به گزارش ایرنا، بانوان به عنوان نیمی از جمعیت ایران در انتخابات پیش رو نقش موثر و مهمی داشته و مشارکت سیاسی آنان شاخص حائز اهمیت در فرآیند توسعه پایدار است.
مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود به نقش اجتماعی و سیاسی زنان در آینده کشور اشاره کردند و بار سنگینتر و صریحی برای زنان در نظر گرفتند که نه تنها خودشان رأی دهند بلکه باید خانوادهشان را به حرکت در بیاورند و این مسئله به معنای آن است که زنان نقش کلیدی در خانواده داشته و این تکلیف در انتخابات هم سنگینتر میشود.
در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) خراسان جنوبی اقدام به برگزاری میزگردی با موضوع «زنان و انتخابات در سایه مشارکت اجتماعی» کرد.
فهیمه زنگویی مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری خراسان جنوبی، فرشته اسدزاده فعال اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور خراسان جنوبی و مهدیه ضیائیان دکترای اقتصاد و عضو انجمن اقتصاددانان ایران به عنوان بانوان فعال در حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی استان میهمانان این میزگرد بودند که در ادامه به تفصیل میخوانید:
ایرنا: ارزیابی و تحلیل شما از فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری درباره زنان و لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات چیست؟
زنگویی: در ۴۵ سال اخیر معظمله همواره منظومه فکری مشخصی در همه امور بهخصوص بانوان داشتهاند که در آن نقش زنان را در همه مدلهای مشارکت اجتماعی، ایجاد روحیه مودت، رحمت، همکاری و همدلی در جامعه میدانند. ایشان الگوی سوم را دقیقا در نقش اجتماعی همین میدانند یعنی بین شغل، مقام، رسته و دسته هر زن و نقش اجتماعی او فرق میگذارند. زنان دارای یک شغل هستند ممکن است وزیر، پزشک، حقوقدان یا خانهدار باشند اما این نقش اجتماعی جدای از شغل و کار حساب میشود.
وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند زنان الگوی سوم نقش اجتماعی خود را در جامعه ایفا کنند، یکی از مصادیق آن حضور در انتخابات است که ایجاد روحیه اجتماعی فرآیند این نقشپذیری محسوب میشود دقیقا همان تکلیفی که زمان جنگ بر دوش زنان گذاشته شده بود. زن و مرد در هوش و دانش هیچ فرقی با هم ندارند اما در جنبه نرم افزاری، زنان از لحاظ قلبی روحیات قویتری از مردان دارند لذا مقام معظم رهبری از این جنبه بر نقش و قدرت همدلی و همراه سازی زنان در انتخابات تاکید دارند تا جامعه رنگ عاطفی بر مبنای شعور بگیرد.
اسدزاده: معظمله علاوه بر صحبتهای اخیر، به انواع روشها در اوقات متفاوت به ارزش و جایگاه مادر و راهبری او در خانواده برای ابعاد مختلف از جمله تربیت کودک، همسرداری، آرامش بخشی به خانواده، مدیریت اقتصادی و غیره فرمایشاتی داشتهاند. اقتضای شرایط امروز جامعه که بحث مشارکت مردم در مسائل سیاسی مطرح است باعث شد مقام معظم رهبری این موضوع را بیشتر و پررنگ تر از گذشته مطرح کنند ولی ایجاد خط مشی سیاسی یک مساله کاملا اکتسابی است یعنی اینکه کسی لحظه تولد مشی سیاسی به دنیا نمیآورد بلکه در محیط خانواده یاد میگیرد چگونه به مسایل اجتماعی نگاه کند و حضور داشته باشد.
بنابراین در فرمایش مقام معظم رهبری این نقطه بسیار قابل تعمق است که مادر در گامهای اولیه رشد فرزندانش باید آنها را متعهد بار بیاورد، زیرا هویت دینی و ملی امری است که در خانه و در لحظه لحظه بزرگ شدن فرزندان قابل طرح کردن و مصداق عینی بوده و میتوانیم در طول زندگی فرزند به آنها آموزش دهیم. در زمان رشد، کودک وقتی به سنین نوجوانی میرسد و تفکر انتزاعی او رشد پیدا میکند تنها کسی که میتواند درد جامعه را برای فرزند خودش با زبان کودک بیان کند مادر است چون گفتمان مادر و کودک به زیبایی شکل گرفته و مادر از حس بچه و فرزند از افکار مادر مطلع است.
همچنین وظیفه مادران تربیت فرزند است، وظیفهای نیست که بخواهیم ۴۸ ساعت، یک هفته یا ۲ ماه قبل از انتخابات به مساله شور مشارکت انتخاباتی ورود کنند زیرا مادران از ابتداییترین لحظههای زندگی تربیت فرزندان را با مشی سیاسی و بالا بردن هویت دینی و ملی همراه میکنند و در زمان و بزنگاههایی مانند انتخاباتها از آن سرمایهگذاریها و درختی که کاشتهاند ثمره و میوه برداشت خواهند کرد.
ضیائیان: از آنجا که زن اگر بداند قطعا به فرزندانش هم یاد خواهد داد بنابراین همین جمله نشان میدهد زنان نقش تاثیرگذار و پررنگی در خانواده و آموزش به فرزندان و همسران خود خواهند داشت. با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری، مهمترین نقش زن در داخل خانه و ترغیب کردن همسر و فرزندان به فعال بودن در مسئله انتخابات و تحقیق درست است بهخصوص که زنان در برخی مسائل از جمله شناخت اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیقتر و ظریفتر از مردها به صحنه نگاه میکنند، بنابراین زنان در شناخت نامزدهای انتخاباتی و تشویق به حضور در پای صندوقهای رأی، نقش مهمی را ایفا خواهند کرد.
همچنین با توجه به اینکه مهمترین نقش زن در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش مهمی ایفا کنند و فرزندان و همسرانشان را برای اینکه در زمینه انتخابات فعال باشند تشویق کنند و در زمینه یک انتخاب آگاه و درست درست تحقیق کنند. زنان در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ لذا مادران و همسران میتوانند بسیار دقیق تر در شناخت نامزدهای انتخاباتی، حضور پای صندوقها، هم داخل و هم خارج خانه ایفای نقش کنند.
ایرنا: با توجه به اینکه ۴۵ سال از انقلاب اسلامی میگذرد سهم زنان در نهادهای تصمیم گیر چگونه است؟
زنگویی: هیچ تفاوتی در هوش زنان و میزان قدرت آنها در پذیرش شغلهای اجتماعی وجود ندارد لذا زنان و مردان به یک میزان قابلیت حضور و بروز در پارلمان دارند. اینکه در هیچ جامعهای پارلمانها زنانه نیست به خاطر استحکام حالت مردانه شوراهاست که در همه جهان به همین شکل بوده اما با توجه به تاکید مقام معظم رهبری شأن زن بالاتر از وزیر یا نماینده مجلس است لذا نقش فرهنگی و اجتماعی زنان با ارزشتر از نقشهای شغلی محسوب میشود.
با این وجود مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیهای خود تاکید کردند که زنان باید در مراکز تصمیمساز و تصمیمگیر عمده حاکمیتی حضور پیدا کنند و این تناقض نیست بلکه ارزشگذاری براساس تعداد زنان حاضر در مجلس بوده اما حتما زنانی در تصمیمسازیها باید باشند و فرهنگ جامعه به سمتی برود که زنان همپای مردان خود را کاندیدا کنند.
لزوم آگاهسازی زنان نسبت به حقوق و وظایف اجتماعی
چون اجتماع از زن رنگ و بو نگرفته تاکنون جایگاه زنان تبیین نشده و به حق خود نرسیده لذا راهش این است که رشد، آگاهیدهی، معرفت اجتماعی و سیاسی زنان کف جامعه نسبت به حقوق و وظایف اجتماعی افزایش یابد. در دنیای سیاست فعلی خانمها به جرم اینکه در یک جامعه مردانه همیشه نادیده گرفته شدهاند نخواهند توانست به خودی خود وارد این دایره شوند اما اگر روح اجتماع حضور زنان را مطالبه کند و زنان در کف اجتماع قدرتهای خود را در ایجاد جریانهای اجتماعی ثابت کنند میتوانند به قدرت واقعی خود به بالادست بروند.
اگر سازمانهای مردمی زنانه اصیل انقلابی البته نه به صورت فمنیستی نقش خود را به خوبی ایفا میکردند امروز جریانهای اجتماعی قادر به حذف مهرههای بانوان از انتخابات پارلمان نبودند.
