در سالهای ابتدایی انقلاب اما سیاست گسترش روابط با کشورهای آفریقایی دنبال شد و شاید یکی از قلههای آن روابط حسنه میان تهران _ ژوهانسبورگ است که تا به امروز حفظ شده است. در سالهای بعد و با روی کار آمدن دولتهایی که به فکر گسترش روابط با اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی بودند، قاره آفریقا به حاشیه رانده شد و در عمل فعالیت مؤثری برای گسترش روابط انجام نشد.
در دولت نهم و دهم تلاشهایی برای سرمایهگذاری و گسترش روابط با برخی از کشورهای آفریقایی مانند سنگال و جیبوتی صورت گرفت که به دلیل نبود مطالعات کافی و حملههای سیاسی طرفداران سیاستهای غربی در ایران بینتیجه ماند.
سرانجام دهه ۹۰ را شاید بتوان سیاهترین دوره در روابط با قاره آفریقا دانست. در دورهای که رقیبان منطقهای ما (امارات متحده، عربستان و ترکیه) در حال رقابت تنگاتنگ در گسترش روابط خود با کشورهای قاره بودند، تجارت کشور با این قاره شیب نزولی به خود گرفت در دیگر زمینههای همکاری نیز وضعیت گاهی به زیر صفر نیز رسید.
حال اما دولت سیزدهم در راستای دو سیاست کلان خود در زمینه امور بینالملل یعنی تقویت سیاست همسایگی و نگاه به شرق، اقدام به گسترش روابط خود با این قاره در زمینههای سیاسی، اقتصادی و چه بسا هم امنیتی کند.
اما شاید بین همه بازیگران فعال در منطقه، احساس خصومت و رقابت شدید وجود نداشته باشد و جمهوری اسلامی بتواند به یک همکاری راهبردی دیگر مانند اقدامی که در سوریه انجام داد، دست بزند. بدون شک این ابتکار علاوه بر تحکیم روابط دوجانبه با کشورهای همکار بر تسریع فرایند گسترش روابط نیز تأثیر خواهد گذاشت.
با توجه به روابط دوجانبه ایران _ روسیه، عقبماندگی ایران در توسعه روابط با قاره و نفوذ (نه همهجانبه) روسیه در برخی از کشورهای آفریقایی و همچنین سابقه درخشان همکاری دو کشور در سوریه به نظر میرسد یکی از کشورهایی که جمهوری اسلامی میتواند با آن به همکاری بپردازد، روسیه است. در این یادداشت تلاش شده به برخی از ابعاد این همکاری احتمالی اشاره شود.
در دو قرن گذشته، آفریقا صحنه استعمار کشورهای اروپایی بوده و مردم منطقه تا به امروز دیدگاه منفی خود نسبت به کشورهای غربی را حفظ کردهاندمزیت و چرایی همکاری
در ابتدا باید به این مساله توجه داشت که هر دو کشور ایران و روسیه دارایی مزیتی ذاتی نسبت به برخی دیگر از بازیگران دارند و آن هم نبود سابقه استعماری در قاره آفریقاست. در دو قرن گذشته، آفریقا صحنه استعمار کشورهای اروپایی بوده و مردم منطقه تا به امروز دیدگاه منفی خود نسبت به کشورهای غربی را حفظ کردهاند، دولتهای آفریقا نیز ترجیح میدهند از همکاری با استعمارگران گذشته دوری کنند.
البته این ویژگی در کشورهایی مانند عربستان، امارات و ترکیه نیز وجود دارد. هرچند که این سه کشور نیز فاقد سابقه استعماریاند و به این سبب موفقیتهایی به ویژه در شاخ آفریقا (اریتره، جیبوتی، سودان، اتیوپی و سومالی) به دست آوردهاند اما عضویت ترکیه در ناتو و شراکت همهجانبه عربستان و امارات با آمریکا باعث شده هیچیک از این کشورها حتی بهصورت موقت نیز نه به سمت همکاری با روسیه و ایران بروند و نه از آن استقبال کنند.
همکاری برای جلب حمایت بینالمللی
پس از استقلال کشورهای آفریقایی از استعمار و عضویت این کشورهای در سازمان ملل و کسب حق رأی، یکی از رویکردهایی که کشورها در همکاری خود با کشورهای قاره در نظر میگرفتند جلب رأی آفریقاییها به نفع خود در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل بوده است.
