به گزارش خبرنگار ایرنا، از کرمانشاه به سمت بیستون پس از طی کردن ۲۰ کیلومتر راه مشاهده حجم زیادی از بخار آب نظرها را به سمت خود جلب می کند، اینجا نیروگاه حرارتی بیستون قلب تپنده تولید برق غرب کشور که ۲۴ ساعت شبانهروز و هفت روز هفته کار میکند.
این نیروگاه مهم یار روزهای سخت شبکه برق رسانی کشور است زیرا علاوه بر اینکه توربین های بزرگش میتواند با سوخت گاز بچرخد، در صورت قطع گاز با سوخت مازوت نیز می تواند به کارش ادامه دهد و همچنان انرژی حیاتی برق را به شبکه سراسری ارسال کند.
در مورد مضرات مصرف سوخت مازوت و زیان های زیست محیطی آن حرف و حدیث بسیار است و این موضوع به تصمیم مقامات بالادستی بر می گردد که چگونه به موضوع نگاه کنند تا توربین های این نیروگاه به گونه ای بچرخد که کمترین آسیب را برای محیط زیست داشته باشد.
هرچند سالمترین کار استفاده از سوخت گاز است اما در شرایط بحرانی اگر دچار مشکل در سیستم گازرسانی شویم آن وقت است که نقش حیاتی این نیروگاه در تامین برق شبکه سراسری پر رنگ می شود، تصور کنید که برق بیمارستان ها و مراکز حیاتی کشور قطع شود آن وقت چه اتفاقی می افتد؟
با این وجود به نظر می رسد بهینه سازی سیستم مازوت سوزی نیروگاه و استفاده از فیلتر باید در اولولیت باشد که گوگرد آزاد شده آن کمترین آسیب را برای محیط زیست و هوایی که نفس می کشیم داشته باشد و البته این کار نیازمند تخصیص بودجه است چرا که حداقل اولین نفراتی که ممکن است از مازوت سوزی نیروگاه آسیب ببینند همان ۴۰۰ نیروی شاغل در خود مجموعه باشند.
این نیروگاه از ۲ واحد بخار تشکیل شده است که هر کدام از آنها در بار کامل ۸۰ کیلومتر مکعب گاز و یا ۷۵ تن بر ساعت مازوت مصرف می کنند، آب مصرفی هر کدام از واحدها نیز ۵۰۰ مترمکعب بر ساعت است.
برای بررسی چگونگی فعالیت این نیروگاه تصمیم گرفتیم تا با همکارانمان بازدیدی از آن داشته باشیم و برای این کار هماهنگی های لازم را از قبل انجام دادیم و صبح یک روز کاری به سمت آنجا حرکت کردیم.
نیم ساعتی طول کشید تا به نیروگاه رسیدیم در ابتدای کار دیداری با مسعود میرزا عسگری مدیرعامل مجموعه داشتیم و سپس به راهمان برای بازدید میدانی از قسمت های مختلف ادامه دادیم.
مخازن بزرگ آب نیروگاه اولین جایی بود که از نزدیک بازدید کردیم، آب مورد نیاز این مجموعه از طریق سه حلقه چاه فلمن در فاصله ۶ کیلومتری تامین می شود، چاه ها در مجاورت رودخانه گاماسیاب قرار دارند که در مجموع ۲ هزار متر مکعب در ساعت آب پمپاژ می کنند.
بعد از اینکه سختی آب گرفته شد در نهایت برای چرخش توربین های نیروگاه به بخار تبدیل می شود، هرچند با توجه به حجم زیاد آب مصرفی نیروگاه و مشکل کم آبی در کشور به نظر یکی از برنامه های توسعه ای اینجا باید تبدیل دوباره بخار به آب و چرخش آن در مجموعه باشد که هنوز عملیاتی نشده است.
پراکنده بودن تعدادی ورق فلزی در داخل محوطه اولین چیزی بود که نظر ما را به خود جلب کرد که از سازه بزرگ نیروگاه به اطراف پرت شده بودند، به همه ما کلاه ایمنی و ماسک دادند و وقتی وارد سازه اصلی نیروگاه شدیم و از راهروهای تاریک و راه پله های فلزی با آن لوله کشی های عظیم عبور می کردیم انگار خودمان را در سکانسی از یک فیلم ترسناک می دیدیم.
در کنار کوره های مازوت سوزی نیروگاه به دلیل آزاد شدن گاز سدیم، هوا سنگین می شود و نفس کشیدن را سخت می کند و آنجاست که معنای سختی کار را واقعا می توان درک کرد.
به قلب نیروگاه می رسیم اتاقی پر از مانیتور و سیستم های الکترونیکی که عده ای از جوانان نخبه این سرزمین به صورت شیفتی لحظه به لحظه عملکرد بخش های مختلف را زیر نظر دارند.
اینجا را ایتالیایی ها حد فاصل سال های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳ ساخته اند و ۲ واحد بخار آن هر کدام ۳۲۰ مگاوات در ساعت برق تولید می کند، یعنی برق تولیدی این نیروگاه ۶۴۰ مگاوات در ساعت است که به تنهایی می تواند تا ۷۰ درصد نیاز برق استان کرمانشاه را پوشش دهد، این میزان برق تولیدی می تواند روشنایی ۶۴۰ میلیون لامپ ۱۰۰ وات را تامین کند.
بعد از بازدید از تمام قسمت های نیروگاه در نهایت از کارکنان زحمت کش آنجا که با روی باز پذیرای ما بودند خداحافظی کردیم و به سمت کرمانشاه به راه افتادیم.
در مسیر برگشت آنچه که ذهن ما را بیشتر درگیر کرد زحماتی بود که بخشی از نیروهای این مرز و بوم برای سرپا نگه داشتن کشور با وجود تمام تحریم ها و بی مهری ها در شرایط سخت کاری متحمل می شوند.
نظر شما