ضیاییان: یکی از شاخصهای اساسی توسعه پایدار و توانمندسازی، مشارکت سیاسی زنان در فرآیند تصمیمگیریهای ملی و بینالمللی است. مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی نقش بسزایی در توسعه و نوسازی هر کشوری دارد، با درک اهمیت این مشارکت، هر کشوری باید تلاش کند که موانع مشارکت زنان را مرتفع سازد تا زمینههای دستیابی به رشد و شکوفایی جامعه در همه عرصهها فراهم شود.
حضور زنان در ابعاد مختلف سیاسی به عنوان نیمی از نیروهای انسانی در جوامع بشری از پیش نیازهای توسعه یافتگی سیاسی به شمار میرود، زنان به عنوان شهروندان متعهد و مسئول سعی دارند نقش مؤثری در تعیین سرنوشت سیاسی جامعه ایفا کنند اما در این مسیر با یکسری موانع و محدودیت مواجهاند.
افزایش مشارکت سیاسی کاهش بیتفاوتی
مشارکت سیاسی از معیارهای اساسی ارزیابی سطح توسعه در جامعه است، افزایش مشارکت سیاسی نشانگر کاهش بیتفاوتی افراد جامعه نسبت به سرنوشت سیاسی و حرکت جامعه به سمت توسعه سیاسی محسوب می شود. مشارکت سیاسی زنان در تقویت یا تضعیف نظام سیاسی اثر قاطع دارد، اگر نظام سیاسی مورد تایید جامعه باشد مشارکت آنها سیستم سیاسی را تقویت میکند و در صورت عدم پذیرش نظام سیاسی از جانب مردم مشارکت زنان موجب تضعیف نظام سیاسی میشود از اینرو پدیده مشارکت سیاسی بر تفکرات زنان و کارایی نظام و توسعه سیاسی تاثیر میگذارد.
توانمندسازی زنان از جمله رهیافتهایی است که برای ارتقای قابلیت زنان و تغییر ساختارها و ایدئولوژی آنها را در موقعیتهای فرودست و فرمانبردار قرار میدهد، این فرآیند به زنان کمک میکند تا دسترسی بیشتری به منابع و تصمیمگیریها داشته باشند و به طور کلی بر زندگی خود نظارت بیشتری داشته باشند و به استقلال و خوداتکایی برسند.
علت حضور کمرنگ و ناچیز زنان در مناسبات اجتماعی و سیاسی در ۴۵ سال گذشته بیشتر ناشی از کلیشههای جنسیتی، فرهنگ اقتدارگرا و مردسالاری است که همواره رواج دهنده باورهای سنتی و پدرسالارانه بوده است. در واقع باورهای سنتی و فرهنگ مردسالاری با تقسیم کار بر محیط خانه و اجتماع و محول کردن امور خانه به زنان، فرصت مشارکت برابر را از آنان سلب کرده است، البته این تفکیک ویژه تنها به ایران اختصاص ندارد زیرا تقسیم اساسی بین حوزه عمومی و خصوصی در غرب نیز صورت گرفته است.
از طرفی چون در ایران بیشترین تعداد مدیران را مردان تشکیل میدهند، نوع نگاه مردان به زنان نیز از جمله موانع مشارکت حداکثری زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی بوده است. همچنین مدیران مرد ایرانی معمولا سه نوع نگرش نسبت به زنان زیر مجموعه خود دارند که هر سه آنها مانع رشد و ارتقای زنان در حیطه کاری به سطوح بالاتر و ارتقای آنان میشود.
اگر فرهنگ جامعه با زنان به شیوههای نابرابر رفتار کند، یعنی در مقایسه با مردان آنان را با ویژگیهای ضعیف یا منفی توصیف کند یا اگر امکان دستیابی به فرصتها و منابع ارزشمند اجتماعی را به خاطر زن بودن برای آنها محدود سازد، در این صورت به تدریج این مؤلفهها جزیی از نهادهای ذهنی زنان میشود و به این ترتیب این ادراک منفی و ارزیابی ضعیف از توانمندیهای خود به شکلگیری ساختار روانی و شخصیتی آنان منجر میشود.
در مجموع باید گفت که تشویق زنان برای ورود به عرصههای مشارکت سیاسی، نیازمند از بین بردن سقف شیشهای است که محدودیت آن به سادگی قابل رفع نخواهد بود.
