به گزارش خبرنگار ایرنا، بحث مبارزه ۲ نیروی خِیر و شَر تقریبا ریشه در اعتقادات بشر دارد و منحصر به ایرانیان نیست، اما وقتی میخواهیم از موضوع تعزیهخوانی به طور اخص صحبت کنیم، ریشه در بنیان فکری، مذهبی و اعتقادی ایرانیان مسلمان دارد که در این قالب، ۲ نیروی خِیر و شَر با ۲ مفهوم جدید به نامهای اولیا و اشقیا ظاهر میشوند.
در آیین پردهخوانی، نقال وقتی قصد دارد از اولیای خداوند سخن بگوید، به نشانه احترام آنان را با دست نشان میدهد و زمانی که بخواهد از اشقیا سخن براند، آنان را با چوب دستی یا عصای پردهخوانی مورد عتاب و لعن قرار میدهد.
آیا تعزیهخوانی اصولی، فراموش میشود
یک پژوهشگر تعزیهخوانی معتقد است: در سالهای اخیر تعزیهخوانی به مفهوم درست آن آرامآرام دارد به دست فراموشی سپرده و تنها در روستاها هنوز چراغ آن روشن است.
"حسین عباسزاده" در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: البته در روستاها نیز تنها به عشق امام حسین(ع) و البته به صورت موروثی اجرا و کمتر کسی از اصول فنی آن با خبر است.
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم برگزار کنندگان تعزیه را آموزش دهیم و بحثهای آسیب شناسی را برایشان طرح کنیم، به آنها بر میخورد و حتی ممکن است برخورد قهری نیز پدید آید.
عباسزاده ادامه داد: این در حالی است که آهنگ کلام تعزیهخوانی گاه در دستگاه بیات ترک، گاه در دستگاههای ایرانی، سه گاه یا گوشه حسینی قرائت میشود و امروز تنها معدود افرادی هستند که از این اصول فنی با خبر باشند.
وی در ادامه گفت: از دیگر دلایلی که تعزیهخوانی اصولی رواج خود را از دست داده آن است که تعزیهخوانان پیشکسوت و ماهر دیگر در قید حیات نیستند و جوانان نیز یا رغبتی به انجام این کار از خود نشان نمیدهند و یا اطلاعات کافی ندارند.
اشقیاخوانی جزء لاینفک تعزیهخوانی درست است
یک کارشناس دیگر تعزیهخوانی گفت: از سال ۶۴ به عنوان اشقیاخوان، عضو گروه تعزیه خوان کاروان نینوا هستم که روز عاشورا در خیابان راه میافتیم و تعزیه میخوانیم.
محمد سرابی در خصوص ویژگی افراد اولیا و اشقیاخوان افزود: غالبا افرادی که نوحهخوان هستند در گروه اولیا و بیشتر مدح میگویند و افرادی که "بحر طویل" میخوانند و تئاتری هستند، اشقیاخوان و اینها جزو لاینفک تعزیهخوانی اصولی و درست است.
به گفته وی، بحر طویل نوعی شعر یا نثر موزون در ادبیات فارسی و بیشتر به منظور بیان سخنان طنز یا هَزل به کار میرود، اما برخی شعرهای جدیتر مانند مرثیهها و مُناظرهها نیز با قالب بحر طویل نوشته شدهاند.
موسیقی، متن و نمایش سه عنصر جداییناپذیر تعزیهخوانی
پژوهشگر حوزه موسیقی تعزیهخوانی نیز معتقد است: تعزیه در لغت به معنی "عرض تسلیت" و در اصطلاح عامه به معنی سوگواری و عزاداری و در اصطلاح پژوهشگران ادبیات دینی به نوعی نمایش مذهبی با آداب و رسوم و سنّتهای خاص اطلاق میشود و غمانگیز بودن، شرط لازم آن است.
مهدی نواری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: "موسیقی" ، "متن" و "نمایش" سه عنصر جداییناپذیر تعزیهخوانی را تشکیل میدهند.
وی ادامه داد: تعزیه یا شبیهخوانی، نمایشی بر اساس وقایع و پیشامدهای مربوط به خاندان پیامبرِاسلام (ص) و به خصوص رویدادهای محرّم سال ۶۱ هجری قمری شکل گرفته و از این رو مبنای بسیاری از تعزیهنامهها ، قصّهها و حکایتهای مستقل در باره امامحسین(ع) و نیز خانواده و یاران ایشان است.
نواری گفت: ویژگی شاخص دیگر تعزیه آن است که نمیتوان آن را پدیده فرهنگی ساده یا مشخص انگاشت که در مقطع تاریخی خاصّی، ظهور کرده باشد.
وی با بیان اینکه این هنر بعد از سدهها به واسطه عوامل مختلف اجتماعی، مذهبی، هنری، فرهنگی و فلسفی پدید آمده است، ادامه داد: قدیمیترین مراسم سوگواری، نوحهسرایی است که از وعظ و خطابت تکامل مییابد.