سابقه همکاریهای روسیه (و شوروی) با برخی از کشورهای آفریقایی سببشده آنها رأی موافق و ممتنع برخی از نمایندگان این قاره را داشته باشند. دو قطعنامه با موضوع «تجاوز به اوکراین» در ۲ مارس ۲۰۲۲ (۱۱ اسفند ۱۴۰۰) و دیگری با موضوع «تعلیق عضویت فدراسیون روسیه در شورای حقوق بشر» در ۷ آوریل ۲۰۲۲ (۱۸ فروردین ۱۴۰۱) را میتوان بهعنوان بهروزترین سنجه برای ارزیابی رویکرد سیاسی کشورهای آفریقایی در مقابل روسیه دانست.
نتایج حاصل از این رأیگیریها، خودداری ۶ تا ۸ کشور آفریقایی را از پیوستن به پویش ضد روسی غرب نشان میدهد. البته شاید برخی از این کشورها بر اساس اعمالنفوذ پکن هدایت میشوند و تلاش میکنند خط سیاست خارجی چین را دنبال کنند (زیمبابوه، جمهوری کنگو، اریتره) اما با اینحال، در برخی موارد، روابط گسترده سیاسی _ اقتصادی _ نظامی روسیه در کشورهای طرفدار روسیه (سودان، جمهوری آفریقای مرکزی، مالی) نیز تأثیر داشته است.
کشور ما نیز به طور پیوسته از ابتدای انقلاب و بهویژه در سالهای اخیر دچار اتهامزنیهایی از طرف غرب بوده که گسترش همکاریها با کشورهای نامبرده در آفریقا از طریق همکاری سهجانبه با روسها میتواند به ما نیز در کسب حمایتهای بینالمللی این کشورها با هزینه کمتر کمک کند.
دولتهای آفریقایی توانایی مقابله انفرادی با مهاجمان را ندارند؛ از طرفی دیگر ارتشها و نیروهای نظامی آنان نیز فاقد آموزشها و تجهیزات لازم هستندهمکاریهای امنیتی و نظامی
شاید بتوان یکی از مهمترین معضلات کشورهای آفریقایی را مساله امنیت و فعالیت گروههای افراطی و تروریستی برشمرد. دولتهای آفریقایی توانایی مقابله انفرادی با مهاجمان را ندارند؛ از طرفی دیگر ارتشها و نیروهای نظامی آنان نیز فاقد آموزشها و تجهیزات لازم هستند. از سوی دیگر، ایران یکی از قدرتهای پدافندی و پهپادی جهانی است و عملکرد برخی پهپادها نیز جای هیچ شک و شبیه را باقی نمیگذارد و فدراسیون روسیه نیز ارتشی قوی در اختیار دارد که سابقه حضور در آفریقا نیز در کارنامه آن موجود است.
علاوه بر این، ترکیب تهران و مسکو، امتحان خود را در سوریه پسداده است. در حال حاضر دو کشور قراردادها و توافقهای متعدد نظامی و امنیتی با یکدیگر دارند و این همکاریها میتواند به قاره آفریقا نیز کشیده شود.
نکته دیگر اینکه، از آنجا که هر دو کشور ایران و روسیه در حال ارتقای نیروی دریایی خود هستند همکاری در آفریقا که بدون شک بخشی از آن مستلزم بهکارگیری نیروی دریایی است میتواند یک همافزایی و حتی شاید یک برنامه توسعه مشترک را در زمینه گسترش توانمندی نظامی دریایی را سبب شود.
امنیت غذایی و بهداشت
روسیه از جمله بزرگترین کشورهای تولیدکننده غلات در جهان است و بیشتر این غلات نیز به آفریقا صادر میشود؛ این یعنی اگر در این زنجیره خللی ایجاد شود ما باید شاهد یک فاجعه جهانی باشیم؛ چیزی که خیلی هم از آن دور نیست. نزدیک به ۵۰۰ روز پیش و با شروع بحران اوکراین، محدودیتهایی برای کشتیهای روسی و اوکراینی حامل غلات ایجاد شده بود که با میانجیگری ترکیه، در قراردادی یکساله به طور موقت حل شد اما اوضاع خیلی خوب پیش نرفت. از یک طرف اروپا برای قاچاق اسلحه به اوکراین از پوشش کشتیهای غلات استفاده میکنند و از طرف دیگر آنکارا به تعهدهایش مبنی بر عدم تحویلدادن برخی از فرماندهان گروههای افراطی نئونازی به اوکراین تا پایان جنگ پایبند نماند که همه اینها به معنی عدم تمدید احتمالی این قرارداد است.
در اینجا یک همکاری سهجانبه بین قاره آفریقا، ایران و روسیه میتواند چارهکار باشد؛ از طرفی روسها روابط خود را با کشورهای آفریقایی که نیازمند غلات هستند حفظ میکند و از طرفی دیگر ایران نیز میتواند حمایتهای مادی و معنوی برخی از کشورهای قاره را برای طرح کریدور شمال _ جنوب کسب کند؛ همچنین بار دیگر خود را بهعنوان شریکی مطمئن و قابلاتکا به جامعه ملل معرفی کرده و به کشورهای قاره آفریقا و روسیه این پیام را بدهد که ایران همکار قابل اتکاتری نسبت به ترکیه است.
با وجود تولید غلات بالا، روسیه یکی از واردکنندگان بزرگ صنایع غذایی تبدیلی است. متأسفانه در حال حاضر بیشتر این بازار در دست رقبا و بهویژه ترکها قرار دارد اما اینجا نیز جای امیدواری است. رقابتهای سیاسی _ نظامی روسیه و ترکیه و بهویژه عضویت این کشور در ناتو سببشده فدراسیون روسیه بهصورت فعال، علاقهمند به کاهش نقش این کشور و شرکای اروپایی آن از بازار روسیه باشد.
از طرف دیگر روسها بعد از شروع جنگ اوکراین، تمایل خود را به همکاریهای دوجانبه با شرکتهای ایرانی ابراز کردهاند. این شرایط را اگر با وضعیت صادراتی کشورهای آفریقایی در نظر گرفت (بیشتر محصولات کشاورزی این قاره بهصورت خام صادر میشود) میتوان متوجه شد که در اینجا دو کشور میتوانند اقدام به سرمایهگذاری مشترک کنند.
روسها بعد از شروع جنگ اوکراین، تمایل خود را به همکاریهای دوجانبه با شرکتهای ایرانی ابراز کردهانددر زمینه بهداشت نیز دو کشور در هنگام همهگیری ویروس کرونا همکاریهای دوجانبه خود را شروع کردند. باتوجه به این که دو کشور از سطح پزشکی قابلقبولی برخوردارند و تجربههای ارزشمندی نیز در زمینه ساخت واکسن و تجهیزات پزشکی و بیمارستانی دارند، همکاری در زمینه بهداشت با در نظر گرفتن نیاز مبرم قاره آفریقا میتواند در برنامه همکاری مشترک قرار گیرد.
همکاریهای پولی و بانکی
مساله تحریمها و انسداد سیستم سوئیفت برخی یا همه بانکهای دو کشور از سوی ایالات متحده سببشده تا سیاست دلارزدایی و طراحی سیستم پیامرسان بانکی جدید توسط طرفین اتخاذ شود. در حال حاضر مراحل پایانی اتصال سامانه بانکی میر روسیه و شتاب ایران در حال طیشدن است و در آینده نزدیک محقق خواهد شد.
این مهم، نشان از عزم جدی در زمینه بیاثر کردن تحریمهای بانکی با همکاری دوجانبه است. هر دو کشور برای گسترش روابط اقتصادی در آفریقا بدون شک نیازمند انجام مبادلات کلان پولی خواهند بود که در سایه تحریمها و با در نظر گرفتن ضعف دولتهای آفریقا، همکاری دوجانبه در این زمینه نیز میتواند راهگشا باشد.
طیف متنوعی از گزینهها میتواند به کار گرفته شود؛ برای مثال ایجاد بانک مشترک، طراحی سامانهای خاص یا شرکتی واسطه به سهامداری چند کشور و ... که به احتمال زیاد توسط بانکهای مرکزی موردتوجه قرار خواهد گرفت.
نظر شما