اسدزاده: سهم زنان در تصمیمگیریها بستگی به این دارد که معیار کمی یا کیفی باشد اما با توجه به اینکه در خانواده مادر به تنهایی میتواند افکار فرزندان خود را مدیریت کند و از این قبیل مسائل لذا باید دید اثر وضعی کیفیت حضور بانوان در تصمیمگیری چقدر عمیق است.
از لحاظ کمی، مدل مشاغل و تصمیمهایی که در عرصههای مختلف انجام شده به گونهای بوده که حضور فیزیکی زنان در صحنه شاید به وضوح دیده نشده است اما همه میدانیم در تمامی شورایهای شهر وقتی بانوان حضور دارند سهم تصمیمگیریهایی که لطافت، انعطافپذیری، مباحث مربوط به حمایت از خانواده باید باشد خیلی بیشتر میشود. نمیگوییم همه اعضای شورای شهر خانم باشند یا شهردار زن باشد بلکه اگر اجازه حضور یک یا دو زن در تصمیمگیری داده شود اثر وضعی افکار خانم میتواند اثرگذار باشد.
پایهریزی جنگ شناختی توسط دشمن در فضای خانواده
موضوع دیگری که کمتر شناخته میشود اینکه نمیتوان منکر جنگ شناختی شد به همان نسبت که تحصیلات بالا رفته و بانوان حضور فعالتری در اجتماع داشتهاند دشمن نیز بیکار ننشسته و با انواع و اقسام ابزارها ورود کرده و یک جنگ شناختی خیلی آرام را در فضای خانوادهها پایهریزی کرده است به گونهای که در این مدت بیشتر شبهات و «چرا ما نباشیم» و چراهای با بار منفی در ذهن دختران ما شکل گرفت، دخترانی که شاید یک روز میتوانستند با مدل هویت اسلامی دینی فعالان اجتماعی و فرهنگی در عرصه دین و پایهگذاری ظهور باشند الان میبینیم قسمتی خیلی محدود از آنها به سمت دیگری رفتهاند.
به نظر میرسد این نکته به مدل هویت بخشی که اتفاق افتاده بر میگردد، لذا خیلی نباید نسبت به کمیت حضور بانوان در اجتماع خود را نگران کنیم.
ایرنا: آیا قوانین موجود در حوزه زنان کارآمد و قوی هست یا خیر، مطالبات زنان از نمایندگان مجلس چیست؟
اسدزاده: فی نفسه همیشه در قانون حل مساله وجود دارد اما از زمانی که قانونگذار آن را مینویسد تا زمانی که در میدان عمل شکل اجرایی پیدا میکند مانند سرچشمه و آبی است که به انتهای مسیر میرسد. قاعدتا در طول این مسیر اغراض شخصی و فردی وارد شده و مباحث تغییر میکند لذا زیبایی ابتدایی قانون و آنچه در میدان اجرا میبینیم متفاوت میشود چون انسان آن را اجرا میکند و انسان بدون امیال شخصی و انتفاع فردی کم پیدا میشود که بیطرف باشد.
اکنون حتی به احکام دین ما تبصره زده میشود یعنی به اقتضای زمان استفتاء میگیریم، بنابراین قانون و احکام قانونی نیز باید به همین شکل باشد، علت ناکارآمدی بسیاری از قوانین ما که فضا را برای همه سخت و نگران کننده کرده، این است که به عنوان مثال در دهه ۶۰ قانونی تدوین و تصویب شده و قوه مقننه بنا بر اقتضائات ضرورتی برای تغییر این قوانین ندیده است.
امروز وقتی میخواهیم قانون حقوق زنان را مطرح کنیم باید کاغذهای فرسوده قدیمی ۴۰ سال قبل را ورق بزنیم، طبیعی است با توجه به شرایط موجود قانون جوابگو نیست لذا نیاز به متمم، تبصره و نگاه اندیشمند به روز داریم که حقوقدان واقعبینامه و روشنفکرانه مباحث دین و روز دنیا را کنار هم داشته باشد، تلفیق زیبایی از این بحث اگر اتفاق بیفتد این مشکلات برطرف میشود. لذا تاکید میکنم قانون فی نفسه فاقد نقص بوده و مهم اجرا و عمل به قوانین است، اگر قوانین اکنون در اجرا دچار نقص هستند چون در گذر زمان امکانات و شرایط تغییر کرده اما قوانین کهنه باقی مانده است.
مجلس آینده با توجه به زیرساختهای دولت سیزدهم در فضایی دارد شکل میگیرد که تا حدودی مشکلات مجلس قبل را نخواهد داشت. یکی از تفاوتهای برنامهریزی استراتژیکی که همیشه در برنامههای چند ساله با آن درگیر بودیم این بوده که مجلس و دولت به طور همزمان با یکدیگر تغییر نمیکردند. شکلگیری دولت سیزدهم، ایجاد افکار جدید و تحولی که در مدل مدیریت اجتماع اتفاق افتاد باعث میشود که امیدوارم باشیم افرادی که وارد مجلس آینده میشوند بر این بستر حرکت کنند.
نگاه خوشایند مقام معظم رهبری به همراهی و هم راستایی سه قوه باعث دلگرمی ما بود، به هرحال فصل الخطاب فرمایشات معظمله است وقتی ایشان روسای سه قوه را این گونه همراه میبینند امیدوار هستیم این بستر همراهی که اتفاق افتاده برای آینده پیش رو نیز شرایط مناسبی ایجاد کند.
ضیاییان: اقدامات و قوانینی که به نفع زنان و خانواده صورت میگیرد چه در مجلس و چه در دولت با موانع، کندی کار و چالش مواجه است که البته یکی از این چالشها مردانی هستند که حاضر به پذیرش اصلاحات جدید نیستند، از سوی دیگر چنین دیدگاههایی جامعه را برای پیمودن مسیر پیشرفت، کند و طولانی میکند و در نهایت تحقق مسئلهای که دغدغه امروز است به پنج سال بعد واگذار میشود؛ این روند موجب خواهد شد از جامعه جهانی و کشور خود عقب بمانیم.
مطالبات زنان طی سالهای اخیر افزایش یافته است و زنان خواستار اصلاحاتی در حوزه قوانین شدهاند، اصلاحاتی که اگرچه هیچ تناقضی با قانون ندارد اما دیدگاههای شخصی و سنتی و تفکرهایی که بر قانون غلبه میکند باعث شده قوانین مربوط به حوزه زنان اصلاح نشود. باید در نظر داشت که قوانین مربوط به حوزه زن و خانواده به ۲ دسته تقسیم میشود؛ دسته اول قوانینی هستند که متن آن در قانون آمده، موجود و مستند به قانون نوشته شده است و افراد موظف به اجرای آن هستند.
اگر افرادی به اجرای قوانین مصوب نقدی دارند باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی را با ارائه نقد و پیشنهاد اصلاحات خود مطلع کنند، بیشک نمایندگان تلاش میکنند تا خواسته منتقدان بررسی و در صورت تایید اصلاح شود یا دولت تحت عنوان لایحه، نقد را بررسی و در کمیسیونهای تخصصی آن را اصلاح کند. دسته دوم مواردی است که مستند به قانون نیست و تنها نظرات شخصی افراد در آن اعمال میشود، به عبارتی وحدت رویهای در آن وجود ندارد و همین امر موجب میشود با مشکلاتی مواجه شویم.
اگرچه در زمینه بهداشت و آموزش برای خانوادهها تسهیلات خوبی فراهم شده است، اما در زمینه تدوین قوانین اجتماعی، هنوز قوانینی که زیبنده جامعه امروز زنان و خانواده ایرانی باشد، نداریم؛ هرچند در زمینه حمایت از خانواده قوانینی نوشته شده و اصلاحاتی در آن اعمال شده است، اما این قوانین هم به طور کلی نتوانسته پاسخگوی مسائل کلان زنان باشد. انتظار بانوان ایرانی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تسریع در رسیدگی و تصویب قوانین حوزه زن و خانواده است.
پرداختن به مطالبات بانوان ابزاری برای کسب آرای بیشتر
در بسیاری از موارد پرداختن به مطالبات بانوان تنها به دوره رقابتهای انتخاباتی و تقلیل آنها به ابزاری برای کسب آرای بیشتر تبدیل میشود. این گروه تاکید دارند که مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از مهمترین نهادهای نقشآفرین در حوزه زنان میتواند در مورد نقش زنان در اداره امور کشور وارد بحث شوند و انتظار عمومی این است که نمایندگان زن بتوانند پرچمدار پیگیری حقوق زنان باشند اما تجربه نشان داده نه تنها در مجلس یازدهم بلکه در بسیاری از دورههای مجلس، وقتی نمایندگان زن پستها را تحویل میگیرند، در رفع مشکلات زنان اقدامی نمیکنند.
تاکنون در برنامهریزیهای کلان کشور شاهد بودهایم که توانمندسازی وضعیت زنان و خانواده و برنامه مرتبط به آن از اولویت این برنامهریزیها محسوب میشود، از جمله در برنامه ششم توسعه توجه ویژهای به این بخش شده است. باید توجه داشت که دغدغه قانونگذاری در حوزه زنان باید مشارکتی باشد و از نگاه کارشناسی به موضوعات و مسائل بانوان توجه شود، در برنامههای توسعهای که بعضا در اجرا نیز موفق نبوده یکی از دلایلش این است که نگاه مشارکتی در تدوین آنها وجود ندارد و بعضا آرمانگرایانه نوشته میشود.
زمانی میتوانیم طرحهایی در جهت تحکیم بنیان خانواده و ارتقای جایگاه زن را به تصویب برسانیم که نگاه سنتی مجلس نسبت به خانمها تغییر کند.
زنگویی: این سوال خیلی مهمی است ولی باید ببینیم آیا بستر پرسیدن آن فراهم است؟ جامعه زنان هنوز از خواستههای خود اطلاع ندارد قوانین زنان پراکنده و شامل حوزههای مختلفی میشود لذا باید دید مجلس برای تک تک حوزهها چه قوانین دیده است. جامعه زنان در ایران به این بلوغ نرسیده که ببینیم چه خواستهای دارند مثل لایحه عفاف و حجاب یا بودجه که همه مجلس را درگیر خود میکند و باید دید چنین لوایحی برای زنان داریم.
باید مشخص کنیم آیا زنان را جزو اجتماع میبینیم تا قانونی برای آن دیده شود یا بانوان جدا هستند و در همه امور مربوط به آنها باید پیوست مشخص شود. نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر اصلا به این دید بانوان را نمیبینند که جامعه شامل زنان و مردان است و باید در همه قوانین پیوست زنان دیده شود لذا زنان اینگونه نمیتوانند نقش اصلی و تصمیمساز داشته باشند، نگاه ایدهال این است که حتما باید پیوست بانوان در قوانین مجلس لحاظ شود.
ایرنا: چگونه میتوان مشارکت سیاسی مردم به ویژه زنان در انتخابات را افزایش داد؟
زنگویی: به میدان آوردن مردم شاید در گذشته حاکمیتی بوده و مردم با دعوت حاکمیت به طور مستقیم ورود میکردند اما اکنون مردم به بلوغ فکری رسیدهاند و شرایطی در جامعه ایجاد شده که نقش رسانههای حاکمیتی مانند صدا و سیما و سایر رسانهها در این زمینه بسیار مهم است. اکنون آنچه مورد تاکید مقام معظم رهبری، دولت، مجلس همچنین خط مشی اصلی حاکمیت است استفاده از حضور مردم برای تشویق مردم پای صندوقهای رای است.
همه مشکلات را میبینیم، لمس میکنیم و به مردم حق میدهیم اما مردم هستند که این قشر را در همین شرایط امیدوار میکنند و به میدان میآورند، فعال سازی حلقههای میانی جامعه که همیشه مورد تاکید ویژه معظمله هستند نیز از دیگر راهکارها است.
حلقههای میانی بانوان جامعه مانند فعالان حوزه مساجد، بسیجیان، فعالان اجتماعی، اقتصادی، رسانهها و سایر اقشار نسبت به سالهای پیش فعالتر شده و بین مردم ریشه دارند لذا میتوانند به عنوان قشر کف اجتماع و به صورت موثر مردم را وارد روند انتخاباتی کنند.
حلقههای میانی همچنین میتوانند با فعال کردن مادران در اجتماع، زمینه حضور همسران و فرزندان خانوادهها را در انتخابات فراهم کنند، حاکمیت هم باید مانند همیشه به صورت بیطرفانه وظایف خود را در قبال هوشیارسازی، آگاه سازی و ایجاد میل و شور اجتماعی در انتخابات را انجام دهد.
اسدزاده: گاهی اوقات خطاهایی در رفتارمان داریم اینکه در مدت زمان همراهی و همکاری با یکدیگر و در این زمینه به طور خاص با مردم یادمان میرود که مردم هستند، در لحظاتی که نیاز مبرم داریم ناگهان به یاد مردم میافتیم. این فراموشی سهوی در خیلی از جاها باعث دلخوری میشود لذا پیشنهاد مشخص بنده این است که همیشه به صورت مستمر همراهی مردم را داشته باشیم و از رای، پیشنهاد و انتقادات سازنده آنها بهره ببریم.
توجه به مردم در تمامی موقعیتها راهکار افزایش مشارکت سیاسی
یکی از راهکارهای بسیار مهم استمرار همراهی و توجه به مردم در تمامی موقعیتهاست در حوزه امنیتی، استراتژی و تصمیمگیریهای کلان شاید نتوانیم از ظرفیت مردم استفاده کنیم در عین حال که حضور مردم نشانه اقتدار بوده و این در حوزه امنیتی یک مولفه محسوب میشود.
چرا خیلی وقتها فراموش میکنیم مردم هستند و در چنین زمانهایی ادعا میکنیم سهم مردم از همه بیشتر است لذا برای همراه کردن مردم باید فرایند توام و مستمری برای توجه و درک از آنها داشته باشیم.
محوریت قانون اساسی تعالی بشر است و این قانون مبتنی بر آموزههای دینی و با نگاه و قلم ویستاری حضرت امام خمینی (ره) به اجرا در آمده و فی نفسه مشکلی ندارد در حالی که موضوع خانواده در حرفها گفته میشود اما در عمل و تصمیمگیری و تامین اعتبارات در اولویتهای دوم و سوم قرار میگیرد.
فلش نهایی برنامهها به نوعی خانواده است فقط یادمان میرود خانواده علاوه بر نیازهای استراتژیک بلندمدت نیاز به امنیت روان کوتاه مدت، شادی و نشاط هم دارد که حس امید و بودن را به وی القا کند زیرا برای مردم محسوس و ملموس بودن لذتبخش است و برنامهریزی، آیندهنگری و افقهای دور به درد عوام نمیخورد در عین حال که باید باشد و ساخت زیرساخت ارزشمند است.
ضیاییان: برای افزایش مشارکت افراد در انتخابات به ویژه زنان باید برای حضور زنان ظرفیت سازی شود به نوعی لازم است تا برای حضور زنان در انتخابات تبعیض مثبت در نظر گرفته شود. تا زمانی که ضرورت این مساله در انتخابات ما دیده نشود و مسئولان دست به اصلاح آن نزنند شاهد کاهش مشارکتها خواهیم بود لذا باید از دل جریانهای سیاسی فعال کشور این ظرفیتسازی به وجود بیاید.
تجربه ۴۵ سال گذشته نشان داد اینکه ما بگوییم برای حضور زنان در انتخابات هیچ منع و تبعیضی وجود ندارد کافی نیست. برای تغییر این موضوع جریانهای سیاسی و احزاب سیاسی باید به ساز و کاری بیاندیشند که بتوانند صورت مسأله را تغییر دهند.
باید توجه کرد که نگرشهای برابریطلبانه در میان نسلهای جوان و زنان جوان مانند سیلی سهمگین در راه است و سیاستگذاران در انتخابات و پارلمان به جای مقابله با حضور زنان در مجلس، به همراهی همدلانه و توانمندسازی آنان کمک کنند تا بتوان انرژی و توان و نیروی اجتماعی و تقاضای نیمی از جمعیت جامعه که زنان هستند و مطالبهگری بالایی دارند را در راستای رسیدن به تفسیری مشترک از حضور در انتخابات و میدانها و ساحتهای سیاسی به کار گرفت.
زنگویی: قانون اساسی ما بر اساس و محور خانواده اسلامی ایرانی تدوین شده ولی قوانین پایین دستی آن در مجلسها و دولتهای مختلف بر اساس نگاه غربی و لیبرالی به خانواده و اقتصاد مصوب شدند که خلاف قانون اساسی است و این رویه باید در مجلس تغییر کند.
اصل نرم افزار بر مبنای تعلیمات و دادههای مدرنیته است چون وقتی از دهه ۷۰ خواستیم اقتصاد مدرن و لیبرالی را وارد کشور کنیم سبک زندگی مدرن و خانواده لیبرالی هم وارد ایران شود لذا قانون اساسی بر پایه خانواده ایرانی اسلامی است و اگر ما در فاز اجرا در مجلسها و دولتهای مختلف مشکل نمیداشتیم معظمله همیشه و هر سال بر احیای حفظ و حمایت از سبک زندگی اسلامی و تدوین قوانین در این حوزه به خصوص در بیانیه گام دوم به طور مشخص بر این موضوع تاکید نمیکردند.
این مبنای فکری عمیق در بیانیه گام دوم برای ما مانیفست و الگو است اما در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و سایر حوزهها قانونگذاری را در جایگاه خوبی نمیبینیم و انتظار ما از مجلس همیشه این بوده که محور اقتصاد در دولت و مجلس را بر مبنای اقتصاد اسلامی ایرانی پایهگذاری کنند کاری که تقریبا محال است.
انتظار داریم اینگونه دیدگاهها در مجلس به سرعت رشد پیدا کند و نمایندگان به این مسائل توجه ویژه داشته باشند تا بتوان از دل اینها خانواده ایرانی اسلامی را ساخت چون این مدل خانواده ناگهانی متولد نخواهد شد.
ایرنا: چرا باید رای بدهیم و اگر رای ندهیم چه اتفاقی میافتد؟
اسدزاده: رای ندادن به نوعی اعلام انفعال در برابر آینده است به هر حال اگر قرار است در این کشور زندگی کنیم در برنامههای آینده ما اتفاقاتی میافتد که قرار است دیگران برای ما تصمیمگیری کنند. اشتغالی که امروز برای خیلی از خانوادهها مساله است، ازدواج که به بن بست رسیده، خانه و زندگی مسکن و رفاه که همه مورد بحث است کاملا مباحثی است که در مجلس شورای اسلامی راجع به آن تصمیمگیری خواهد شد لذا باید مرجع درستی برای این مشکلات انتخاب کنیم.
وقتی آدمهای خوب رای نمیدهند افرادی رای خواهند داد تا آدم بد مدنظر خودشان را در آن جایگاه قرار دهند لذا تصمیماتی که اخذ خواهد شد هم بد خواهد بود بنابراین متضرر اصلی کسی است که به اصطلاح قهر کرده و در لایه انفعال قرار گرفت و فرصت را برای انتخاب انسان خوب برای تصمیم خوب از دست داد.
رسالت رسانه در این خصوص نمیتواند مغفول بماند چون رسانهها آموزش دیدهاند تا برای مخاطبهای مختلف بسته کلام آماده کرده و محتوا را متناسب با سلیقهها و سطوح متعدد تهیه کنند. اگر از همه ظرفیت و توان رسانه اعم از هنری، شاد، مباحث مذهبی و دینی کنار هم استفاده نشود گروهی که مخاطب یک جنس خاص هستند مغفول میمانند، مدل باید بگونهای باشد که روند نویی برای کلام داشته و افراد را با همین روش یکنواخت اغوا کنیم.
زنگویی: چرا سوال میپرسیم اگر رای ندهیم چه میشود؟ مگر قرار است کسی رای ندهد، این سوال را میپرسیم چون دشمن رای ندادن را در جامعه ما تبلیغ میکند و رای ندادن، قهر اجتماعی و ایجاد انفکاک، گسل و شکاف اجتماعی از طریق قهر بخشی از جامعه با حاکمیت را، راه علاجی برای پیروزی خود میداند.
اینکه برخی از هموطنان ما ممکن است دشمن را به رسمیت بشناسند دشمنی که میگوید شما در جامعهای زندگی میکنید که حق دارید قهر کرده و در انتخابات مشارکت نکنید، قهر کردن یک روش مبارزه منفی است و شما باید در مقابل حاکمیت این روش را انتخاب کنید.
اما رسانهها و فضای مجازی و نیروهای مردمی دلسوز انقلاب وظیفه دارند که در شرایط کنونی با این تفکر و منطق دشمن، مقابله فرهنگی آگاهانه و دقیق و تبیینی کنند تا چنین فتنهها و شبهاتی در ذهن مردم شکل نگیرد یا برطرف شود.
نظر شما