این پژوهشگر دستگاه موسیقی تعزیهخوانی افزود: ترکیب روضهخوانی با دستهگردانی، به تدریج نمایشهای مذهبی را به وجود آورد و از روضهخوانی، خطابه با صدای بلند، دکلمه آواز و بداهه سرایی به تئاتر مذهبی انتقال یافت.
نواری همچنین گفت: نخستین بار مراسم تعزیه حضرت سیّدالشهدا (ع) از سیاه پوشیدن مردم و سیاهپوشکردن بازارها در دهه نخست محرّم، بستن دکانها و منع طبّاخی در عاشورا از طرف معزالدوله دیلمی (بعد از غلبه او بر بغداد در سال ۳۳۴ هجری) در شهر بغداد برپا شد و مسیر تکاملی این تعزیهها در ایران، از دوران آل بویه در قرن چهارم آغاز و در مدت هفت قرن، مراحل تکامل و امکانات نمایشی خود را گذراند.
وی تصریح کرد: شاید در آخرین نیمقرن دوره صفویه، تعزیه تحوّل نهایی خود را طی کرد و به آن شکلی که امروز میبینیم و میشناسیم، درآمد.
نواری در ادامه به موسیقی تعزیه اشاره کرد و گفت: در تعزیه، موسیقی در ۲ بخش "موسیقیسازی" که ارتباط کمی با متن تعزیه دارد و "موسیقیآوازی" که زمینههای اصلی اجرای تعزیه است، تقسیم میشود.
وی ادامه داد: موسیقیآوازی تعزیه از جنبههای گوناگون قابل اهمیت و ارتباط و کنش متقابل میان آواز در تعزیه و موسیقی ردیف دستگاهی و همچنین مسایلی از قبیل منع مذهبی در گسترش موسیقی ما، اهمیت آواز را در تعزیه دوچندان میکند.
نواری افزود: از زمان صفویه و با تشدید فضای مذهبی و منع موسیقی، گسترش و تکامل تعزیه سبب شد تا آوازِ موسیقی ردیفی، به تعزیه وارد شده و خود را با آن وفق دهد.
وی گفت: در ادوار مختلف نظام پادشاهی ایران، دربار و پایتخت حکومت، محل تجمع هنرمندان شده و از زمان صفویه به دلیل منعی که در زمینه موسیقی وجود داشت، شهرهایی چون تبریز، قزوین و اصفهان، محل تجمع تعزیهخوانان و راویان آوازهای مذهبی شدند.
نواری اضافه کرد: این راویان به دلیل تسلّط بر دقایق و ظرایف آواز، از فنون و حالات مختلف آن، برای شخصیتپردازی در نمایشهای سوگآور، بهره میجستند.
وی همچنین گفت: در زمان زندیه نیز در شیراز چنین رویکردی دیده میشود و نکته مهم این که مکاتب مهم آواز در ادوار بعد، در این شهرها پدید آمدند و موسیقیدانان این مکاتب را با نام مکاتب آوازی تبریز، قزوین، اصفهان و شیراز به رسمیّت شناختند.
این پژوهشگر تصریح کرد: مکتب آوازی تهران نیز تحتتأثیر تکیه دولت و تجمع خوانندگان برجسته در آن بهوجود آمد.
نواری گفت: همه اینها موجب شد تا امروزه موسیقی عاشورایی، یکی از شاخصترین نمونههای موسیقی مذهبی در ایران باشد که در تربتحیدریه نیز می توان از آن سراغ گرفت.
به گفته نواری، همه ساله در دهه نخست محرم و به خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا شاهد حضور پررنگ نوحه و ساز، چند نوع مراسم نمادین شامل سینهزنی، زنجیرزنی و سنگزنی در خیابانهای تربت حیدریه هستیم.
وی ادامه داد: در تربتحیدریه همه ساله از نخستین شب ماه محرّم شاهد برپایی مراسم با شکوه عزاداری تاسوعا و عاشورا با تجمع هیآت مذهبی محلی در سطح شهرستان هستیم.
وی افزود: این مراسم از غروب روز نخست با شرکت مشتاقان در محل تکیه و هیآت و برپایی مراسم سینهزنی و صرف شام آغاز شده و در ادامه روز بعد با برپایی دستههای عزاداری در محلهای مشخص شده، خاتمه مییابد.
این پژوهشگر موسیقی تعزیه در ادامه با بیان اینکه امروزه شکل غالب اجرای تعزیه بخصوص در نواحی شهری، مبتنی بر اجرایی غیراصیل، سطحی، فرمایشی و تشریفاتی است، اضافه کرد: بیتردید این رویه نیاز به بازنگری اساسی دارد.
نظر شما