشین ناله کشان از نگاهش دور می شود اما ته مانده های خیال "مصیب" به سال ها پیش می دود، به روزهایی که هنوز به این فلاکت اعظم نیفتاده بود و همسر و فرزندانش از او خواسته بودند برای شب خاطره انگیز "یلدا" مهمان دایی جان در شهر درندشت تهران شوند و او هم با وجود میل باطنی خود دل به خواسته شان سپرده بود چرا که می دانست این اعتیاد لعنتی نمی گذارد شیرینی شب یلدا به کامش بنشیند.

خاطرش نیست چند سال از وابستگیش به این اعتیاد لعنتی می گذشت اما عملش بیشتر شده بود و دیگر باید مواد صنعتی را سه وقت می زد تا چند ساعتی بتواند در کنار خانواده نقش آدم خوب را بازی کند، فندک گازی و زرورقش را زیر لایه آستر کتش پنهان کرده بود و شاید اینگونه سر خود را بیشتر از همه کلاه می گذاشت که مثلا یک زندگی خوب و عادی در جریان است.

هیچوقت وضعشان به این بدی و نزاری نشده بود اما برای او فقط فراهم بودن موادش مهم بود و این اواخر عجیب به حال و روز اهل منزل بی تفاوت شده، گویی غیرتش را لب طاقچه فراموشی گذاشته بود اما حالا نمی خواست تنها دلخوشی خانواده را که یک مهمانی ساده در شبی به یاد ماندنی بود از آنها بگیرد.

سرمای جانسوز هوا امانش را بریده بود، پک عمیقی بر ته مانده سیگارش می زند، حلقه های دود به هوا می روند و خاطرات تلخ و کشنده آن سال ها باز هم روی خیالاتش چنگ می زد و ته مانده وجدانش را به بازی می گرفت، کاش هیچوقت آن روز کذایی تسلیم خواسته "افسانه" و بچه ها نشده بود و آن سفر شوم را نمی رفت.

خماری امان از جانش بریده بود و چشمانش به اشک نشسته و جاده را خوب نمی دید، کلافه تر از آن بود که بتواند غر زدن های "افسانه"، همسرش را تحمل کند، خوب می دانست که حق با اوست اما فقط می خواست به جایی بخزد و دردهای پیچیده در استخوان و جانش را با کشیدن دودی غلیظ تا عمق ریه هایش آرام کند.

هنوز هم نمی دانست که آن لحظه چه رخ داد، اما صدای جیغ های پی در پی دخترکش تا قیام قیامت لرزشی که را بر جانش انداخت نمی تواند از صندوقچه خاطراتش محو کند، ماشین به چشم برهم زدنی در حال فراز و فرود بود و پس از غلت زدن های پیاپی و چندباره، به سقفی که باقی نمانده بود روی زمین نشست، دخترکش پس از آن هیاهو چه آرام شده بود، خبری از جیغ های پیاپی اش نبود، حتی "افسانه" هم دیگر غر نمی زد اما هنوز استخوان هایش تا عمق جان تیر می کشید.

جنازه های عزیزانش را از میان آهن پاره ها بیرون می کشیدند، دخترک قشنگش روی ردی از خون چه آرام خوابیده بود، درد جانسوزی در جانش می دوید، دست در آستر کتش برد، چه خوب بود که فندک و زرورقش در این زیر و رو شدن ها هنوز باقی بود، به سختی خود را از روی زمین بلند کرد و کشان کشان با دست و صورت زخمی، فارغ از درد از دست دادن عزیزان، به دنبال یافتن جایی برای ساختن دوباره خودش رفت.

میدان اصلی شهر خلوت تر از شب های دیگر است، بوی خوش کبابی که رسم شهروندان برای شام یلدا است مشامش را به بازی گرفته بود، امسال پنجمین سالی بود که از بی خانمانی و آوارگی و متجاهر شدنش می گذشت، پس از آن اتفاق تلخ و جانکاه و جا گذاشتن جنازه عزیزان در هنگامه مرگ، هیچکس به او اجازه نداده بود حتی بر سر مزارشان هم حضور پیدا کند، حتی از پسرک نازنینش، تنها خاطره به جای مانده از دوران خوش زندگی اش، هم خبر نداشت، او از خانواده و اقوام طرد شده بود و حق هم داشتند شاید اوج حیوانیت بود که به تقاص خودخواهی، عزیزان در خون غلتیده را رها کرده و به دنبال جایی برای ساختن خود رفته بود.

اعتیاد به معنای واقعی کلمه خانمانش را سوخته بود و نشسته بر خاکستر آن، خاطرات تلخ و دهشتناکش را مرور می کرد....

تلخی خاطراتش تلخ تر از آن روزی بود که مرد راننده به خاطر اعتیادش به او تهمت بردن جعبه آچارش را زده بود و به یکباره همه آدم های حوالی میدان جمع شده بودند، هرکسی چیزی می گفت، یکی می گفت "مصیب" معتاد هست اما خدایی تابحال از کسی دزدی نکرده، دیگری می گفت کیسه برنج جای وسایلش را بگردید، آخر تنها دارایی اش همین کیسه ای است که همراه دارد.

آن یکی هم می گفت بسوزد پدر اعتیاد که اینگونه "مصیب" را خوار کرد، حرف های همه تلخ بود اما نه به تلخی نگاه برادرش که برای خرید میوه آمده و به طور اتفاقی شاهد صحنه های تلخ حقارتش بود، مرد راننده سماجت کنان به پلیس زنگ زده و حالا چراغ گردان روی ماشین پلیس انگار روی سرش در حال چرخ بود.

چقدر قسم خورد که روحش از آچارهای راننده بی خبر است و همه چقدر ناباورانه به تماشا نشسته بودند، افسر تنومندی، "مصیب" را به سوی خودروی پلیس مشایعت می کرد و او پاهایش را قفل حاشیه جدول کرده بود و با تمام توان ممانعت می کرد، اما با دیدن برادر سختی بازداشت دوباره را به جان خرید، آخرین باری که او را به جرم دزدی به کلانتری برده بودند هنوز در خاطرش بود، کتک سختی خورده بود و چقدر هم خماری کشیده بود تا اینکه هیچ مدرک علیه ش پیدا نشد و رهایش کردند.

مرگ آرزوهای "مصیب" در حلقه های سیاه دود

گویی آسمان هم امشب غضبناک خاطرات دهشتناک "مصیب" است، برف پا گرفته و دانه های ریزش یخی تر شده است و با شتاب به زمین می رسد، "مصیب" خوب می داند که روزهای سختی در انتظارش است اما نه به سختی و تلخی خاطره روزی که برادرش او را به کمپ سپرد، ماشین کمپ آمده بود و چند مرد تنومند او را برای انتقال به داخل ماشین به دنبال خود می کشیدند، چقدر مقاومت و داد و هوار کرد که شاید کسی از عابران به فریادش برسد، اما آنها تنها به نظاره نشستند.

در خاطرش نیست که چندروز آنجا مانده بود تا دوباره بیرون بیاید، خیلی دلش می خواست خوب بماند، حتی کت و شلواری را هم که آن مرد مهربان به او داده بود را تنش کرد و عجیب به خیال خودش بر تنش می نشست اما امان از این روان درگیر شده لعنتی که پس از چندروز دوباره به دنبال جایی برای ساختن می گشت.

سرگذشت مصیب یک داستان واقعی از جوانی در یکی از شهرهای کوچک لرستان است که همه او را می شناسند، فردی که روزی مرد یک خانه بود حالا بدون خانه و خانواده در سرمای استخوان سوز یلدا مچاله شده است و دغدغه اصلی اش فراهم کردن مواد است که با پول گرفتن از دیگران و گاهی زباله گردی آن را تامین می کند.

به خوبی مشخص نیست که چه تعداد "مصیب" در سراسر کشور قربانی پدیده شوم و ویرانگر اعتیاد هستند؟ بدون شک تعداد آنها هرروز هم رو به فزونی است اما آنچه مسلم است، تمامی این قربانیان روزگاری در شرایطی مطلوب همچون دیگر افراد جامعه می زیسته اند و هریک به دلایلی روحی و روانی در گرداب هولناک "اعتیاد" گرفتار آمده و به مرحله "تجاهر" رسیده اند.

