پیامبر اکرم (ص) در ششمین روز از ماه مبارک رمضان این گونه دعا کردند: اَللّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیتِک وَ لاتَضْرِبْنِی بِسِیاطِ نَقِمَتِک وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِک بِمَنِّک وَ أَیادِیک یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ؛ خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانیات وا مگذار، و با تازیانههای انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دلشدگان.
مگر خدا هم مثل انسان ها خشمگین می شود که باید مواظب خشم الهی باشیم؟ از طرف دیگر در دعاها خدا را اینگونه صدا می زنیم و می گوییم ای کسی که رحمتت از خشمت پیشی می گیرد؛ پس چرا باید نگران باشیم. چون خدای ارحم الراحمینی داریم که به بندگانش عنایت دارد؟
آیت الله عبدالله جوادی آملی در تفسیر آیاتی از سوره رحمن گفت: طبق روایت نورانی امام سجاد(ع) رحمت الهی با اینکه مقابل غضب الهی است، اما از غضب بیشتر است ولی معنای این روایت نورانی، این نیست که رحمت خدا بیش از غضب اوست؛ بلکه معنایش این است که رحمت خدا پیش از غضب اوست! سخن در این نیست که «یا من زادت رحمته علی غضبه» سخن در این است که «یا من سبقت رحمته غضبه»؛ یعنی مهندسی عالَم طبق رحمت رحمانیه است؛ آنکه از عرش تا فرش را تنظیم میکند، خدای الرحمن است نه خدای «الرحیم». مهندس عالَم جز رحمت چیزی در عالم خلق نکرد «یا من سبقت رحمته غضبه» «أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه». این نیز از بیانات نورانی امام سجاد است؛ یعنی خدا هر وقت بخواهد فرد یا گروهی را غذاب بکند پیشاپیش مهندسی میکند نقشهکشی میکند، نقشه هم به دست الرحمن است پس غضب او عین رحمت اوست، مثل اینکه تعذیب یک انسان قاتل درست است که قصاص برای او زیانبار است، اما عدل است.
حال سوال این است که خدا چگونه خشمگین می شود. خدا رحمت کند آیت الله محمد محمدی ری شهری را که صفات خدا را به ذاتی و فعلی تقسیم کرد و گفت: خشم خدا صفت فعل خدا است نه صفت ذات. یعنی کار خدا است و به عبارت دیگر خدا مثل ما عصبانی نمیشود. خشم خدا همان کیفر گناهان است. شخصی از امام باقر(ع) درباره خشم خدا پرسید و آن حضرت فرمود: کسی که گمان کند، خدا از حالتی به حالت دیگر تغییر کند، او را به ویژگی آفریده وصل کرده است. چیزی خدا را تحریک نمیکند که باعث دگرگونی او شود. پس خشم خدا یعنی کیفر او.
ری شهری با بیان این که همه گناهان باعث خشم خدا میشود و هر آنچه که مورد بخشش خدا واقع نشود، موجب خشم پروردگار میشود، تاکید کرد: هر انسانی به اندازه گناهش مورد خشم خدا و مستوجب مجازات الهی است. بنابراین آنچه باعث خشم خدا میشود گناه است و اگر کسی بخواهد مورد خشم الهی قرار نگیرد، باید کاری را انجام ندهد که مورد غضب الهی است ولی اگر انجام داد، بداند کیفر میشود.
برخی معتقدند همه گناهان شامل کوچک و بزرگ می شود و چه بسا گناهان کوچکی که در نظر ما اهمیتی ندارد، کیفرش سخت باشد. شاید همان ضرب المثل «تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود»، مثال خوبی باشد که برخی افراد تصور می کنند، گفتن یک دروغ به شوخی که گناه نیست یا اگر نمازمان قضا شد، به جایی برنمی خورد درحالی که در روایات آمده است بدترین و خطرناک ترین گناه، گناهی است که مرتکب شونده، آن را کوچک بشمرد. امام رضا (ع) هم فرمود: گناهان کوچک، راهی به سوی گناهان بزرگ است و کسی که در گناهان کوچک از خدا نترسد، در گناهان بزرگ و بسیار هم از او نمی ترسد.
اگرچه آیت الله ری شهری، همه گناهان را باعث خشم الهی می دانست ولی برخی به شمارش گناهانی پرداخته اند که خشم خدا را برمی انگیزد؛ یعنی به مجازات آن گناهان گرفتار می شود. حجتالاسلام سید محمدباقر علوی تهرانی در شرح دعای روز ششم ماه مبارک رمضان می گوید: با نگاهی به آیات قرآن، مواردی که باعث خشم خدا می شود، شامل ریختن خون بیگناه، ترک نماز، ادا نکردن واجبات مالی، خوردن مال یتیم، ربا خواری، ناسپاسی نسبت به نعمتهای الهی، کم فروشی، عیبجویی و غیبت، اسراف و تبذیر، دنیا پرستی، فراموش کردن آخرت، مال اندوزی، ستم، تکیه بر ستمگران و مسخره کردن آیات الهی است.
درست است که اگر کسی مرتکب این گناهان شد، موجبات خشم الهی را فر اهم خواهد کرد و روزی باید در محضر خدا پاسخگو باشد ولی گناهان کوچک نیز همانگونه که گفته شد، دست کمی از این گناهان ندارد و باعث جسارت بنده به مولایش می شود و امام حسن عسکری (ع) فرمود یکی از گناهانی که بخشیده نخواهد شد، گناهی است که انسان بگوید «ای کاش گناه من همین باشد».
فرض را بر این بگذاریم که خدا همه گناهان، چه کوچک و چه بزرگ بندگانش را می بخشد ولی نکته اینجاست که با حق الناس چه باید کرد. در روایتی می خوانیم خداوند ممکن است از حقّ خودش بگذرد امّا به عزّت و جلال خودش سوگند خورده که از حقّ النّاس نخواهد گذشت. حق الناس چیست که خدا حاضر است از حق خودش بگذرد ولی از حق بندگانش نمی گذرد؟
شاید هرگاه سخن از حق الناس شود، گناهانی مثل دست درازی به اموال دیگران و بالا رفتن از دیوار خانه مردم به ذهنمان خطور کند ولی باید توجه داشته باشیم برخی گناهان زبانی مانند غیبت، تهمت، شایعه، زخم زبان، سرزنش، اهانت و سخن چینی به حق الناس مربوط می شود و هر عملی که موجب آبروریزی و تخریب شخصیت دیگران شود. سدّ معبر، رعایت نکردن قوانین رانندگی، ایجاد سر و صدای زیاد، آلوده کردن آب و هوا، قطع بی منطق درختان، ریختن زباله در خیابان و معطل کردن مردم در نهادها و سازمان ها و حتی برخی کارهایی که نام آن را زرنگی می گذاریم، از دیگر مصادیق حق الناس است. مثل رعایت نکردن صف برای دریافت خدمات یا قالب کردن جنس تقلبی به جای جنس اصلی و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نظر شما