می گفت «عباس آقا صداش کنید؛ عباس خالی نگید؛ حاج آقا صداش کنید. ارزشش رو بدونید. آخه پسرم نظرکرده حضرت ابوالفضله»
این جملات را فاطمه حاجی واحدی همسر شهید عباس واعظی از زبان مادر شهید بیان کرد که در روز خواستگاری پسرش گفته بود. خانم حاجی واحدی می گفت چون تولد شهید واعظی در روز تاسوعا بوده، خانواده نیز نام عباس را برای وی انتخاب کردند و خوابی هم که مادر شهید دیده بود، حکایت از آینده درخشان این شهید داشت.
همسر شهید واعظی گفت که قبل از ازدواجش رویایی صادقه دیده و در آن خواب، شهادت همسر آینده اش را چشیده بود. بعد هم گفت که چگونه با خانواده واعظی آشنا شده بود . چون چند روز قبل از این آشنایی او به مسجد جمکران رفته و از امام زمان خواسته بود تا همسری نصیب او شود که ایمان و تقوایش چند درجه بالاتر از او باشد. البته این همسر شهید هنوز هم خواسته هایش را با شهید درمیان می گذارد و برخی حاجت های خود را از او می گیرد.
جملاتی در جمع فعالان قرآنی با خانواده شهید واعظی بیان شد. مثل این که واعظی، خیلی تنومند بود؛ تیپ و قواره ش به روابط عمومی نمی خورد؛ مثل فرماندهان گردان تکاوران بود؛ زمین زیرپایش می لرزید؛ از فرماندهان رشید بود ولی در عین حال آرام و با طمانینه؛ هیچ وقت کسی از او هراس نداشت بلکه دیگران را جذب می کرد درحالی که معمولا افراد نظامی در این حد و با این هیبت به گونه ای هستند که کمتر دیگر نظامی ها به سمت آن ها می روند.
شهید واعظی یکی از ۹۴ شهیدی بود که ۱۸ سال پیش سوار هواپیمای سی ۱۳۰ شد و خواست خدا این بود که دفتر زندگی خود را با شهادت ببندد و حالا همسر شهید در جمع تعدادی از فعالان قرآنی می گوید که شهادت همسرش از مقدرات الهی بود چون قرار بود تعدادی از نیروهای ارتش به ماموریت بروند که به دلایلی لغو شد و برخی به این ماموریت رفتند که قرار نبود بروند با این حال گفت اگر سرنوشت عباس به غیر از شهادت رقم می خورد، شاید او هم ماندنی نبود ولی با شهادتش آرام گرفته است.
رحیم قربانی مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه محمد رسول الله (ص) استان تهران گفت که سه شخصیت قرآنی از ارتش را در این هواپیما از دست دادیم که یکی از آنها اصغر سلیمانی مدیر دارالقرآن نیروی دریایی ارتش و یکی هم عباس واعظی بود.
این است معنای «العبد یدبر و الرب یقدر» که آدمی تصور می کند بر اساس تصمیم های خود زندگی می کند ولی ناگاه می بیند مقدراتش چیز دیگری است. منصور آقامحمدی یکی از فعالان قرآنی که در منزل شهید واعظی حضور دارد، گفت که قرار نبود واعظی در این ماموریت شرکت کند ولی خودش درخواست کرد که به این ماموریت برود. او از شهدایی مثل امیر محمدیان، مشکین، علیرضا افشار و علیرضا خدادادی از تربیت شدگان شهید واعظی یاد کرد که سرنوشت آن ها در این سانحه به شهادت ختم شد.
سیدمهدی میرافضلی و سپهدار ساجدی هم همکاران خودم بودند که با سقوط این هواپیما به شهیدان پیوستند و با یاد این شهدا بعضی از خاطراتم با آنان در ذهنم زنده شد و صلواتی نثار روحشان کردم.
اما اصل ماجرا این بود که تعدادی از فعالان قرآنی همزمان با روزهای آغازین دهه فجر در یک روز سرد زمستانی با اهدای صلوات و تلاوت آیات قرآن دوباره یاد یکی از شهدای قرآنی را زنده کردند. قربانی که از سال ۹۲ برای زنده نگه داشتن یاد شهدا به ویژه شهیدان قرآنی پیش قدم شده با حضور در منزل شهید واعظی گفت: در کمیته شهدای قرآنی فعالیت هایی برای شناسایی شهدای قرآنی داریم که از سال ۹۲ آغاز به کار کرد و در آن زمان ۲۵ شهید شناسایی شده بود ولی اکنون بیش از ۲ هزار شهید در کشور داریم که به طور خاص برای قرآن کار می کردند؛ چه قاری و حافظ و چه فعال قرآنی.
وی تعداد شهدای قرآنی در استان تهران را ۲۸۰ شهید اعلام کرد که عباس واعظی یکی از پنج شهید ویژه قرآنی ارتش در تهران است.
قربانی گریزی هم به سخنان رهبر انقلاب زد که در ۱۱ بهمن منتشر شد. وی اظهار داشت: امروز فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دست اندکاران کنگره ۲۴ هزار شهید پایتخت را شنیدیم که ایشان مثل همیشه تاکید بر زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و نشر و ترویج این فرهنگ داشتند که همان فرهنگ قرآن و اسلام است.
وی با رساندن سلام جامعه قرآنی به خانواده شهید و تجدید میثاق با آرمان های عباس واعظی گفت: بسیاری از اساتید قرآنی مشتاق حضور در چنین برنامه هایی هستند ولی به دلیل محدودیت مکانی تعدادی افتخار حضور دارند.
قرار بود امیر محمدرضا فولادی هم در این مراسم حضور پیدا کند که قسمت نشد ولی چهره هایی همچون حسین ربیعیان پیشکسوت قرآنی، ابوالفضل قدیانی، محمدمهدی آزاد و منصور آقامحمدی از فعالان قرآنی که برخی از آن ها از رزمندگان و دوستان شهید واعظی هم بودند و همچنین سرهنگ مهدی میدانی، مدیر دارالقرآن ارتش حضور داشتند. البته میدانی همزمان در این جلسه برای اعلام برنامه های قرآنی ارتش در دهه فجر گفت و گویی با رادیو قرآن داشت و هنگامی که به جمع برگشت، گفت که این مصاحبه باعث شد تا یادی از شهید واعظی در رادیو شود و مخاطبان رادیو قرآن هم صلواتی به روح این شهید فرستادند.
همسر شهید در میان سخنان قربانی گفت که شهید هم در این مجلس حضور دارد و این جمله باعث شد تا خاطره ای از حضور شهید در محفل قرآنی به میان آید. قربانی که با بسیاری از خانواده های شهدای قرآنی دیدار داشته، گفت: بارها حضور شهید را تجربه کردیم. یک بار خانواده شهید اعلام کرد که ما می دانستیم شما می آیید. چون شهید در عالم رویا گفته بود که چه روز و چه ساعتی به دیدار خانواده می آیند و تاکید کرده بود که خودش هم حضور دارد.
خانم حاجی واحدی گفت که همسرش در همه زمینه ها فعال بود؛ از هنر و صدا و سیما بگیرید تا عقیدتی و سخنوری و ادبیات و آقای قربانی در ادامه گفت که شهید واعظی در پیشتیبانی از فعالیت های قرآنی به ویژه در زمینه قرائت و تواشیح تا چه اندازه فعال بود.
آقامحمدی هم که همرزم و همکار شهید بوده، به بیان چند خاطره پرداخت و گفت سال ۸۱ که قرار بود مسابقات قرآن در زاهدان برگزار شود، دشمن با انفجار دو بمب در مسجد مکی و مسجد حضرت علی تلاش کرده بود تا مسابقات درآنجا برگزار نشود ولی واعظی زودتر از بقیه مسئولان به زاهدان رفته و به گونه ای برنامه ریزی کردند که گویی آب از آب تکان نخورده بود.
خانم حاجی واحدی چند خاطره دیگر هم تعریف کرد و گفت که معمولا تمام وقت امیران ارتش و نیروهای نظامی پر بوده و درگیر کار هستند، معمولا کمتر فرصت می کنند در کارهای خانه کمک کنند ولی هر وقت که سرلشکر همسر شهید واعظی از مدرسه می آمده، او از کمک کردن دریغ نمی کرد و هم کارهای خانه را انجام می داد و هم به فرزندان رسیدگی می کرد.
همین رفتارهای شهید باعث شده تا با گذشت ۱۸ سال همسر شهید واعظی بگوید که اخلاق و رفتار زهرا و مصطفی و محمد هم رنگ و بوی پدرشان را بگیرد و هر سه فرزند شهید خیلی مهربان هستند؛ آن هم در این دوره و زمانه ای که تربیت فرزندان بسیار مشکل است.
آقای قربانی از همسر سرلشکر شهید واعظی خواست تا اگر سفارش و توصیه ای دارد، دریغ ندارد که خانم حاجی واحدی سفارش جوانان را کرد و گفت که با جوانان ارتباط بیشتری بگیرید؛ هرچند کارهای فرهنگی سخت و بسیار ظریف است.
نظر شما