"معتادان متجاهر" در پس چهره های نحیف، چرک و ژولیده خود، دنیایی از خاطرات تلخ را در سینه دارند که تلخی حوادث زمانه در پس جهالت یا خودسری برای آنها به ارمغانی شوم آورده است و در پس نگرشی غیرقابل پذیرش از سوی افراد جامعه، به طرد شدگانی تبدیل می شوند که روز به روز بر فلاکت و مشکلاتشان و روی آوردن به شیوه های وحشتناک تر اعتیاد افزوده می شود و خود را به سوی مرگ رهسپار می کنند.

بنابر آمار مسوولان بیش از چهار میلیون مصرف‌کننده مستقیم و غیرمستقیم موادمخدر در کشور وجود دارد و موادمخدر سالانه بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور ضربه می‌زند ، به گفته جانشین پلیس مبارزه با مواد مخدر فراجا حدود ۶۵ هزار "معتاد متجاهر" در سطح کشور شناسایی شده که روزانه در گوشه و کنار خیابان های شهر جولان می دهند و با وضعیت هایی آشفته و حال ناخوش، امنیت روانی را از دیگر افراد جامعه سلب می کنند.

تعریف "معتاد متجاهر" از نگاه جامعه شناسان

یک جامعه شناس در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: تحولات و تغییرات اخیر جامعه در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باعث پیچیده‌تر شدن و شکل‌گیری وضعیت جدیدی شده و مسائل اجتماعی خاص خود را به دنبال داشته است که اعتیاد یکی از مهمترین این مسائل اجتماعی جامعه به شمار می‌رود و تبعات زیان‌بار آن در همه ابعاد زندگی قابل‌ مشاهده است.

مهدی سلیمانی افزود: اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماری‌های عفونی واگیردار همچون ایدز، هپاتیت و سل، عوارض و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر همچون جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدر رفتن سرمایه‌های کلان مادی کشورها را به دنبال داشته است.

این دکترای جامعه شناسی اضافه کرد: وقتی فرد معتاد در مراحل پایانی اعتیاد قرار می‌گیرد به این معنا که ظاهر، رفتار و حالات وی به ‌وضوح دلالت بر اعتیاد وی داشته باشد و همچنین خانـواده و بستگان، وی را رها کرده باشند، بــه زندگی در خیابان‌ و مکان های بسیار نامطلوب روی می‌آورد و از طرفی تمایل و اراده‌ای برای ترک کردن در او مشاهده نمی‌شود و به همین دلایل، "معتاد متجاهر" شناخته می‌شود.

سلیمانی بیان کرد: در چنین شرایطی فرد معتاد علاوه بر اینکه خود را در معرض انواع بیماری‌های خطرناک قرار می‌دهد مستعد ارتکاب انواع جرایم ازجمله سرقت می‌گردد و حاصل آن ناامنی و بر هم خوردن نظم اجتماعی در جامعه می شود.

مرگ آرزوهای "مصیب" در حلقه های سیاه دود

چرا یک فرد معتاد می شود؟

وی افزود: اینکه چرا یک فرد معتاد می‌شود دلایل زیاد و پیچیده‌ای دارد که از جمله این عوامل می‌توان به عوامل اجتماعی مانند معاشرت با فرد معتاد، طرد شدن از سوی خانواده و مدرسه، عوامل خانوادگی، عوامل فردی، عوامل اقتصادی از قبیل فقر و بیکاری و احساس تبعیض و تورم شدید و عوامل فرهنگی اشاره کرد.

این جامعه شناس با اشاره به اینکه درگیر شدن فرد به اعتیاد مراحل مختلف و هر مرحله نیز درمان‌های خاص خود را دارد می گوید: اگر اعتیاد فرد در مراحل اولیه شناسایی شود احتمال بازگشت و درمان وی بیشتر خواهد بود و در صورتی ‌که فرد معتاد در مراحل اولیه حمایت های خانواده و بستگان و جامعه را نداشته باشد و خانواده، وی را رها کند و برای درمان وی اقدامی انجام ندهد فرد به مراحل پایانی اعتیاد خود یعنی تبدیل‌شدن به یک "معتاد متجاهر"، نزدیک می‌شود .

وی تصریح کرد: وقتی فرد به این مرحله برسد کار درمان وی سخت خواهد بود چنانکه متاسفانه "معتادان متجاهر" بارها توسط نیروی انتظامی جمع‌آوری و به کمپ‌های درمان سپرده می‌شوند اما بازهم پس از بیرون آمدن از کمپ به مصرف مواد تمایل دارند.

چرا معتادان متجاهر دوباره به سمت اعتیاد کشیده می شوند؟/پراکندگی مسوولیت ادارات

وی در خصوص دلایل تمایل معتادان متجاهر به مواد پس از خروج از کمپ افزود: فرد معتاد در شرایط بسیار بدی به سر می‌برد و از سوی خانواده و جامعه حمایت کافی نمی‌شود و صرفا برای مدت مشخصی در یک محل از وی نگهداری و بعد دوباره رها می‌شود.

به گفته این جامعه شناس لرستانی فرد رهاشده ممکن است هنوز شغل و درآمدی نداشته و در فقر و بیکاری باشد، مکان مناسبی هم برای زندگی نداشته باشد بنابراین احتمال اینکه در چنین شرایطی دوباره به اعتیاد و جرم روی آورد، بسیار بالاست.

سلیمانی می افزاید: چنین اقدام‌هایی در صورتی می‌تواند تاثیر مثبـت در سالم‌سازی جامعه داشته و کمـکی برای معتادان بی‌بضاعت و نیازمند داشته باشد که این حمایت ها از فرد معتاد ادامه دار باشد و اقدامات حمایتی صرفا در مراحل پایانی اعتیاد صورت نگیرد.

وی با تاکید بر اینکه با توجه به شرایط اقتصادی جامعه، سیاست‌های پیشگیری هزینه‌ کمتر و نتایج بهتری خواهد داشت ادامه داد: مشکل هم باید ریشه‌ای حل شود نه اینکه صرفا برای مدت کوتاهی معتادان از سطح شهر جمع و بعد از مدتی به دلیل عدم منابع کافی برای تامین خدمات درمانی و حمایتی، رها شوند.

سلیمانی تصریح کرد: فرد معتاد برای رسیدن به مواد مخدر دست به هر کاری از زباله گردی و دزدی و تکدی‌گری از مردم گرفته تا خودفروشی و فروش مواد می‌زند همچنین این افراد به دلیل شرایط خاصی که دارند فاقد هرگونه تعهد اجتماعی به جامعه هستند بنابراین می‌توانند مرتکب جرم و ناامن شدن جامعه شوند که بهتر است به‌جای کمک مالی، آن ها را به مراکز درمانی و نگهداری معرفی نمود.

این دکترای جامعه شناسی معتقد است دستگاه‌ها و سازمان‌های متولی در این مقوله مشخص نشده و هریک از این دستگاه‌ها به ‌صورت مجزا در ساماندهی معتادان عمل می‌کنند که همین امر باعث عدم نتیجه‌گیری بهتر می‌شود چراکه شاید مسوولان بتوانند برای مدت کوتاهی شهر را از وجود معتادان متجاهر پاک کنند اما باید نگاه دقیق‌تر و واقع بینانه تری به بحث اعتیاد و معتادان متجاهر داشته باشند.

مرگ آرزوهای "مصیب" در حلقه های سیاه دود

انجام کارهای جزیره ای دستگاه ها، دلیل شکست برنامه ها

سلیمانی با تاکید بر اینکه فرد معتاد در مرحله نخست باید داوطلبانه برای ترک اقدام نماید، عنوان کرد: قطع به یقین با اجبار و جبر نمی‌شود فرد معتاد را نجات داد اما اختیار در درمان، حمایت‌های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی، دادن احساس امنیت فرد و عوامل انگیزه‌بخش از قبیل معنویات می‌تواند کمک‌ کننده باشد.

به اعتقاد این جامعه شناس صرفا یک دستگاه باید متولی امر مبارزه با اعتیاد و پیشگیری از آن باشد و بقیه دستگاه‌ها تابع آن دستگاه و اقدامات انجام‌شده با هماهنگی و برنامه‌ریزی‌شده باشد اما تا زمانی که سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی برنامه‌های متفاوتی را در این‌ ارتباط انجام می‌دهند و نظارت متمرکزی بر این برنامه‌ها وجود ندارد،ف هر دستگاه به‌صورت پراکنده کار می کند و نمی‌توان انتظار داشت در زمینه کاهش اعتیاد به پیشرفت‌های قابل ‌ملاحظه ای دست‌ یافت.

در لرستان نیز این پدیده خانمان سوز روح و روان جامعه را خدشه دار کرده است و هر کدام از معتادان متجاهر که شب ها در سطل های زباله زندانی می گذرانند با کوله باری از خاطرات تلخ و صدها چرا و اما و اگر، از دید مردم پنهان نمانده اند، اما به وضوح آمار دقیقی از این افراد ارائه نشده است.

آمارهای چندگانه مسوولان از تعداد معتادان متجاهر استان

دبیر شورای مبارزه با موادمخدر لرستان درخصوص آمار معتادان متجاهر استان اظهار کرد: در استان لرستان حدود ۲ هزار معتاد متجاهر وجود دارد که برای جمع آوری آنها با مشکل اعتباری مواجه هستیم.

اردشیر صفاپور افزود: تا اواخر اردیبهشت ماه حدود ۳۴۵ نفر در کمپ ماده ۱۶ استان نگهداری می شد که الان به مرز ۵۰ نفر رسیده و به دلیل عدم وجود اعتبار به حالت نیمه تعطیل در آمده و نیاز است خلا اعتباری این حوزه برطرف و هرچه سریعتر نسبت به جمع آوری این معتادان متجاهر اقدام شود.

آمار دقیقی از تعداد "معتادان متجاهر" در دست نیست

رییس کل دادگستری لرستان نیز با اشاره به اینکه هنوز آمار دقیقی از تعداد معتادان متجاهر استان در دست نیست، بیان کرد: در سرشماری تعداد معتادان متجاهر عاجز شده ایم که درخواست می شود که بانک جامع اطلاعاتی معتادان متجاهر تهیه شود تا به نتیجه ای مطلوب در ترک و درمان این افراد دست یابیم.

حجت الاسلام علی شهواری ادامه داد: جرم ۳۷ درصد زندانیان لرستان مربوط به موادمخدر است و لزوم تعامل اعضای شورای مواد مخدر در زمینه حل این معضل ضرورت دارد، عنوان کرد: براساس آمار اعلامی، بیشترین جرایم ارتکابی در لرستان سرقت و مواد مخدر بوده و به معضلی برای مردم تبدیل شده است.

پذیرش ۷۵۴ معتاد متجاهر در کمپ ماده ۱۶

معاون اجتماعی سپاه حضرت ابوالفضل (ع) لرستان نیز با اشاره به فعالیت کمپ ماده ۱۶ سپاه استان، اظهار کرد:مرکز ماده ۱۶‌ کرامت سپاه استان از ابتدای سال جاری تاکنون ۲۷ مرحله جمع آوری معتادان متجاهر را داشته و با توجه به اینکه ظرفیت قرنطینه این مرکز ۲۵ نفر است در این راستا تاکنون ۷۵۴ نفر پذیرش داشته است.

سرهنگ بهزاد بازوند با بیان اینکه ظرفیت اسمی این مرکز ۲۰۰ نفر است، بیان کرد: خوابگاه های این مرکز در حال حاضر ظرفیت نگهداری ۱۵۰ نفر را دارد و از ابتدای امسال جهت توسعه ظرفیت نگهداری مرکز، اعتباری بالغ بر ۱۰۰ میلیارد ریال از سپاه اخذ و شروع به کار شد.

وی اضافه کرد: با توجه به فرارسیدن فصل سرما، روی آوردن معتادان متجاهر به بافت های فرسوده و ساختمان های نیمه کاره و کمبود پزشک و پرستار برای درمان این افراد، ضروری است که کرامت این افراد حفظ و با یاری مسوولان ذیربط، این ظرفیت مناسب استان که در بخش هایی دارای پیشرفت فیزیکی ۹۰ درصدی است توسعه یابد و معتادان سطح شهر جمع آوری و قرنطینه شوند.

سرهنگ بازوند افزود: با توجه به مشکلات اعتباری که وجود دارد، چنانچه برخی از مجموعه ها تقبل کنند جیره خشک و تر برای نگهداری این افراد تامین شود این آمادگی وجود دارد که معتادان متجاهر در این مجموعه برای سیر روند درمانی خود نگهداری شوند.

۱۴۰ معتاد متجاهر در کمپ های استان در حال نگهداری هستند

معاون هماهنگ کننده نیروی انتظامی لرستان نیز بیان کرد: قریب ۲ هزار معتاد متجاهر در استان وجود دارد که از این تعداد حدود ۱۴۰ نفر در کمپ ها در حال نگهداری هستند که یک دهم این مجموع هم محسوب نمی شود.

سرهنگ علی نظری افزود: با توجه به ظرفیت مناسبی که در کمپ استان وجود دارد در صورت تامین اعتبار مورد نیاز، حدود یک هزار نفر معتاد متجاهر را می توان در این مراکز اسکان داد.

سرهنگ نظری تصریح کرد: با توجه به اینکه عمده سرقت های خرد استان توسط معتادان متجاهر انجام می شود این آمادگی وجود دارد که در صورت فراهم بودن امکانات، همگی این معتادان ظرف ۴۸ ساعت از سطح شهرها جمع آوری شوند و در کمپ ها اسکان یابند.

وی ادامه داد: هزینه های بالا، مشکل اصلی در نگهداری این معتادان است که از دستگاه های مجری انتظار می رود این دغدغه مردم استان را با رفع مشکلات اعتباری موجود، برطرف کنند.

مرگ آرزوهای "مصیب" در حلقه های سیاه دود

درمان معتادان متجاهر در چرخه موازی کاری و اقدامات سطحی

هرچند مسوولان معتقدند با نگهداری معتادان متجاهر در کمپ ها تعداد آنها کاهش یافته اما نگاه کف میدانی به این موضوع نشان می دهد که این افراد پس از بازگشت دوباره به جامعه، در چرخه تکرار افتاده و پس از گذشت مدتی کوتاه مجددا به این مسئله گرفتار می شوند و مشخص نیست چه اقداماتی برای درمان آنها صورت می گیرد که تعدادشان کم نمی شود و روند درمان این افراد نمی تواند سیر موفقی داشته باشد.

هرچند کارشناسان این حوزه معتقدند که تغییر الگوی مصرف موادمخدر نیز باعث متجاهر شدن آنها شده است چون مصرف موادصنعتی همچون شیشه و هروئین و تزریق، زودتر فرد را به تجاهر می‌رساند و زمانی که به سمت تزریق می‌روند این مشکلات آنها بیشتر می‌شود بنابراین به نظر می رسد به این مسئله نگاه اساسی و عمقی نشده و به صورت عمقی و ریشه ای حل نشده است چراکه تجربه نشان می دهد معتادی که بیش از یک دهه در حال استعمال موادمخدر است با ۲ ماه ترک و درمان سطحی کوتاه مدت، پاک نمی شود و نیاز به برنامه های درمانی و روانی پیچیده ای دارد.

یکی دیگر از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، صحبت های ضد و نقیض مسوولان امر درخصوص ارائه آمار دقیقی از تعداد "معتادان متجاهر" است که نشان می دهد دستگاه های متولی با همه تلاشی که برای رفع این معضل دارند در این زمینه همکاری واحدی نداشته و هریک جزیره ای عمل می کنند که همین امر باعث شده است آمار دقیقی از تعداد معتادان متجاهر که پذیرفته همه دستگاه های متولی باشد وجود نداشته باشد.

منکر آن نیستیم که مسوولان امر تلاش بسیاری برای رفع این معضل دارند اما تا زمانی که هزینه های کافی برای خدمات درمانی و حمایتی مورد نیاز و درمان های تکمیلی روان درمانی پس از ترک اعتیاد صورت نگیرد و مورد حمایت های اجتماعی قرار نگیرند، بدون هیچ تغییر سبک زندگی مجددا در جامعه رها می شوند و نمی توان انتظار داشت که این چرخه تکرار، متوقف و نتایج حاصل از اقدامات صورت گرفته نتیجه بخش شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha