انسانِ نمازگزار روزانه حداقل ۶۰ بار خدایش را به مهربانی یاد میکند. ۲ بار در ابتدای سورﮤ حمد «بسم اللّه الرحمن الرحیم»، ۲ بار در آیۀ دوم «الرحمن الرحیم» و ۲ بار هم در ابتدای سورﮤ بعد از حمد: «بسم الله الرحمن الرحیم». پس در هر رکعتی که حمد میخواند، ۶ بار و در مجموع ۶۰ بار در روز یادآور مهربانی خدا میشود. این در صورتی است که هیچ نافلهای نخواند.
خدا میخواهد انسان نمازگزار، او را به رحمت و مهربانی در خاطر داشته باشد. «رحمان» اسم خداوند است. او کسی است که ذاتش مهربانی است و کسی است که کارش مهربانی کردن است. انسانی که خدا را مهربان و بخشنده بداند، نگاهش به زندگی تغییر میکند. او میداند که خلقت، راهبری و مدیریتِ عالم به دست خداست. جهانی که چنین سازنده و راهبری دارد، جهانی زیبا و پر از مهربانی، زیبایی و رحمت است.
این انسان، بهواقع و با یک فرایند درونی و تدریجی، نسبت به جهان، خوشبین و مثبتنگر میشود. او میداند که هیچ چیز از دست خداوند دَر نمیرود. او میداند که خدا بر هرکس و هرچیز مسلّط است و همه چیز بر اساس رحمت او شکل گرفته و هدایت شده است. انسان نمازگزار نگاه مثبتی به زندگی دارد و هر اتفاقی برایش بیافتد، میداند این خدای مهربان است که برای او این طور رقم زده است. اگر اتفاق ناگواری رخ دهد، میداند که خدا چیزی در چنته دارد و بدون شک رحمتش در پشت نقاب آن حادثه، پنهان شده است. با وجود چنین ایمانی، هیچگاه خوف و ترس یا نگرانی و غم در او راه ندارد. انسانی که به رحمان و رحیم بودنِ خدا باور دارد، میداند دنیا قصد آزاردادنِ او را ندارد. او مشکلات را رحمتی از جانب خدا میبیند که آمدهاند او را تواناتر کنند و انگیزه و تلاشش را بالاتر ببرَند.
نماز با این تکرارها، ضمیر ناخودآگاه ما را برنامهریزی میکند تا مثبتاندیش باشیم؛ به شرطی که این تکرارها با آگاهی و احساس همراه باشد
نماز با این تکرارها، ضمیر ناخودآگاه ما را برنامهریزی میکند تا مثبتاندیش باشیم؛ به شرطی که این تکرارها با آگاهی و احساس همراه باشد. به سورﮤ حمد که بخش اصلی نماز است، دقت کنید. شما با نام خدای مهربانِ بندهنواز آغاز میکنید. او را به خاطر نعمتهایی که به شما داده، شکر میکنید. او را به قدرتش میستایید و دوباره او را مهربان و مهروَرز میخوانید. ضمیر ناخودآگاه شما پیغامی رسا و مشخص میگیرد. اکنون شما در مقابل تنها نیروی مسلّط عالم که بسیار مهربان، بخشنده و بندهنواز است، ایستادهاید و آمادﮤ دریافت عطا، رحمت و بخشش از سوی او هستید.
انسان برای چه نزدِ یک موجود مهربان و بخششگر میرود؟ آیا جز برای دریافت؟ با نماز، تمام وجود شما آمادۀ دریافت میشود. ظرفیت وجودیتان برای دریافت، گسترش مییابد و با تمام وجود، آمادۀ سرازیرشدن رحمت خدا میشوید. حالا این شما هستید که باید تعیین کنید این رحمت چه باشد و در چه مسیری قرار بگیرد. به این ترتیب همه چیز را زیبا میبینید. هیچ غمی در دلتان نمیماند و رحمت خدا هم آماده است تا شما را به سوی رشد و موفقیت هدایت کند.
شما این عملیات و حالت دریافت رحمت الهی را هر روز ۱۰ بار تکرار میکنید. این باعث میشود همواره و بدون توقف، در حال پذیرش رحمت الهی باشید. واضح است که این تکرار و برنامهریزیِ ضمیر ناخودآگاه، در زندگی شما تأثیر میگذارد. شما همواره با یک گیرندۀ قوی منتظر دریافت هستید. از آن سو هم یک فرستندۀ بسیار قوی، رحمت خود را ارسال میکند. آن قدر این ارسال و دریافت تکرار میشود که شما غرق رحمت الهی شده و خود، تبدیل به فرستندﮤ رحمت میشوید. مانند پیامبر اکرم که رحمتی بر همۀ عالم بودند.
خوشبینی و مثبتاندیشیِ حاصل از نماز، متکی به یک ایمان و باور قلبی و درونی است، نه قانونی که انسانها آن را به تجربه آموختهاند
این خوشبینی با آن چیزی که به عنوان مثبتنگری در روانشناسی مطرح میشود، یک فرق اساسی دارد. خوشبینی و مثبتاندیشیِ حاصل از نماز، متکی به یک ایمان و باور قلبی و درونی است، نه قانونی که انسانها آن را به تجربه آموختهاند و هیچ دلیلی جز تجربه برای درست بودن آن ندارند. همه میدانیم که میان علم و ایمان، میان آگاهی و باور، فرسنگها فاصله است.
انسان مؤمن هیچگاه نمیگوید «چه دنیای بدی! چقدر سیاه و نفرتانگیز!». او هیچگاه از بیرونِ خودش شکایت نمیکند و میداند اگر در وضعیت مناسبِ ذهنی نیست، دلیلش این است که رحمت خدا را به خوبی کسب نکرده است. البته شاید دلیل این وضعیت نامناسب ذهنی، ضعف در ایمان و باورش نسبت به مهربانی خداست؛ ضعف در اعتقاد به اینکه کارِ خدا مهربانی است و در این جهان، جز او کسی تأثیرگذارِ حقیقی نیست. در این صورت باید ایمان خود را به رحمت خدا از طریق نماز و ذکر افزایش دهد و سپس از او درخواست کند.
من به واسطۀ شغل و کارم با همکاران فراوانی کار کردهام. وقتی به دلیل پایان یافتنِ قراردادشان، مجبور به قطع همکاری با بعضی از آنها میشدم، بسیاری از آنها خیلی ناراحت میشدند. البته من آن ها را درک میکردم، زیرا حکم عدم نیاز از سوی کارفرما، یکی از ناگوارترین خبرهایی است که ممکن است در زمینۀ کاری اتفاق بیافتد. بسیاری از آنها را می دیدم که غمگین و ناامید شرکت را ترک می کنند اما پس از مدتی در جایی بهتر مشغول به کار شدند و حالا موفق و خوشحال هستند.
به یاد دارم در یکی از پروژهها، خانمی مشغول به کار بود که هم به کارش علاقه داشت و هم به درآمد آن کار نیاز داشت. متأسفانه پروژه به دلایلی تعطیل شد و ما به این خانم اعلام کردیم که دیگر امکان همکاری با او وجود ندارد. همکاران آن پروژه به شدت ناراحت بودند و با جمع شدن در یکی از سالنهای شرکت، مزاحم کارکردن دیگران شده بودند. من با تکتک آنها صحبت کردم تا اوضاع را درک کنند و با شرایط کنار بیایند. ابراز ناراحتی این خانم اما، از دیگران بیشتر بود. به شدت منقلب شده بود و اشک میریخت؛ به اندازهای که مجبور شدم بیش از یک ساعت با او صحبت کنم.
به او گفتم «شک نکنید با توکل بر خدا شغل بهتری خواهید یافت. رحمت خدا منتظر است تا شما در را بگشایید تا وارد شود. خدا میخواهد از طریق این تغییر، مهربانیاش را که پشت این سختیها پنهان شده است، به شما نشان دهد». با این صحبتها کمی آرام شد و شرکت را ترک کرد. سال بعد و در یک پروژﮤ دیگر، چون به تخصص ایشان نیاز داشتیم، به مدیر منابع انسانی گفتم با ایشان تماس بگیرد و دعوتشان کند. مدیر منابع انسانی بعد از صحبت با ایشان به من گفت که او در یک شرکت بزرگ مشغول است، بسیار به کارش علاقمند است و حتی با حقوق بالاتر حاضر به ترک آن شرکت نیست!
رحمت خدا همهجا و همهوقت هست و دنبال سینهای است که باز شود و آن را به درون خود بکشاند
رحمت خدا همهجا و همهوقت هست و دنبال سینهای است که باز شود و آن را به درون خود بکشاند. نماز، انسان را آمادﮤ دریافت مِهر خدا مینماید. اگر بعد از یک اتفاق ناگوار به نماز ایستادید و خدا را به مهربانیاش خطاب کردید، باید به این فکر کنید که او میخواهد شما را مورد رحمت قرار دهد. اگر خودتان مسئول آن اتفاق ناگوار نیستید، هر بار که خدا را با نام رحمان و رحیم میخوانید، به این فکر کنید و مطمئن باشید که پشت این اتفاق ناگوار، بستهای از رحمت خدا و اتفاقات خوب نهفته است. اگر این اتفاق محصول اشتباهات شماست، باز هم ناامید نشوید و از او بخواهید که تبعات و دنبالههای آن را از شما دور کند. آن را برای شما جبران نماید یا راه جبران اشتباهات را به شما نشان دهد. سپس به ندای درونیتان گوش کنید و راه را پیدا کنید. اگر نشد، با انسانهای خیرخواه و مشاوران امین مشورت کنید؛ چون آنها هم کانالهایی برای دریافت رحمت هستند. همۀ این کارها موجب رشد شما خواهد شد تا دیگر اشتباهاتتان را تکرار نکنید و دوباره به دامان مهرش بازگردید.
برای اینکه به رحمت خدا در پشت سختیها برسید، باید از آنها عبور کنید. برای عبور از آنها عملِ عاقلانه، پشتکار، ایستادگی و صبر لازم است. هرچه درون سختیها یا پس از آنها رحمتی از جانب خدا پنهان باشد، یک قطرهاش هم به انسانهای تنبل، جاهل، عجول و ناامید نخواهد رسید.
خدا در نماز به ما آموزش داده تا از او بخواهیم ما را منفیاندیش و منفینگر نسبت به جهان قرار ندهد.
مثبتاندیشی نسبت به جهان و پدیدهها و اتفاقات آن، آن قدر در فرهنگ قرآن مهم است که ناامیدی از رحمت خدا به شدت نهی شده و در حد کفر قرار گرفته است. قرآن به ما می آموزد که فقط گمراهان یا همان ضالین از رحمت خدا مأیوس میشوند. از طرف دیگر در نماز به ما آموزش داده شده تا به تکرار از خدا بخواهیم که ما را از «ضالین» قرار ندهد یا به عبارتی هیچگاه ما را از رحمتش مأیوس نکند. به تعبیر دیگر، خدا در نماز به ما آموزش داده تا از او بخواهیم ما را منفیاندیش و منفینگر نسبت به جهان قرار ندهد. بنابراین یک نمازگزار هیچگاه و در هیچ وضعیتی به خودش اجازه نمیدهد رحمت خدا را از خود دور بداند. او همیشه در کنار مشکلات و سختیها به دنبال رحمت خدا میگردد.
نظر شما