به گزارش خبرنگار معارف ایرنا مرتضی کاشفی همان پدر شهیدانی است که خود مدرک کارشناسی زبان انگلیسی دارد و از دهه ۴۰ به عنوان یک فرهنگی مسئولیتهایی در آموزش و پرورش داشته است که یکی از آن ها مسئولیت دبیرستان اسلامی احمدیه است و فرزندانش در این محیط های آموزشی علاوه بر کسب علم و دانش، با روحیهای اسلامی پایبند به موازین شرعی و دینی رشد کردند و تربیت شدند.
خودش می گوید وقتی از ملایر به تهران آمد به دنبال یک مدرسه اسلامی بود تا فرزندانش با آموزه های دینی درس بخوانند و تربیت شوند.
پدر شهیدان کاشفی این را هم گفت که مادر شهیدان نیز در مدرسه ای مشغول به تدریس شد که شهیدان رجایی و باهنر آن را اداره می کردند و در تربیت دینی فرزندان نیز تأثیرگذار بود.
نگاهی به مستند عرشیان بی نشان داشتم که پدر در شبی که فرزندش مصطفی به سن تکلیف می رسد او را بیدار می کند تا نماز شب بخواند و مادر شهید هم به نقل از مصطفایش گفت که سفارش کرده بود «نیازی نیست قرآن را ختم کنی. سه آیه را با معنی بخوان و سعی کن به آن عمل کنی.» البته مصطفی خودش ۱۰ جزء از قرآن را حفظ بود و مرتب، ختم قرآن داشت و به قول یکی از همرزمانش تلاوت مصطفی سبک عبدالباسط و مصطفی اسماعیل نبود بلکه به یک سبک بهشتی می خواند.
مصطفی به قدری با قرآن مأنوس بود که هر وقت فرصت داشت به تلاوت کلام الهی مشغول می شد و در آخرین ماموریتش که با سیدنصرالله حسینی همراه بود به او گفت «در این فرصت که شما مشغول رانندگی هستید، من قرآن می خوانم» و لحظاتی نمی گذرد که گلوله تانک دشمن به سوی آمبولانسشان شلیک می شود و مصطفی درحال تلاوت قرآن به شهادت می رسد و حسینی مجروح می شود.
مادر مصطفی گفت که وقتی فرزندش اولین حقوق خود را از سپاه گرفت برای خانواده و فامیل رساله امام خمینی را خرید.
پدر شهیدان به نقل از استاد فرزندانش، سیدمحسن موسوی بلده گفت که کسی را عاشق تر از مصطفی به شهادت ندیده بود و حالا بهروز یاریگل استاد و پیشکسوت آموزش قرآن درباره پدر شهیدان کاشفی می گوید که او خودش یک شهید زنده است.
یاریگل که توفیق حضور در چهاردهمین دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهدای قرآنی را یافته که به همت سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ برگزار میشود، درباره شهیدان کاشفی گفت: من برای اولین بار آن ها را در جلسه استاد موسوی بلده در دارالتحفیظ خیابان ایران دیدم و با این دو برادر آشنا شدم. آن زمان شاید ۱۵ سال داشتند ولی وقتی از سربازی برگشتم متوجه شدم که مصطفی شهید شده و برادرش نیز سه سال بعد شهید شد.
وی افزود: یادگار ما همیشه خود شهدا هستند، مثل شهید حسین محمدی و دیگران ولی پدر این شهیدان را بعد از شهادت فرزندانش بیشتر در جلسات قرآنی می دیدم و به یاد شهدا می افتادم که تاکنون این ارتباط برقرار است و از نظر من پدر شهید خودش یک شهید زنده است.
این پیشکسوت قرآنی از خاطرات آن دوران گفت و افزود: هنوز هم استاد موسوی بلده ابتدای جلسات روزهای جمعه هنگام حضور و غیاب، اسامی شهدا را می خواند و حاضران می گویند حاضر.
رحیم قربانی خادم قرآنی و بانی برگزاری دیدار با خانواده های شهید از تجدید میثاق با آرمان های شهدا صحبت کرد و این که سبک زندگی قرآنی این دو شهید قاری و حافظ سرلوحه جوانان و نوجوانان شود.
قربانی گفت: همزمان با آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها و مدارس خدمت پدر و مادر شهیدان کاشفی رسیدیم که یکی دانشجوی ممتاز و دیگری دانش آموز ممتاز بود و امیدوارم جامعه به جایی برسد که فرهنگ شهدا در دانشگاه ها و مدارس کشور نشر پیدا کند که همان فرهنگ قرآن و مکتب حیات بخش اهل بیت است.
میکائیل باقری، رئیس اداره قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش نیز در این دیدار گفت: پدر قرآنی و مادر متدین محجبه عامل به قرآن همواره پشتوانه هر دانش آموز موفق در حوزه اخلاق و معنویت است. اولیای دانش آموزان فراموش نکنند که آموزش و پرورش به تنهایی نمی تواند در حوزه تربیت دانش آموزان موفق باشد و کمک پدر و مادران نیاز است.
پدر شهیدان کاشفی بازگشتی به خاطرات فرزندانش داشت و گفت: مصطفی نتوانست در کنکور شرکت کند و گفت تا جبهه هست باید اول مساله جنگ را مشخص کنیم. مجتبی نیز در دانشگاه تهران در رشته فنی مهندسی قبول شد و بعد از گذراندن ترم سوم راهی جبهه شد درحالی که سه سال پیش برادرش شهید شده بود. برخی او را نصیحت می کردند که وجود شما در پشت جبهه و در دانشگاه و سپاه موثرتر است ولی خدا به او توفیق داد تا سومین بار که به جبهه رفت شهید شد.
اینگونه شد که مصطفی بعد از گرفتن دیپلم ریاضی فیزیک باوجود هوش و استعداد فراوانی که داشت، احساس تکلیف برای حضور در جبهه داشت و به عضویت سپاه درآمد و در ۱۱ اسفند سال ۶۲ در منطقه جفیر به شهادت رسید.
مجتبی که سه سال کوچکتر از مصطفی بود، سه سال بعد از شهادت برادرش، در ۱۱ اسفند سال ۶۵ در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
نظر شما