به گزارش خبرنگار ایرنا، شهید ترحمی بیست و یکم بهمن ۱۳۳۷ در روستایی در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود.
شهید ترحمی برای ادامه تحصیل به شهر سمنان آمده بود، دوری از والدین و نبود امکانات او را همچون کوه، آبدیده کرده بود. برای تهیه مخارج تحصیل کارگری میکرد و در بخشهای مختلف از جمله کورههای آجر فشاری و بنایی کار کرد.
او سال ۱۳۵۶ موفق به اخذ دیپلم بازرگانی حسابداری شد و با آغاز حرکتهای مردمی و انقلابی، او هم ادای وظیفه کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدت کوتاهی به عنوان کارمند اداره بازرگانی مشغول به فعالیت شد، اما با نوشتن استعفانامه به سبزپوشان میدانهای نبرد پیوست و از طریق سپاه به جبهه اعزام شد.
این شهید والامقام برای دفاع از کشور به عنوان پاسدار از سپاه سمنان لشکر ۱۷ گردان موسی بن جعفر (ع) به جبهه اعزام شد و به عنوان رزمنده در مبارزه با دشمنان خدمت کرد.
پسری که پس از شهادت پدر به دنیا آمد
شهید ترحمی در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۰ که مصادف با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) ازدواج کرد و حاصل این پیوند فرزند دختری به نام صفیه است. فرزند دوم این شهید پسری به نام حسن پس از شهادتش به دنیا می آید.
او بارها به مناطق جنگی غرب و جنوب کشور اعزام شد و در عملیات والفجر چهار با سمت جانشین گروهانی آخرین حضورش در جبهه بود.
همسر شهید ترحمی نقل میکند: روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) عقد و عروسی ما بود. ملاک ازدواج را ایمان، تقوی، پرهیزکاری، خلوص نیت، سازش داشتن و قدم برداشتن در راه اسلام قرار داده بودیم. زمانی هم که به جبهه رفت و نامه برایش نوشتم، گفتم:« تا پیروزی به دست نیاورده ای برنگرد!»
وی ادامه داد: مهریه ام یک جلد کلام الله مجید و مبلغ پنجاه هزار تومان پول بود. پیشنهاد کردم یک سفر حج هم برای من در نظر بگیر! او بدون تامل گفت: نمی توانم قبول کنم، پرسیدم علتش چیست؟ گفت ممکن است تا آن زمان نباشم و این دین بر گردنم باقی بماند.
مراسم عقدمان در خانه ما با حضور بستگان و فامیل ها برگزار شد. در مراسم عقد یک عکس امام خمینی(ره) را که خودم طراحی کرده بودم به ایشان هدیه دادم. تا آن عکس را گرفت شروع کرد به گریه کردن. گفتم: چرا گریه می کنی؟ جوابم را داد که «می ترسم نتوانم یک سرباز واقعی برای امام زمان(عج) و رهبرم باشم.»
شهید ترحمی پس از ۲۰ ماه حضور فعال در جبهه سرانجام در بیست و هشتم آبان سال ۱۳۶۲ به عنوان رزمنده در عملیات والفجر چهار در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به بدنش در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
پیکر مطهر شهید ترحمی در گلزار شهدای حرم حضرت یحیی(ع) سمنان به خاک سپرده شد.
فرزند شهید ترحمی نقل میکند: هر وقت که از بیرون به منزل می آیم اول به عکس پدرم نگاه می کنم و به فکر کارهایی که انجام داده ام می افتم. احساس می کنم که پدرم با من حرف می زند. اگر کارهای خوبی انجام داده باشم، درک می کنم پدرم از من راضی و خوشحال است و می خندد و اگر کاری کنم که موجب رنجیدگی پدرم شود، احساس می کنم پدرم از دست من ناراحت است. این جاست که دیگر سعی می کنم جبران کنم تا خوشحالی آن عکس را احساس کنم.
خندههای قبل از شهادت
یکی از همرزمان شهید ترحمی نقل میکند: آن روز حسنقلی خیلی شاد و مسرور بود، پشت سر هم به سنگرها سرکشی میکرد و حال بچه ها را میپرسید، بچههای محلات سمنان بوتههای سیر را در آتش ریخته و پس از پخته شدن می خوردند. به او تعارف کردند و او هم مشغول خوردن شد. وقتی که خوردیم رو به او کردم و گفتم: تو هم سیر خوردی؟ جواب داد: من هم مثل تو خوردم، مگر چه عیبی دارد؟ چون دهنت بوی سیر می دهد، به سنگرمان راهت نمی دهم. هر ۲ شروع به خندیدن کردیم و از هم جدا شدیم. چند قدمی از ما دور نشده بود که ترکشی در سینه حسن جای گرفت. وقتی به زمین افتاد من با عباس فکوری او را به داخل ماشین رساندیم تا به بیمارستان صحرایی ببریم. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که به شهادت رسید.
ارجحیت عشق به اسلام به خواستههای دنیایی
شهید ترحمی در وصیتنامه خود گفته است: همسرم که فاطمهوار زندگی محترمانه ساختی و تمام همّ و غمت در طول زندگی کوتاه و پربارمان با ساده زیستن بود، جای خالی مرا برای فرزندانمان پر کن! بکوش که فرزندی برای اسلام به بارآوری که مایه سرافرازی و افتخار باشد. بدان هر لحظه ای را که برای بارورساختن و پرورش نهال کوچک و ثمره زندگیمان می گذرانی عبادتی بزرگ انجام می دهی و خداوند بزرگ در ازای لحظه های آن نیز به تو پاداش و ثواب می دهد. اکنون که کاروان ما بانگ رحیل سر داده، سلاح خویش را به ودیعت نزد تو می گذارم تا آنگاه که فرزندمان بالغ شد به او بدهی تا او راهی را برود که همه جندالله می روند.
در بخشی دیگر از وصیتنامه این شهید والامقام آمده است: همسرم! نوردیدهام را چگونه تربیت می کنی؟ امیدوارم آن طوری تربیت کنی که ادامه دهندگان راه من باشند.
در انتها اگر برایتان امکان داشت موتور و آخرین کارم را به عوض حجله سوگواری بگذارید تا همه ببینند و بدانند که ما هم در این دنیا تمایلات و خواسته هایی داشتیم، اگر می خواستیم می توانستیم بهتر از خیلی ها زندگی کنیم، ولی عشق به الله و اسلام مانع این آرزوهای مادی شد.
نقش رزمندگان استان سمنان در دوران دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار ایرنا، دوران هشت ساله دفاع مقدس برگ افتخاری در دفتر غیرت و مردانگی ایرانیان رقم زد، مردم استان سمنان با اعزام تعداد قابل توجه رزمندگان به این نبرد، جزو سه استان برتر در تقدیم بیشترین تعداد شهید در کشور است؛ مدالی که از هر رنگی بالاتر و آرمانی جاودان را یادآور است.
رزمندگان سلحشور و دلیر ایران اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس بیش از ۱۰۰ عملیات محدود نیمهگسترده و گسترده انجام دادند و با مدیریت تحسینبرانگیز نظامی و پرورش قوای رزمی توانستند با قاطعیت از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند.
نیروهای اعزامی از استان سمنان نیز در ۵۵ عملیات شامل ۲۴ عملیات توسط سپاه و بسیج، ۱۱۰ عملیات توسط لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار ارتش و ۲۰ عملیات توسط جهادسازندگی، شرکت و نقش فعال و اثرگذاری را ایفا کردند.
جمعیت استان سمنان در سال ۱۳۵۵ حدود ۲۸۹ هزار و ۴۶۰ نفر و کمتر از یک درصد از جمعیت کشور بود که با توجه به جمعیت آن زمان استان، تقدیم سه هزار شهید بیانگر این مدعاست که مردم این خطه تمامقد برای دفاع از انقلاب در صحنه حضور داشتند.
جنگ تحمیلی در دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ اتفاق افتاد و اگر ملاک محاسبه جمعیت کل کشور و استان سمنان را در سال ۱۳۶۵ قرار دهیم، میتوان گفت جمعیت کل کشور در سال ۶۵ حدود ۴۹ میلیون و ۴۴۵ هزار نفر و جمعیت استان سمنان نیز در آن سال ۴۱۷ هزار ۳۵ نفر بود.
مقایسه آماری فوق چنین نشان می دهد که در کل کشور بر اساس جمعیت سال مورد اشاره، معادل ۴۴ صدم درصد یعنی یک نفر در ۲۲۶ نفر به فیض شهادت نائل آمدند، این رقم در استان سمنان ۶۹ صدم درصد یعنی یک نفر در هر ۱۴۵ نفر جمعیت استان بود.
سمنان به تناسب جمعیت کشور و شهدا، یک و هفت دهم برابر میانگین کشوری شهید تقدیم میهن کرده است و بیش از ۹۷ درصد از شهدا مربوط به دفاع مقدس هستند و همه این سروقامتان و مدافعان وطن در خطوط مقدم و مناطق جنگی به شهادت رسیدند.
