پس از انعقاد تفاهمنامه همکاری بین دو دانشگاه علامه طباطبائی و دانشگاه زبان و فرهنگ چین، نخستین نشست علمی مشترک و آن لاین بین دو دانشگاه علامه طباطبائی تهران و دانشگاه زبان و فرهنگ پکن با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن برگزار شد.
در این نشست که با مشارکت شمار چشمگیری از استادان و دانشجویان و پژوهشگران ایرانی و چینی برگزار شد ۶ تن از استادان برجسته ایرانی و چینی به ارائه سخنرانی پرداختند. گزارش پیشرو شرحی از اظهارات «وفایی» استاد گروه زبان و ادبیات چینی دانشگاه تهران، «شی گوانگ» رئیس گروه زبانهای آسیایی در دانشگاه زبان و فرهنگ چین و «غلامعلی چگنیزاده» استاد روابط بینالملل و رئیس مرکز چینشناسی دانشگاه علامه طباطبائی در این نشست است.
گفتگوهای شرقی ـ شرقی
«وفایی»، استاد گروه زبان و ادبیات چینی دانشگاه تهران، در سخنرانی خود با عنوان «راه پیش روی مطالعات چین در ایران پساکرونا» ضمن اشاره بهجای خالی اصطلاح «ایرانشناسی» در میزگردهای مشترک دو کشور، تأکید کرد که امروزه نه تنها دو دولت و ملت ایران و چین، بلکه جهانیان نیازمند شکلگیری گفت وگو میان تمدنهای شرقیاند.
وی گفت وگو را مهمترین نیاز فوری همگان در جهان پساکرونا عنوان کرد و گفت: مقدمه گفت وگوی تمدن غربی و شرقی، شکلگیری گفت وگوی شرقی-شرقی است که در این فضای گفتمانی، جایگاه تمدن پارسی و تمدن چینی برجسته و مشهود است. گام نخست برای شکلگیری این گفتگو نیز، شناخت متقابل و بیواسطه دو تمدن کهن آسیایی از یکدیگر خواهد بود.
این استاد زبان چینی دانشگاه تهران در ادامه سخنان خود درباره وضعیت چینشناسی در ایران، ضمن اشاره به تحصیل صدها دانشجوی علاقهمند به فرهنگ و زبان چین در سه دانشگاه برتر ایران، آینده وضعیت چینشناسی در ایران را بسیار روشن ارزیابی کرده و مهمترین اقدام در این زمینه را، شکلگیری «چینشناسی بیواسطه» و از روی متون و آثار دست اول چینی، فارغ از قضاوتهای غربیان و شرقیان عنوان کرد.
از دید «وفایی»، کرونا بر سه وجه از زندگی بشر، که در زبان چینی همگی با نویسه «شنگ生» آغاز میشود اثر گذاشته است که عبارتاند از: حیات و جان بشری (بهداشت)، فرایند زندگی بشری (جامعه) و تولید (اقتصاد). از اینرو در برابر صدماتی که بیماری کرونا بر این سه عرصه وارد کرده است، جامعه و اقتصاد جهان نیز بیوقفه در حال تقویت خویش بوده و یکی از مصادیق این فرایند، تقویت گفت وگوها در فضای مجازی است که امکان گفت وگوهای بیواسطه را فراهم کرده است.
این استاد دانشگاه تهران همچنین ضمن تأکید بر اینکه شناخت حقیقی دو ملت ایران و چین مستلزم دو اصل اساسی: شناخت ایران به روایت ایران و شناخت چین به روایت چین است افزود: به سخن دیگر، این شناخت زمانی قابل استناد است که بیواسطه صورت گیرد. این شناخت بیواسطه هم نیازمند دسترسی به کتب بومی است که بازهم با توجه به شرایط همهگیری کرونا میتوان از منابع دیجیتالی برای تقویت این حوزه استفاده کرد.
«وفایی» در پایان سخنان خود به منظور تقویت هرچه بیشتر روابط فرهنگی بیواسطه میان دو کشور، پیشنهاد راهاندازی مرکز تعاملات دانشگاههای ایران و چین در چارچوب شاخه فرهنگی «ابتکار یک پهنه یک راه» (در مقابل ابتکار |یک کمربند، یک اده (جاده ابریشم سابق))، ایجاد بانک اطلاعات چینشناسی و ایرانشناسی و برقراری کانال ارتباطاتی مستقیم میان استادان دو کشور، ایجاد کتابخانههای مجازی به دو زبان پارسی و چینی و ایجاد دسترسیهایی برای پژوهشگران ایرانی و چینی جهت بهرهبرداری از منابع تصویری و مکتوب بومی دو کشور برای خوانش بیواسطه فرهنگ دو کشور را هم مطرح کرد.
رابطه مدنی؛ نیاز امروز ایران و چین
«شی گوانگ»، رئیس گروه زبانهای آسیایی در دانشگاه زبان و فرهنگ چین نیز بخش اعظم سخنان خود را به توصیف تلاشها و اقدامات صورت گرفته توسط گروه زبانهای آسیایی این دانشگاه برای آشناسازی جامعه چین با فرهنگ و ادب پارسی اختصاص داد و گفت: از جمله این تلاشها میتوان به چاپ کتاب فرهنگ چینی به فارسی در سال ۱۹۹۶ و چاپ کتاب فرهنگ غزلهای فارسی به چینی در سال ۲۰۰۳ اشاره کرد و علاو بر تدوین و تعریف کتابهای فارسی برای علاقهمندان به آموزش زبان فارسی در چین، استادان این گروه کتابهایی را هم برای علاقهمندان آموزش زبان چینی به فارسیزبانان تدوین کردهاند.
وی همچنین به چاپ مجموعه «شاهکارهای ادب فارسی» در ۱۸ جلد در سال ۲۰۰۱ توسط انتشارات هنر اشاره کرد که این کتاب در سال ۲۰۰۳ موفق به کسب جایزه ترجمه آثار فارسی به چینی را در جشنواره ادب و فرهنگ پکن شده بود.
«گوانگ» افزود: این دانشگاه بهجز آثار ترجمه استادان گروه زبان فارسی دانشگاه پکن درزمینه پژوهشهای علمی، در حوزه زبان شناسی و فرهنگ و ادب فارسی نیز موفق به نگارش آثار پرشماری شده است که ازجمله آنها میتوان به کتاب «تاریخ ادبیات فارسی»، «پژوهش در شاهنامه فردوسی» و «پژوهش تاریخ چین» در جامعه و تاریخ اشاره کرد.
به گفته وی، گروه زبان فارسی دانشگاه پکن تاکنون ۴ دوره سمینار ادب فارسی و ۶ دوره همایش ایرانشناسی را برگزار کرده است که مجموع مقالات آن توسط انتشارات دانشگاه پکن چاپشده است. این گروه در طول ۶۰ سال گذشته همواره کوشش کرده تا زمینههای آشنایی جامعه چینی با فرهنگ و ادب پارسی را فراهم سازد.
«گوانگ» در ادامه افزود: امروزه استادان این گروه به دنبال تقویت روابط فرهنگی میان چین و کشورهای فارسیزبان هستند.
این استاد زبان فارسی دانشگاه زبان و فرهنگ پکن در بخش دوم سخنان خود ضمن اشاره به خاطرهای درباره تجربه حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مردم ایران را افرادی عاشق کتابخوانی توصیف کرد که در روز بیش از نیم ساعت وقت خود را صرف مطالعه کتاب میکنند و از شهرهای گوناگون خود را به نمایشگاه بینالمللی کتاب میرسانند تا از این فرصت استفاده نمایند. «گوانگ» درباره وضعیت کتابهای چینی در نمایشگاه کتاب تهران هم گفت: بازدیدکنندگان ایرانی حتی به کتابهای چینی علاقه نشان میدادند اما در آن زمان بیشتر کتابها به زبان انگلیسی یا چینی چاپشده بودند. اما سال گذشته در مقایسه با سالهای پیش، شمار بسیاری از کتابهای چینی را به زبان فارسی ترجمه کرده بودند و بازدیدکنندگان ایرانی هم از این لحاظ بسیار رضایت داشتند.
وی در پایان ضمن ابزار علاقهمندی گروه زبان فارسی دانشگاه پکن به تلاش برای تقویت روابط فرهنگی دو کشور افزود: گروه زبان فارسی دانشگاه پکن در حال برنامهریزی برای برگزاری مجموعه سمینارهای فرهنگی در دوران «پساکرونا» است و ما باید تلاشهای خود را مضاعف کنیم تا مردم دو کشور صدای همدیگر را بشنوند و تحت تأثیر گزارشهای نادرست رسانهها درباره شیوع کوید ۱۹ قرار نگیرند.
نقش ایران و چین در نظم نوین بینالمللی
«غلامعلی چگنیزاده»، استاد روابط بینالملل و رئیس مرکز چینشناسی دانشگاه علامه طباطبائی نیز به عنوان سخنران پایانی این نشست، روابط فرهنگی دو کشور را از منظر سیاست بینالملل و دانش تخصصی روابط بینالملل بررسی کرد و گفت: بعد جدیدی باید به روابط فرهنگی ایران و چین افزوده شود و آن بعد باید به بازیابی همه قابلیتهای دو فرهنگ برای پاسخگویی به نیازهای راهبردی و چالشهای راهبردی در نظم پیشروی جهان پساکرونا پرداخته شود.
وی در ادامه گفت: اگرچه در آسیا دو فرهنگ ایرانی و چینی، تنها فرهنگهای بزرگ این قاره پهناور نیستند اما از عمدهترین منابع فرهنگی در این قاره کهن و پهناور هستند و ما باید به سویی حرکت کنیم که روابط فرهنگی این دو را از چیزی که بیشتر متداول بوده خارج کنیم و این روابط فرهنگی را در خدمت رفع چالشهای این دو ملت بزرگ قرار دهیم.
از نگاه چگنی زاده، باید دستور کار جدیدی برای روابط فرهنگی دو کشور از منظر حل مسائل راهبردی در جهان معاصر تدوین کرد و آن روابط فرهنگی ایران و چین را از منظری سیاسی و بینالمللی مورد توجه قرار داد.
وی در این خصوص گفت: اگر این بعد سیاسی و بینالمللی روابط ایران و چین مورد غفلت قرارگیرد، هرگونه کوشش برای تقویت روابط فرهنگی دو کشور اثرگذاری خود را از دست میدهد.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه ضمن توصیف جهان بینالمللی معاصر بهعنوان جهانی آشوبزده و بدون الگوهای مستحکم رفتاری که دو ویژگی اصلی آن گذار و آسیبدیدگی نهادی است، ساختارهای موجود را فاقد کفایت لازم برای ساماندهی به زندگی عمومی بشر توصیف کرد.
از دید وی، در چنین شرایطی لازم است بر برپایی یک فرهنگ عمومی بینالمللی تمرکز شود که شکلگیری چنین فرهنگی، ضرورت تولید ایدههای کانونی و بنیادی را طلب میکند.
چگنی زاده اظهار داشت: دو کشور ایران و چین با پشتوانه غنی فرهنگ و تاریخی خود میتوانند در تولید مفاهیم نظری و ایدههای کانونی نقش مهمی ایفا کنند.
وی در ادامه افزود: ایران و چین نه تنها میتوانند روابط دوجانبه فعالی داشته باشند، بلکه میتوانند بسترهای لازم «چند جانبهگرایی» را نیز فراهم کنند. این چند جانبهگرایی هم باید بهمنظور استفاده از منابع فرهنگی در پاسخ به نظم نوین بینالمللی شکل بگیرد.
«چگنیزاده» در این خصوص اذعان داشت: امروزه تقریباً همه اندیشمندان روابط بینالملل درباره ظهور ویژگی از «جاکندگی» و ظهور نظم جدید در نظام بینالملل اتفاق نظر دارند. دو کشور ایران و چین هم نمیتوانند روابط فرهنگی خود را از این نیاز ضروری جدا بکنند. درواقع روابط فرهنگی ایران و چین باید در چارچوب این نیاز بازسازی و تعریف شود بهگونهای که منابع و ظرفیتهای دو کشور را در خدمت نیازمندیهای راهبری دو کشور قرار دهد.
رئیس مرکز چینشناسی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان، ضمن تأکید بر لزوم «مسئلهمحور» شدن روابط فرهنگی دو کشور با توجه به مختصات این نظم نوین گفت: این روابط باید از انتزاع و تمرکز صرف و بازخوانیهای بدون هدف متون کلاسیک خارج شود. چون ظرفیت بسیار زیاد دو فرهنگ ایرانی و چینی در تولید ایدههای مورد نیاز امروز جامعه بشری به شکلی است که این روابط فرهنگی باید بهگونهای تنظیم شود تا بتواند به سهم خود به چالشهای فقدان نظم جهانی پاسخگو باشد.
نظر شما