جنگ اوکراین؛ غافلگیری در آغاز، ابهام برای پایان

تهران- ایرنا- چنان که پرده نمایش جنگ اوکراین از یکسال پیش، جهان را به طرز غافلگیرکننده میخکوب خود کرد، سکانس پایان این درگیری، مبهم و نامشخص است اما پس از مقاومت نسبی روسیه در مقابل تحریم‌ها و ارسال تسلیحات کمکی به اوکراین برای ایجاد موازنه نظامی، تشدید کامل درگیری‌ها با مشارکت مستقیم غرب دور از انتظار نیست.

به گزارش ایرنا، پیش از سپیده‌دم بیست‌وچهارمین روز از دومین ماه میلادی سال ۲۰۲۲ (پنجم اسفند ۱۴۰۰)، یک سخنرانی غیرمنتظره، از آغاز جنگی خبر داد که ماه‌ها بعد، حتی «خاویر سولانا» دبیرکل اسبق ناتو در مورد آن اعتراف کرد: «اگر از من بپرسید که آیا فکر می‌کردم حمله روسیه به اوکراین ممکن است اتفاق بیفتد، می‌گویم: نه، تا ماه فوریه فکر نمی‌کردم این اتفاق بیفتد».

علت‌شناسی جنگ اوکراین: ماهیت و اهداف جنگ از دیدگاه روسیه و غرب

طبق گفته «جان مرشایمر» استاد مشهور و نظریه‌پرداز آمریکایی روابط بین‌الملل، این درگیری، پیامد گسترش ناتو به شرق و تمایل ایالات متحده برای ایجاد یک دژ نظامی غربی در مرز روسیه و ادغام اوکراین در ناتو است: استراتژی که روسیه پس از اجلاس ناتو در بخارست در سال ۲۰۰۸، آن را بی‌جواب نگذاشت؛ این سازمان نظامی در این اجلاس از قصد خود برای ادغام گرجستان و اوکراین خبر داد و دولت وقت «ولادیمیر پوتین»، در بیانیه‌ای آن را غیرقابل قبول و اقدامی علیه امنیت ملی روسیه خواند و اعضای ناتو را از عواقب بحران ساز آن برحذر داشت.

در سال‌های بین ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۲، آمریکا روند ادغام تدریجی اوکراین در ناتو را هر چند به صورت غیرقانونی و غیرعملی انجام داد. در سال ۲۰۱۴، آمریکایی‌ها برای ایجاد بی‌ثباتی در دولت تازه‌منتخب و استقرار یک رژیم با روابط دوستانه با واشنگتن فشار آوردند و در سال‌های بعد، سطح آمادگی نیروهای مسلح اوکراین را به سطح آمادگی ناتو رساندند. در سال ۲۰۱۴، روسیه، کریمه را بدون درگیری نظامی ضمیمه سرزمین خود کرد.

در سال ۲۰۲۱، روند ادغام واقعی اوکراین در سازمان نظامی آتلانتیک شتاب قابل توجهی داشت: تدارکات قابل توجه تسلیحات، تمرین‌های نظامی مشترک بزرگ و در نوامبر همان سال، کنوانسیون دوجانبه آمریکا و اوکراین که در جریان آن، قصد مشترک برای ادغام اوکراین در ناتو، این بار به صورت قانونی اعلام شد.

بر اساس این تفسیر، علت شناختی جنگ در اوکراین، از دیدگاه روسیه، یک جنگ پیشگیرانه در دفاع از منافع حیاتی این کشور و نه یک جنگ برای الحاق و فتح امپریالیستی است؛ انگیزه روسیه حتی گسترش سرزمینی روسیه در اروپا نیست. از سوی دولت‌های غربی اما تعریف ماهیت و اهداف جنگ اوکراین، مداخله روسیه و گسترش سرزمینی این کشور است.

جنگ اوکراین؛ غافلگیری در آغاز، ابهام برای پایان

هیچ چیز به روز قبل از آغاز جنگ اوکراین باز نخواهد گشت

درگیری های پراکنده میان مسکو و کی‌یف اگر چه در سال ۲۰۱۴ و به دنبال الحاق کریمه آغاز شد اما از ۲۴ فوریه سال گذشته و به دنبال تهاجم نیروهای روسی به خاک اوکراین، این درگیری وارد مرحله‌ای متفاوت و در مقیاس بزرگ شد. از ویرانی ساختمان‌ها و صدها هزار قربانی این جنگ که بگذریم، نظم جهانی کنونی نیز در حال تغییر است. بی تردید، ۲۴ فوریه به عنوان تاریخی که تغییرات ژئوپلتیکی در جهان به نقطه‌ای بی‌بازگشت رسید، در خاطره‌ها خواهد ماند. از زمان بحران موشکی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در شش دهه پیش، تنشی مانند جنگ یکسال اخیر در خاک اوکراین، در مواجهه با احتمال وقوع جنگ هسته‌ای وجود نداشته است. نباید فراموش کرد که شروع یک جنگ، نسبتا آسان است اما پایان دادن به آن دشوار و اجتناب از عواقب آن به ویژه زمانی که صحبت از قدرت‌های اتمی باشد، غیرممکن است.