مقایسه آماری شهیدان بسیجی استان سمنان با کشور نشان میدهد که از مجموع یک میلیون و ۹۳۰ هزار بسیجی رزمنده در کشور، ۹۵۰ هزار نفر به شهادت رسیدند و معادل چهار و ۹ دهم درصد کل رزمندگان و سهم استان سمنان از شهدای بسیجی یکهزار و ۵۷۴ نفر است که معادل پنج و چهار دهم درصد رزمندگان استان محسوب میشود.
همگام با بسیجیان، حضور پاسداران به عنوان فرماندهان و همرزمان آنان در جبهههای جنگ بسیار چشمگیر بود. به طوری که طبق آمارهای موجود تعداد ۳۱۶ نفر از پاسداران استان سمنان یعنی به ازای هر پنج نفر یک نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و طبق آمار رسمی اعلام شده، تعداد سه هزار و ۱۰۰ نفر از اعضای داوطلب تحت امر جهاد در طول دفاع مقدس به شهادت رسیدند که با توجه به تناسب آمار کشور، معادل یک و نیم درصد آمار کل شهدای کشور میشود.
نگاهی به آمار رزمندگان و شهدای استان سمنان
شمار شهدای جهاد در استان سمنان به حدود ۱۱۳ نفر میرسد که معادل چهار درصد از آمار کل شهدای استان را تشکیل میدهد و بر پایه گزارشها، آمار شهدای جهاد استان با ۱۱۳ نفر معادل سه و ۶ دهم درصد از کل شهدای جهاد کشور را شامل میشود که بیش از سه برابر میانگین کشوری را به خود اختصاص داده است.
از سه هزار شهید استان سمنان، ۲۲۰ نفر ورزشکار و ۹۶ شهید در عرصه بهداشت و درمان به فیض شهادت رسیدند و ۷۰۰ نفر از رزمندگان جبهههای جنگ حق علیه باطل که از این حوزه عازم نبرد شده بودند نیز به جایگاه والای جانبازی نائل آمدند.
از مجموع ۹۶ شهید بهداشت و درمان دفاع مقدس استان سمنان، یک شهید پزشک بود، ۶ شهید نیز بهداشت و پزشکیار، ۵۶ شهید امدادگر، ۹ شهید حامل مجروحان، ۹ شهید راننده آمبولانس و ۱۸ شهید نیز بهداشتیار و عضو کادر بهداشت و درمان رزمندگان دفاع مقدس بودند که به شهادت رسیدند.
شمار کل جانبازان استان سمنان هفت هزار و ۲۰۰ نفر است که از این تعداد یکهزار و ۸۰۷ نفر از جانبازان استان را جانبازان شیمیایی تشکیل میدهند. ۲۰۷ نفر دارای بیش از ۲۵ درصد جانبازی هستند.
طبق گزارشها، در کشور به ازای هر ۱۲۴ نفر یک نفر جانباز و در استان سمنان به ازای هر ۵۸ نفر یک نفر در دوران دفاع مقدس جانباز شدند و استان سمنان بیش از ۲ و یک دهم برابر میانگین کشوری جانباز دارد و همچنین یکهزار و ۷۴۷ نفر از این جانبازان بیش از ۲۵ درصد جانبازی دارند.
برنامهریزی برای دومین کنگره شهدای استان سمنان در بهار ۱۴۰۳
سمنان به عنوان یکی از استانهای سرآمد دوران دفاع مقدس و جزو سه استان دارای بیشترین تعداد شهدا به نسبت جمعیت برای پاسداری از کیان نظام جمهوری اسلامی، به منظور تحقق منویات رهبر معظم انقلاب در زمینه جهاد تبیین و مقابله با جنگ ترکیبی و تهاجم فرهنگی دشمنان وارد میدان شده است و برگزاری هشت اجلاسیه در هشت شهرستان استان سمنان برنامهریزی شد تا در نهایت هشت اجلاسیه به دومین کنگره سه هزار شهید در بهار سال ۱۴۰۳ مزین شود.
برگزاری اجلاسیه شهدا در هر شهرستان استان سمنان در واقع اقدامی برای معرفی شهدای هر شهرستان به نسل امروز آن شهرستان است که در نهایت تمامی مردم استان سمنان و دیگر استانها در نقاط مختلف کشور در «کنگره سههزار شهید استان سمنان» با تمامی شهدا و خط مشی و سیره این بزرگواران همیشهجاودان بیش از پیش آشنا شوند تا راه بر توطئه دشمنان سد شود.
نظر شما