به گزارش روز یکشنبه ایرنا این پایگاه تحلیلی آمریکایی، چهار کشور ایران، چین، روسیه و کره شمالی را «محور طغیان» علیه نظم کنونی جهان توصیف کرده و نوشت: هدف مشترک این چهار کشور برای تضعیف ایالات متحده و نقش رهبری آن، همبستگی زیادی میان آنها ایجاد کرده است.
این مقاله افزود: همکاری میان این چهار کشور (ایران، روسیه، چین، کره شمالی) پیش از سال ۲۰۲۲ و آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین نیز در حال گسترش بود اما این درگیری به تعمیق روابط اقتصادی، نظامی، سیاسی و فناوری آنها سرعت بخشیده است. این چهار قدرت به طور فزاینده ای منافع مشترک خود را شناسایی، لفاظی هایشان علیه غرب را با یکدیگر همسو کرده و فعالیتهای نظامی و دیپلماتیک خود را طبق آن هماهنگ میکنند. این گروه یک بلوک انحصاری نیست، بلکه مجموعهای از دولتهای ناراضی از نظم کنونی است که بر سر هدف مشترکی در مورد براندازی اصول، قواعد و نهادهایی که زیربنای نظام بینالمللی حاکم هستند، همگرا شده اند. زمانی که این چهار کشور با یکدیگر همکاری می کنند، اقدامات آنها بسیار بیشتر از تلاشهای یک جانبهگرایانه آنها تاثیرگذار است. این کشورها، تواناییهای نظامی یکدیگر را افزایش داده و موجب کاهش اثربخشی ابزارهای سیاست خارجی ایالات متحده، از جمله تحریمها می شوند. از طرفی این همکاری مانع از توانایی واشنگتن و متحدان آن در اجرای قوانین جهانی شده است. هدف جمعی این محور، ایجاد جایگزینی برای نظم کنونی تحت سلطه ایالات متحده است.
فارن افرز در بخش دیگری از این گزارش نوشت: همکاری فزاینده میان چین، ایران، کره شمالی و روسیه ناشی از مخالفت مشترک آنها با نظم جهانی تحت سلطه غرب است؛ تضادی که ریشه در این باور دارد که سیستم نظم کنونی به آنها موقعیت یا آزادی عملی را که شایسته آن است، نمی دهد. هر یک از این کشورها مدعی یک حوزه نفوذ است: چین مدعی تایوان و دریای چین جنوبی، ایران خواهان نفوذ بر «محور مقاومت» (مانند عراق، لبنان، سوریه، یمن)، کره شمالی مدعی رهبری بر کل شبه جزیره کره؛ و روسیه، خواهان تاثیرگذاری بر «خارج نزدیک» (از نظر کرملین، حداقل شامل کشورهایی است که امپراتوری تاریخی آن را تشکیل دادهاند) هستند. هر یک از این چهار کشور به نحوی آمریکا را مانع اصلی فعالیت خود در این حوزههای نفوذ میدانند و خواهان کاهش حضور واشنگتن در این حوزهها هستند. اگرچه آنها ممکن است به توافقات موقتی با ایالات متحده دست یابند، اما باور ندارند که غرب به قدرت رسیدن (یا بازگشت) آنها در صحنه جهانی را بپذیرد. آنها با دخالت خارجیها در امور داخلی خود، گسترش اتحادهای ایالات متحده، استقرار سلاح های هستهای آمریکا در خارج و استفاده از تحریم های قهری مخالفند.
این مقاله افزود: محور چین، ایران، کره شمالی و روسیه برای برهم زدن نظام موجود و ارائه نظم بین المللی جایگزین نیازی به برنامه ای منسجم ندارد. مخالفت مشترک این کشورها با اصول اصلی نظم کنونی و عزم آنها برای ایجاد تغییر، مبنای قدرتمندی برای اقدام مشترک این محور است. از طرفی مواضع اختلافی این کشورها آن قدر عمیق نیست که بتواند پیوندهای مشترکشان در برابر دنیای غرب را از میان ببرد.
این مقاله با تیتر قابل توجه «آمریکا تضعیف شد» مبنای این هشدار را این گونه تشریح کرد: همکاری میان اعضای این محور همچنین قدرت ابزارهایی را که واشنگتن و شرکای آن اغلب برای مقابله با آنها استفاده می کنند، کاهش داده است. بارزترین مثال برای این ادعا این است که از زمان شروع جنگ در اوکراین، چین نیمهرساناها و سایر فناوریهای ضروری را که روسیه قبلاً از غرب می خرید، به روسیه عرضه کرده و از این طریق کارایی کنترلهای تحریمی و صادراتی غرب را کاهش داده است. همچنین هر چهار کشور در تلاش هستند تا وابستگی خود به دلار آمریکا را کاهش دهند. سهم واردات روسیه با واحد رنمینبی چین (پول رسمی چین) از سه درصد در سال ۲۰۲۱ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت. از طرفی در دسامبر ۲۰۲۳، ایران و روسیه توافقنامه ای برای انجام معاملات دوجانبه با ارزهای محلی خود را نهایی کردند. اعضای این محور با خارج کردن مبادلات اقتصادی خود از دسترس اقدامات اجرایی ایالات متحده، کارایی تحریمهای غرب را تضعیف میکنند.
چین، ایران، کره شمالی و روسیه با استفاده از مرزهای مشترک و مناطق ساحلی خود، توانسته اند شبکههای تجاری و حملونقلی امنی به دور از محدودیتهای آمریکا ایجاد کنند. از سوی دیگر این محور همچنین مانع از توانایی واشنگتن برای گردآوری ائتلاف های بین المللی شده است. برای مثال، امتناع چین از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین، انجام این کار را برای کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه بسیار آسانتر کرد. همچنین پکن و مسکو مانع از تلاشهای غرب برای منزوی کردن ایران شدهاند. سال گذشته، این دو کشور، نقش ایران را از یک کشور ناظر به عضوی از سازمان همکاری شانگهای، یک نهاد منطقهای عمدتاً آسیایی، ارتقا دادند. همچنین از ایران دعوت به عمل آمد تا به "بریکس"- گروهی که چین و روسیه آن را وزنه تعادلی علیه غرب می دانند- بپیوندد. این در حالی است که مشارکت ایران در مجامع بینالمللی مشروعیت این کشور را افزایش داده و فرصتهایی برای گسترش تجارت تهران با کشورهای عضو فراهم میکند.
فارن افرز در قسمت دیگری از گزارش خود نوشت: تاکنون بیشترین همکاریها میان چین، ایران، کره شمالی و روسیه دوجانبه بوده است. اقدام سه جانبه و چهار جانبه میان آن ها می تواند توانایی این محور برای ایجاد اختلال در نظم کنونی را افزایش دهد. کشورهایی مانند بلاروس، کوبا، اریتره، نیکاراگوئه و ونزوئلا - که همگی علیه سیستم تحت سلطه غرب به رهبری ایالات متحده مبارزه می کنند - می توانند همکاری نزدیکتری را با این محور آغاز کنند. اگر تعداد کشورهای مورد حمایت این گروه افزایش یافته و این موضوع هماهنگی میان آنها را تشدید کند، ایالات متحده و متحدانش برای دفاع از نظم شناخته شده کنونی کار دشوارتری در پیش خواهند داشت.
این مقاله با اشاره به این که نه غرب و نه این محور به بلوکهای سیاسی، نظامی و اقتصادی کاملاً متمایز تبدیل نمیشوند، تاکید کرد: هر کدام از این ائتلافها برای نفوذ خود در سراسر جهان رقابت خواهد کرد و تلاش می کند کشورهای مهم را به سمت خود متمایل کند. در این میان شش "دولت نوسانی جهانی" شامل برزیل، هند، اندونزی، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی و ترکیه از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. این کشورها قدرت های متوسطی هستند که دارای وزن ژئوپلیتیک جمعی قابل توجهی برای تمایلات سیاسی خود در راستای تغییر جهت آینده نظم بین المللی هستند و می توان انتظار داشت که این شش کشور نیز روابط اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری محور طغیان را دنبال کنند.
فارن افرز در پایان تاکید کرد جلوگیری از ظهور این محور جدید غیرممکن است.
نظر شما