به نوشته روزنامه لا وانگواردیا اسپانیا «غرب پس از پیروزی در جنگ سرد، اکنون صلح را از دست داده و نه تنها پس از پایان جنگ اوکراین، دنیا دیگر مثل قبل نخواهد بود، بلکه این درگیری نشان داد که هژمونی غرب بیش از پیش توخالی شده است».

میرا میلوسویچ متخصص سیاست بین‌الملل از موسسه سلطنتی الکانو اسپانیا معتقد است غرب در جنگ سرد پیروز شده اما صلح را از دست داده است. وقتی جنگ تمام شود، دنیا دیگر مثل قبل نخواهد بود. به گفته این کارشناس اسپانیایی، بعد از جنگ اوکراین، وضعیت از یک سیاست امنیتی به سمت یک سیاست دفاعی و دو بلوک «غرب و دیگران» می‌رود. این وضعیت چندان تاریک یا روشن نیست و به سبک جنگ سرد نخواهد بود چرا که وابستگی متقابل اقتصادی بیشتر است.

در حال حاضر، قدرت‌های جدیدی مانند چین و هند و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای‌تر مانند برزیل و ترکیه، نفوذ خود را افزایش داده‌اند. اما آنچه در بافت غربی شاهد هستیم، کاملا برعکس است: زوال نسبی. بر اساس نقشه جهان، شرق بیشتر طرفدار مسکو است و غرب تقریبا به موازات آن، در برابر روسیه قرار دارد.

ارسال سلاح به اوکراین، تلاش غرب برای ایجاد موازنه نظامی در میدان نبرد

پیش‌بینی‌ و ادعاهای مقام‌های غربی از تدارک کرملین برای حمله‌ای گسترده در بهار آینده سبب شد تا در حمایت نظامی خود از کی‌یف پا را فراتر نهاده و تلاش کنند تا موازنه نظامی و تسلیحاتی را در میدان نبرد اوکراین ایجاد کنند. این در حالی است که عطش سیری‌ناپذیر اوکراین سبب شده تا درخواست کمک هر چه بیشتر، به یکی از تکراری‌ترین مطالبه‌های دولت ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهوری اوکراین تبدیل شود.

آمریکا و متحدانش همچنان به ایفای تعهد میلیاردها دلار کمک‌های نظامی به اوکراین پایبند هستند و به آن ادامه می‌دهند با این حال، در موارد متعددی، سربازان اوکراینی نمی‌دانند چگونه از این سلاح‌های غربی در جنگ استفاده کنند و در نتیجه از استفاده از تسلیحات خارجی خودداری می‌کنند. در سایر موارد یا روس‌ها در حین نبرد، این تجهیزات را نابود می‌کنند و یا آن‌ها را تحت اختیار خود در می‌آورند.

واقعیت این است که یادگیری نحوه استفاده از سلاح‌های مدرن، مستلزم دوره‌های آموزشی طولانی‌مدت است. به این ترتیب، زمان، عنصر بسیار کمیابی است که در طول درگیری‌های مسلحانه از آموزش متخصصان واجد شرایط جلوگیری می‌کند و پیامدهای غم‌انگیزی برای افراد بی‌تجربه و کارنابلد به دنبال دارد. در حال حاضر تعداد کمی از سربازان اوکراینی از مهارت کافی برای استفاده از سلاح‌های غربی یا مدرن برخوردار هستند و زمانی که این گروه افراد از دور جنگ کنار روند، چه کسانی جایگزین آن‌ها خواهد شد؟ سربازان ساده و آموزش ندیده. «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تازگی در مورد رسیدن تانک‌ها به اوکراین و آموزش‌های نظامی مقتضی گفت: تانک‌ها به خدمه آموزش‌دیده نیاز دارند. این مثل آموزش رانندگی ماشین نیست و نیاز به هفته‌ها آموزش بسیار تخصصی دارد.

جنگ و انتخاب‌های سخت

«بوریس جانسون» نخست وزیر پیشین انگلیس، هفتم آوریل ۲۰۲۲ (۱۸ فروردین ۱۴۰۱)، رئیس جمهور اوکراین را ملاقات کرد و به صورت رسمی اعلام کرد که اوکراین، نیروهای روسیه را در دروازه‌های کی‌یف عقب رانده است و به بزرگ‌ترین شاهکار تسلیحاتی قرن ۲۱ دست یافته است. از آن زمان به بعد، همه روابط دیپلماتیک بین اوکراین و روسیه متوقف شد. از آن زمان تا کنون، جنگ اوکراین به طور کلی، بسیاری از دولت‌های اروپایی را در مقابل تصمیم‌های دشواری قرار داده است.

آلمان برای نشان دادن حمایت خود از کی‌یف، تابوهای چند دهه‌ای در سیاست خارجی و دفاعی خود را شکسته است. فنلاند و سوئد پیوستن به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را خواستار شده‌اند و سایر دولت‌ها به دلیل نزدیکی به مسکو دچار تنش شده‌اند.

سوئیس کشور کوچک آلپ با جمعیت هشت میلیون و ۷۰۰ هزار نفری که در قلب قاره سبز قرار دارد و توسط اتحادیه اروپا احاطه شده است، هیچ تردیدی در مورد شناسایی طرفین این درگیری، به زعم خود به عنوان متجاوز و قربانی ندارد، اما جنگ اوکراین، بی‌طرفی سنتی این کشور را که یکی از شاخصه‌های سیاست خارجی این کشور محسوب می‌شد، به آزمون گذاشته و بحث‌ها در مورد محدودیت‌ها و توانایی‌های این کشور برای پاسخ به این وضعیت بی‌سابقه پس از جنگ جهانی دوم را برانگیخته است.

جنگ اوکراین؛ غافلگیری در آغاز، ابهام برای پایان

راه صلح از جنگ می‌گذرد!؟

با گسترش ناتو به شرق و اصرار بر عضویت اوکراین، آمریکا یک تله استراتژیک برای روسیه ایجاد کرد و روسیه را مجبور به انتخاب بین دو گزینه، هر دو در میان مدت و بلندمدت بسیار خطرناک کرد: پذیرش حضور تهدیدآمیز یک دژ نظامی غربی پشت دروازه‌های روسیه؛ تحریک روسیه به مداخله نظامی با فرض خطر جدی درگیری با ناتو و به خطر انداختن روابط سیاسی و اقتصادی مسکو با اروپا. روسیه پس از سال‌ها تلاش برای اجتناب از جنگ، اگر چه وارد این منازعه با غرب شد، با این حال، ایالات متحده به طور جدی توانایی‌های واکنش و مقاومت نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روسیه را دست کم گرفته است.

از زمانی که روسیه در ۲۴ فوریه نیروهای خود را به اوکراین اعزام کرد و آن را «عملیات نظامی ویژه» خواند، کشورهای غربی تحریم‌های بی‌سابقه‌ای را علیه سیستم مالی و شرکت‌های روسی اعمال کرده‌اند. «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهوری روسیه تاکید کرد «روسیه در برابر فشار بی‌سابقه مقاومت کرده است» و تحریم‌ها نتیجه معکوس بر آمریکا و متحدان اروپایی آن داشته، رشد تورم را تسریع کرده و همچنین استانداردهای زندگی را پایین آورده است.

بلومبرگ در مقاله‌ای نوشت کارزار تحت رهبری آمریکا برای منزوی ساختن روسیه و چین از طریق تحریم‌های شدید شکست خورده است.

با گذشت یکسال از جنگ اوکراین، روشن است که پیروزی نظامی اوکراین بر روسیه غیرممکن است و ارسال انبوه سلاح‌ها به کی‌یف گواه این ادعا است. اما نکته حائز اهمیت اینکه کمک غرب به اوکراین می‌تواند این درگیری را ادامه‌دار کند. در مقابل، می‌توان پیش‌بینی کرد که روسیه نیز جنگ فرسایشی را برای مدت طولانی‌تری ادامه خواهد داد.

بی تردید، نخستین راهکار کاهش خسارت‌های جنگ اوکراین، تنش‌زدایی از این درگیری است؛ از این منظر، غرب را می‌توان مسئول طولانی‌شدن جنگ اوکراین دانست.

به گفته رالف زیمرمن، مدرس سابق استراتژی نظامی «نیروهای مسلح ایالات متحده»، «غرب، تجهیزات نظامی در اختیار اوکراینی‌ها قرار می‌دهد و چنان که انتظار می‌رود، این مسئله مانع از مذاکره و دستیابی به توافق‌های آتش‌بس می‌شود». وی تاکید کرد ضرورت دستیابی به یک راه‌حل فوری برای وضعیت اوکراین وجود دارد؛ راهکاری که به تامین مالی شرکت‌های تسلیحاتی غربی به نفع «هزینه‌ای معقول‌تر» پایان دهد؛ راهکاری که هیچ عقل سلیمی آن را انکار نمی‌کند و خطر یک فاجعه جهانی را به حداقل می‌رساند.

پس از تنش‌زدایی، راهکار احتمالی دیگر، فرار رو به جلو و تشدید کامل درگیری‌ها با مشارکت مستقیم نیروهای غربی است؛ خطر یک جنگ متعارف با شدت بالا که آمریکا و ناتو برای آن آماده نیستند. مقاومت نسبی روسیه در مقابل بسته‌های پیاپی تحریمی علیه کرملین، ارسال تسلیحات مدرن و پیشرفته به اوکراین برای ایجاد موازنه نظامی در میدان نبرد، چنان که شاهد هستیم مشارکت غرب رفته رفته پررنگ‌تر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha