به گزارش روز دوشنبه ایرنا، آشوبهای روزهای اخیر در بنگلادش، توجه زیادی به خود جلب کرده است، اعتصاب ها، درگیری میان معترضان و احزاب مخالف با پلیس و واکنش های مختلف دیگر موجب شده است سرنوشت انتخابات پیش روی این کشور، در هاله از ابهام قرار گیرد.
شیخ حسینا نخستوزیر بنگلادش، با ۷۶ سال سن پدیدهای سیاسی است که این کشور ۱۷۰ میلیونی را در جایگاه سریعترین کشور در حال رشد اقتصاد آسیا-اقیانوسیه قرار داده است.
پس از یک دوره نخست وزیری کوتاه از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، وی از سال ۲۰۰۹ نخست وزیر بنگلادش بوده و طولانیترین ریاست دولت در جهان توسط یک زن را در کارنامه دارد. به کنترل درآوردن اسلامگرایان و ارتش بنگلادش که زمانی تصمیم گیرنده اصلی سیاست های این کشور بودند، یکی از عوامل مهم قدرت گرفتن شیخ حسینا بوده است. او که بیش از مارگارت تاچر انگلیسی یا ایندیرا گاندی هندی در انتخابات پیروز شده، مصمم است در ماه ژانویه (دی ماه) باز هم برنده رقابت در صندوق های رای باشد.
پیشینه
در نیم قرن گذشته، دو خانواده بنگلادشی و زنانی که اکنون آنها را رهبری می کنند، درگیر خصومت بوده اند. در یک طرف، حسینا، دختر شیخ مجیب الرحمن، که به اختصار شیخ مجیب شناخته می شود و اولین رئیس جمهور بنگلادش قرار دارد. او در کودتای ارتش در سال ۱۹۷۵ همراه با ۱۷ نفر از بستگان نزدیکش ترور شد و حسینا به احتمال زیاد تنها به دلیل این که در آن زمان در اروپا بود، جان سالم به در برد. پس از قتل پدرش، حسینا و خواهرش به خانه سفیر بنگلادش در آلمان غربی پناه بردند و سرانجام در هند پناهندگی سیاسی دریافت کردند. حسینا تنها در سال ۱۹۸۱ اجازه بازگشت به بنگلادش را دریافت کرد.
در طرف دیگر، خالده ضیا، بیوه رئیس سابق ارتش و بنیانگذار حزب ملی گرا، ضیا الرحمان که قدرت را از زمان ترور مجیب تا زمان ترور او در سال ۱۹۸۱ در اختیار داشت، قرار دارد.
هر دو زن، مشروعیت خود را از نقش خانواده خود در مبارزه آزادیبخش بنگلادش میگیرند و در عین حال نقش دیگری را به حداقل میرسانند. حسینا، حزب ملی گرا را به عنوان یک «حزب تروریستی» مورد تمسخر قرار می دهد که هرگز به دموکراسی اعتقاد نداشت و بر ایجاد آن توسط حکومت نظامی تاکید می کند. او با زهر پنهانی می گوید: خالده ضیا مانند یک دیکتاتور نظامی حکومت می کرد. حسینا خشونت هایی را که حامیان حزب ملی گرا در آتش سوزی های پس از انتخابات مورد مناقشه سال ۲۰۱۸ ایجاد کرده اند، برجسته می کند. در مقابل، حزب ملی گرا به سرکوب سیستماتیک این حزب و اتهامات ساختگی علیه رهبر خود اشاره می کند.
در ماههای اخیر، شهروندان طرفدار حزب اصلی مخالف دولت حاکم «حزب ملیگرای بنگلادش» (BNP) در جریان اعتراضات با نیروهای امنیتی درگیر شدهاند که منجر به دستگیری صدها نفر، به آتش کشیدن خودروهای پلیس و اتوبوسهای عمومی و کشته شدن چندین نفر شده است. حزب ملیگرای بنگلادش، قول داده است که انتخابات را مانند سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ تحریم کند، مگر اینکه شیخ حسینا قدرت را به یک دولت موقت برای نظارت بر انتخابات واگذار کند.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا و برخی از متحدان آنها مدعی هستند در ۲ انتخابات گذشته بنگلادش بی نظمی های قابل توجه، از جمله صندوق های پر شده و هزاران رای دهنده نامعلوم وجود داشته است. (حزب عوامی لیگ در این دو انتخابات به ترتیب ۸۴ و ۸۲ درصد آرا را به دست آورد.) اکنون، خالده ضیا، نخست وزیر سابق و رهبر حزب ملی گرا به اتهام فساد در حبس خانگی قرار داشته و به شدت بیمار است. در بنگلادش روزنامه نگاران مستقل و جامعه مدنی نیز از آزار و مزاحمت بی وقفه شکایت دارند. منتقدان مدعی هستند که رای دادن در ماه ژانویه مساوی با «تاج گذاری برای شیخ حسینا» است.
میرزا فخرالاسلام عالمگیر، دبیر کل حزب ملی گرا، که در ۹۳ پرونده (از جمله خرابکاری و قتل) متهم و ۹ بار زندانی شده است، می گوید: حزب حاکم همه دستگاه های دولتی، اعم از سازمان های مجری قانون یا قوه قضاییه را کنترل می کند. هرگاه صدایمان را بلند کنیم، به ما ظلم می کنند.
اهمیت مساله
بنگلادش، بزرگترین کمک کننده به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به ویژه برای پذیرش حدود یک میلیون آواره روهینگیا از میانمار است. این کشور به طور منظم به رزمایش های فرماندهی هند و اقیانوس آرام آمریکا می پیوندد. آمریکا بزرگترین منبع سرمایه گذاری مستقیم خارجی و مقصد اصلی صادرات بنگلادش است. حسینا ثابت کرده است به عنوان یکی از معدود کشورهای پیشرو در میان کشورهای در حال توسعه که (البته با تأخیر) حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد، برای غرب مفید است.
واشنگتن نگران جهت گیری بنگلادش به سمت استبداد است. حسینا که به دو گردهمایی اخیر سران برای دموکراسی به میزبانی آمریکا دعوت نشد، در پاسخ به پارلمان این کشور گفت آمریکا «در تلاش برای از بین بردن دموکراسی» با مهندسی برکناری او است.
اما در زمانی که آمریکا برای مقابله با ردپای فزاینده منطقه ای چین در هر مرحله مستاصل است، اقدام جدی در برابر بنگلادش انجام نخواهد داد.
مایکل کوگلمن، مدیر مؤسسه آسیای جنوبی در مرکز ویلسون، می گوید: خطر بزرگ این است که همه این فشارها نتیجه معکوس داشته باشد و دولت بنگلادش را وادار کند هر کاری که ممکن است برای ماندن در قدرت انجام دهد.
در بنگلادش جمعیت مسلمان بزرگتر از هر کشور خاورمیانه است که با اقلیت قابل توجهی از حدود ۱۰ درصد هندو، بودایی، مسیحی و دیگران مخلوط میشود. این کشور اگرچه از نظر قانون اساسی سکولار بود، اما یک دیکتاتور نظامی در سال ۱۹۸۸ اسلام را به دین دولتی تبدیل کرد و تناقضی در این کشور ایجاد شد که زمینه مساعدی را برای بنیادگرایان رادیکال به وجود آورد.
از سوی دیگر دستاوردهای اقتصادی حسینا چشمگیر است. بنگلادش با افزایش تولید ناخالص داخلی از ۷۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶ به ۴۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲، از تلاش برای تامین غذای مردمش به یک صادرکننده مواد غذایی تبدیل شده است و آن را به دومین اقتصاد بزرگ جنوب آسیا پس از هند تبدیل کرده است. شاخص های اجتماعی نیز بهبود یافته است، به طوری که ۹۸ درصد از دختران بنگلادشی امروز از تحصیلات ابتدایی برخوردارند. بنگلادش در حال حرکت به سمت تولید با فناوری پیشرفته است و به شرکت های بین المللی مانند سامسونگ اجازه می دهد تا زنجیره های تامین را از چین خارج کنند.
بنگلادش همچنین در خط مقدم بحران آب و هوا قرار دارد، ذوب برفهای هیمالیا، سالانه ۱۶۵ تریلیون گالن را از رودخانههای بنگلادش عبور میدهد. طوفان های معمولی به یک دلتای کم ارتفاع که ۸۰ درصد دشت سیلابی است، ضربه می زنند و سالانه حدود یک میلیارد دلار خسارت به بار می آورند و به طور فزاینده ای، افزایش سطح آب دریاها زندگی و معیشت جمعیتی زیادی را تهدید می کند. حسینا از خواسته های کشورهای توسعه یافته حمایت کرده است که تا سال ۲۰۲۵ سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار به همتایان در حال توسعه خود برای تاب آوری آب و هوا کمک کنند، تعهدی که تاکنون محقق نشده است.
ارزیابی
امروز احزاب مخالف بنگلادش از اینکه نمیتوانند بدون ترس از دستگیری، حمله یا چالش قانونی در خیابان تجمع یا نظرات خود را در رسانهها ابراز کنند، شکایت دارند. مساله اصلی برای حسینا این است که اگر از قدرت برکنار شود، احتمالاً با همان نوع انتقام سرکوبگرانه ای مواجه خواهد شد که دولت او در حال حاضر بر احزاب دیگر اعمال می کند. زیلر رحمان، مدیر اجرایی مرکز مطالعات حکومتداری مستقر در داکا و مجری برنامههای گفتوگو محور میگوید: اعضای عوامی لیگ همه بسیار ترسیدهاند، آنها یک خروجی امن ندارند.
پس از حمله تروریستی گروه های وابسته به داعش، در منطقه توریستی گلشن داکا، شیخ حسینا، هر اقدام امنیتی خود را در قالب مبارزه با تروریسم معرفی می کند، اقداماتی که بارها مورد سوال و تردید گروه های بین المللی قرار گرفته اند. بنگلادش در سال ۱۹۷۷ اسلامسازی را به طور جدی در زمان ضیا الرحمان آغاز کرد. حزب ملی گرای او امروز با گروههای محافظهکارتر متحد است، در حالی که اقلیتهای مذهبی بنگلادش به طور سنتی از حزب عوامی لیگ حمایت میکنند.
بنگلادش به طرز هنرمندانه ای روابط آمریکا را با پیوندهایی با هند، چین و روسیه متعادل کرده است. هند و بنگلادش دارای سابقه قابل توجهی از روابط مردم با مردم هستند و روابط بنگلادش و روسیه به دوران جنگ سرد باز می گردد. در حال حاضر مؤسسات روسی زیادی میزبان دانشجویان بنگلادشی و جامعه مدنی هستند. خطر این است که فشار بیش از حد، داکا را از واشنگتن دور کرده و به مسکو و پکن نزدیکتر میکند. تا به امروز، حسینا از تایید قطعنامه های سازمان ملل که خواستار خروج روسیه از اوکراین است، خودداری کرده است.
این رویکرد به گونه ای طراحی شده است که داکا آشکارا با هیچ یک از طرفین متخاصم نباشد. در حالی که حسینا مانع از پهلوگیری بیش از ۶۹ کشتی تحریم شده روسیه در بنگلادش شد، در ماه سپتامبر (شهریور)، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اولین مقام ارشد روسیه بود که از این کشور بازدید کرد، و شرکت دولتی روساتم هم در حال ساخت اولین نیروگاه هسته ای بنگلادش در غرب این کشور است. داکا در ۶ اکتبر (۱۵ آبان)، اولین محموله اورانیوم روسیه را برای نیروگاه اتمی خود دریافت کرد.
شاید بتوان ریشه های کم شدن روابط بنگلادش و آمریکا را نه در دموکراسی به عنوان ادعای همیشگی واشنگتن، که در ریشه های دشمنی با حزب عوامی لیگ دید، پس از بازگشت شیخ حسینا به داکا و زمانی که مبارزه آزادی در بنگلادش آغاز شد آمریکا با آن مخالفت کرد، زیرا روابط نزدیکش با حکومت پاکستان (که نیکسون آن را «متحدترین متحد ما» مینامید) موجب نزدیکی به حزب ملی گرا و ضیا الرحمان می شد. هنوز هم پاکستان خواهان قدرت گرفتن مسلمانان در بنگلادش است و آمریکا و کشورهای غربی نیز به زمزمههای اسلام آباد علیه شیخ حسینا که در پناه سیاسی دهلی نو است، گوش می سپارند.
شیخ حسینا میگوید «دموکراسی تعریف متفاوتی دارد که از کشوری به کشور دیگر متفاوت است» و اعتقاد دارد: سرنگونی من از طریق یک سیستم دموکراتیک به این راحتی نیست. تنها گزینه حذف من است و من حاضرم برای مردمم بمیرم.
نظر شما