راستی می دانی چون سروهای بلندقامت در بند سلول هایمان ریشه زدی؟ خبری از شمرهای زمانه که خنجر بر گلویت نشاندند نیست؛ اما تو ای "خونین جبین" ایستاده در غبار هنوز پیدایی! آنگاه که وحوش زمانه، مست و بی پروا سَرت را که دلداده حسین(ع) بود از تنت جدا کردند هیچ می دانی نینوای ایران شدی؟
خبرت هست که دلها برایت حسینیه شد؛ و "ای یَلِ کرب و بلا ، ای امید خیمه ها" در گوش جان ها نجوا؛ هیچ می دانی آسمان چشم ها باریدن گرفت و عاشقانه های مُحرم؛ یکی پس از دیگری جوشش آغاز کرد.
آه؛ "ای خونین گلو چه میدیدی؟بگو"؛ هیچ می دانی خبر هجرتت که آمد کبوتر دل ها بر بام حسین(ع) نشست و جان ها بار دیگر گداخته شد. می دانی همه ایران برایت زینب شد تا پیکر ارباً اربای تو را در آغوش بگیرد.
حماسه چشم هایت؛ می دانی چه آتشی به اردوگاه یزیدیان زد؟ راستی هیچ می دانی "سردار دلها" پای حریم همان حرمی ایستاد که تو به آن دخیل بسته بودی.
می دانی دیگر تکفیری ها گمنام زمانه شدند؛ تو اما هستی. اینجا در روضه های شوریده حالی و در میان سوز و گدازِ عاشورایی.اینجا کوچه به کوچه نشان از تو دارد. صفحات تقویم به عملیات "کربلای چهار" که می رسد این رد ریسمان بر دست های بسته توست که در قلب تاریخ حک می شود.
آخر چه شگفتانه ای تو؛ از زمزمه هایت با معبود آنگاه که از او "شهادت" می خواستی تا دلی که پیش حرم گیر بود؛ از اسارت تا دست های بسته؛ از خنجر تا سر بریده؛ از پیکری با تکه های به یغما رفته تا حسینیه ای به وسعت ایران؛ وَه که روایت تو چه شورانگیز است.
نینوای نصف جهانی؛ گوش کن؛ می شنوی؟ اینجا تو امتداد آن خنکای سوزِ شیرینی! تا حرم هست و اهل حرم و تا حسین(ع) هست و شوریدگی؛ تو تفسیر "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلایی .."
به گزارش ایرنا؛ شهید مدافع حرم "محسن حججی" اهل نجف آباد اصفهان، عضو لشکر زرهی هشت نجف اشرف بود که گروهک تروریستی داعش ۱۸ مرداد سال ۱۳۹۶ در منطقهٔ مرزیِ بین سوریه و عراق پس از به اسارت درآوردن او سر از پیکرش جدا کردند.پیکر شهید محسن حججی مهر ماه همان سال با حضور باشکوه مردم در میدان امام خمینی (ره) اصفهان تشییع و در زادگاهش به خاک سپرده شد.از این شهید فرزندی به نام "علی" به یادگارمانده است.
نظر شما