سینمایی نداریم که از فرهنگ ایرانی بگوید

اصفهان – ایرنا – یک منتقد سینما گفت: مادامی که سینمایی نداشته باشیم که از فرهنگ ایرانی بگوید، نمی توانیم بگوییم فردا از آنِ ماست.

علی رفیعی وردنجانی روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: فرهنگی در سینمای ایران نمی‌بینیم که ایرانی باشد و مدام در حال نقد فرهنگ یا مقایسه فرهنگی هستیم؛ اینگونه می‌شود که نمی توان گفت جشنواره‌ای داریم که برای فردای ایران حرفی برای گفتن داشته باشد.

وی افزود: امروزه بدلیل تبلیغات گسترده جشنواره‌های غربی و دزدی از تفکر ایرانی رابطه نسل فردا با جشنواره فیلم فجر قطع شده است.

این منتقد سینما با بیان اینکه جشنواره فیلم فجر مهم‌ترین رویداد هنری برای سینمای ایران است، گفت: سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا این اهمیت نیز در میان اصحاب سینما هم دیده می‌شود یا فقط از سوی اصحاب رسانه مورد توجه قرار می‌گیرد؟ چرا فیلم فجر نباید نقش مهمی در سینمای ایران داشته باشد؟ واقعیت آن است که گرایش فیلم‌سازان ایرانی به جشنواره‌های غربی و احتمالا جوایزی که از کن یا اُسکار دریافت می‌کنند خیلی بیشتر از آنچیزی است که در مفهوم یا موضوعی گنجانده شود.

رفیعی وردنجانی ادامه داد: وقتی سینمای اعتراضی‌ای داریم که به طور کامل بر اساس تجربیات فرد از زیست خود با عینک روشن‌فکری و نگاه از بالا خلق می‌شود دیگر نام آن را سینمای ملی نمی‌توانیم بگذاریم. اینکه چرا سعید روستایی «برادران لیلا» را می‌سازد نباید برای ما مسئله باشد اما وجود این نکته باید دغدغه‌ شود که چرا سعید روستایی بعد از موفقیت فیلم اولش که در واقع هرچه دارد از فجر دارد، به سینمای ایران پشت می‌کند و همچنان اصرار دارد که یک نسخه‌ای از فیلم موجود است که هنوز نمایش داده نشده.است.

وی بیان داشت: واقعیت دیگر آن است که ما باور کنیم میزان خبری و رسانه‌ای جشنواره به مراتب از میزان سینمایی آن بالاتر است. ما با جشنی روبه‌رو هستیم که پوشش خبری آن دغدغه‌ی بسیاری از خبرگزاری‌ها و مجلات سینمایی است و این خبرگزاری‌ها هستند که مشخص می‌کنند چه فیلمی بهتر است نه داوران.

این منتقد سینما در اصفهان یادآور شد: آن‌ سال‌ها فیلم «ابد و یک روز» را دوست داشتم اما امروز با تجربه و دانش در حد بضاعتی که دارم اصلا فیلم را قابل دوست داشتن نمی‌دانیم. بر عکس وقتی چند سال قبل «جدایی نادر از سیمین» فرهادی را دیدم دوست نداشتم اما امروز متوجه اشتباه خود شدم و می‌گویم و توان اثباتش را هم دارم که چه اندازه فیلم خوب است. پس جشنواره صرفا تماشاگرش را به سمت تماشای فیلمی سوق می‌دهد و توان چرایی را ندارد و فیلم‌ها هم در این مدیوم نمی‌توانند چگونگی را به خوبی به نمایش بگذارند.

وی ادامه داد: وقتی بهروز شعیبی «آغوش باز» را می‌سازد ما نباید منتظر فهم ژانری و تغییرات او در سینما باشیم، یا وقتی سروش صحت «صبحانه با زرافه» را ساخته همچنان تماشاگران به دنبال «جهان با من برقص» هستند. جشنواره در همه جای دنیا تاثیر موضوعی ندارد؛ مخصوصا جشنواره‌های سینمایی که بیشتر به خاطر فرش قرمز و عکس از فلان بازیگر برپا می‌شوند.

نویسنده کتاب«در جست ‌وجوی سینما» اظهار داشت: هدف همه جشنواره‌ها ایجاد پروپاگاندا برای یک اثر است و خوشبختانه جشنواره فیلم فجر بویی از این اصول نبرده. حتی وقتی حاتمی‌کیا و «آژانس شیشه‌ای»اش مورد توجه قرار می‌گیرند، جهانیت جشنواره سر و صدای بیرونی ندارد و بیشتر تاثیرش بر فرهنگ خود ما است.

وی افزود: البته این مورد می‌تواند از نقاط ضعف جشنواره باشد که چرا گستره جهانی پیدا نخواهد کرد حتی با بخش بین‌الملل.

رفیعی وردنجانی خاظرنشان کرد: من فیلمی از الناز شاکردوست در یکی از پلتفرم‌ها دیدم که فریاد می‌زد این یک جنگ فرهنگی است، یا شما حق ندارید من را از سالن بیرون کنید. اما در کدام سینما شاهد آن بودیم که بازیگر در پایان فیلم بیاید و برای خودش تریبون ایجاد کند.

وی افزود: اعتراض در سینمای ایران شکل جنگ به خود گرفته نه برپایی جشنواره. ما با آدم‌هایی سر و کار داریم که ترجیح می‌دهند خارجی‌ها با منت و نگاه زیرچشمی برایشان دقایقی دست بزنند و ازآنها پذیرایی کنند اما ایرانی بودن خود را فراموش کرده‌اند. ما سینمایی داریم که دائما در حال ایجاد حاشیه برای خود است و از متن که اساس کارِ فیلمنامه است غافل شده.

این منتقد سینما گفت: پذیرش این نکته که چرا «بی بدن» از جشنواره حذف شده سخت است اما پذیرش این نکته که چرا فردی از «بی بدن» اعتراضش را خارج از چارچوب جشنواره بیان می‌کند؛ اصلا سخت نیست. این موضوعیت نه تنها در سینمای کشورمان وجود دارد بلکه در تئاتر و به خصوص در شهری مانند اصفهان نیز دیده می‌شود.

وی افزود: مشخصا در رابطه با سینمایی «بی بدن» صحبت نمی‌کنم، چرا که فیلم را ندیده‌ام، اما مشخصا می‌گویم جشنواره فجر جدای از سیاست‌گذاری‌هایش که با خیلی از آنها مخالفم، مهم‌ترین جشنواره برای سینمای ایران است. اما امروزه رابطه نسل فردا با این جشنواره قطع شده و دلیل آن هم تبلیغات گسترده جشنواره‌های غربی و دزدی از تفکر ایرانی است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha