«دانشجو»؛ یارِ دیرین انقلاب در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز

اصفهان-ایرنا-همیشه سر پُر سودایی دارد؛به همان اندازه که در جُزوه‌هایش غرق می‌شود گاهی از همه هوشیارتر است، در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز، جریان می‌آفریند و با پشت سرگذاشتن بندهای بی‌تفاوتی همچون یاری دیرین، حوادث تاریخ را تیزبینانه می‌پَروراند؛ شاید به همین دلیل، نام دیگری به او داده‌اند؛ اینکه او «موذن جامعه» است.

به گزارش ایرنا؛ جنبش دانشجویی همواره به مثابه چراغی پُرفروغ در همه عرصه‌ها خوش درخشیده است؛ از همان روزهای مُنتهی به پیروزی انقلاب تا سال‌های دفاع مقدس و پس از آن در آوردگاه‌های غافلگیرانه تاریخ، سِیرِ نقش‌آفرینی این قشر، پُربار و ماندگار بوده است.

بر اساس برایند اسنادی که تاریخ انقلاب اسلامی را روایت می‌کند؛تقویم جنبش دانشجویی ایران از ابتدای دهه ۳۰ آغاز می‌شود یعنی در فاصله ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ که دوره مبارزات نهضت ملی شدن نفت است. در این دوره تظاهرات دامنه‌داری در دانشگاه‌های تهران و تبریز بعنوان اعتراض به برکناری دکتر مصدق انجام گرفت که به دستگیری عده‌ای از دانشجویان منجر شد. در آذر ۱۳۳۲ در اعتراض به برقراری روابط سیاسی ایران و انگلیس، دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران دست به تظاهرات زدند که پلیس آنها را محاصره کرد و با ورود به دانشکده، بر روی دانشجویان آتش گشود.

۲ روز بعد یعنی در روز ۱۶ آذر،«ریچارد نیکسون» معاون وقت رییس جمهور آمریکا به اتفاق همسرش به تهران آمد که تظاهرات وسیعی در اعتراض به ورود او و نیز به مناسبت بزرگداشت شهدای دانشکده فنی برگزار شد که درگیری شدید میان پلیس و مردم بدنبال داشت.در این حوادث، سه تن از دانشجویان شهید و عده‌ای بازداشت شدند. از این‌رو ۱۶ آذر، از آن سال به بعد بعنوان مبدا جنبش دانشجویی ایران ثبت شد. سال‌های بعد دانشگاه‌ها با برگزاری مراسمی در تجلیل از شهدای ۱۶ آذر به تداوم جنبش دانشجویی کمک کردند.

«دانشجو»؛ یارِ دیرین انقلاب در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز

کُنشگری دانشجویی در ایران پیش از انقلاب اسلامی

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم؛ جنبش دانشجویی در رُخدادهای مختلف از جمله اصلاحات ارضی و تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی با اعتراض‌های بهنگام خود نقش‌آفرینی کرد. پس از تبعید امام به ترکیه در سال ۱۳۴۳ و فراگیر شدن واکنش‌های مردمی و سرکوب آن توسط حکومت، فضای دانشگاه‌ها تا چند سال بعد دچار خفقان شد و تحرک سیاسی قابل توجهی در آنها نبود.

بر اساس آنچه محسن مدیر شانه‌چی در کتاب خود با عنوان «احزاب سیاسی ایران» روایت کرده است: در مهر ۱۳۴۸ رییس دانشگاه شیراز طی بخشنامه‌ای ورود دختران با پوشش چادر را به محیط دانشگاه ممنوع اعلام کرد. دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز، اطلاعیه‌ای در اعتراض به اقدامات ضداسلامی مسوولان دانشگاه منتشر کردند و روحانیان شهر نیز با خودداری از اقامه نماز جماعت، دست به اعتصاب زدند.

این اقدامات موجب عقب‌نشینی حکومت و لغو بخشنامه منع ورود دانشجویان با حجاب به دانشگاه شد.در اسفند همین سال، دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به افزایش بهای بلیت اتوبوس، اتوبوس‌های شرکت واحد را در مقابل دانشگاه سنگباران کردند که به درگیری دانشجویان با پلیس و کشته و مجروح شدن عده‌ای از آنها منجر و دانشگاه تهران باردیگر تعطیل شد.این اعتراض، نخست غیرسیاسی بود و دانشجویان زیادی در آن شرکت کرده بودند، ولی کم کم حال و هوای سیاسی پیدا کرد و دانشجویان دانشگاه‌های تهران با برپایی تظاهرات خواستار آزادی بازداشت‌شدگان شدند.

«دانشجو»؛ یارِ دیرین انقلاب در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز

در این دوران در دانشگاه‌ها، اعتراضات صنفی هم وجود داشت که نمونه آن اعتصاب ۱۳ خرداد ۱۳۴۹ دانشجویان شیراز در اعتراض به افزایش شهریه بود. در آذر ۱۳۴۹ دانشجویان دانشگاه تهران تظاهراتی در اعتراض به مشکلات صنفی و نبود آزادی در کشور به راه‌ انداختند و با سر دادن شعارهایی علیه انقلاب سفید شاه و ملت نظیر: «مرگ بر این سفیدی انقلاب، مرگ بر انقلاب فرمایشی»، فصل جدیدی را در مبارزات خود گشودند.

در بخشی از کتاب «احزاب سیاسی ایران» آمده است: به دعوت مراجع سرشناس تقلید، درس‌های حوزه علمیه قم نیز در هماهنگی و همسویی با دانشجویان تعطیل شد.در سال ۱۳۴۹، شهادت آیت‌الله سعیدی سرفصل جدیدی در جنبش داشنجویی رقم زد، اما شدت خفقان هنوز به حدی بود که دانشجویان از انجام اقدامات فراگیر درمانده بودند.از این‌رو، اغلب اعتراضات جنبه صنفی پیدا می‌کرد. اگرچه از نظر حکومت اعتراضات صنفی در دانشگاه می‌توانست تمرینی برای حرکت‌های سیاسی باشد.

راه هموار دانشگاه در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب

اسناد جنبش دانشجویی ایران در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب نشان می‌دهد که در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۰ دانشجویان دانشگاه تهران علیه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی دست به تظاهرات زدند. پلیس با حمله به دانشجویان حدود ۲۰۰ نفر را دستگیر کرد. بدنبال آن، در پی درخواست مقامات دانشگاه‌ها برای سرکوب دانشجویان، پلیس در دانشگاه‌ها مستقر و در اواخر مهرسال ۱۳۵۰ دانشکده فنی دانشگاه تبریز بدنبال دو هفته اعتصاب و تحصن دانشجویان تعطیل شد.

محمدصادق زیباکلام در کتاب خود با عنوان«مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی»نوشته است: از سال۱۳۵۰ مطالعه آثار استاد شهید مطهری که اغلب بر پایه‌های نظام فکر دینی استوار شده بود، در تغییر موازنه قوا به نفع دانشجویان مذهبی نقش مهمی داشت. در همین ایام، اعتراض دانشجویان دانشکده فنی تبریز نسبت به پذیرش فوق دیپلمه‌ها در دانشکده، در پنج اسفند۱۳۵۰ به تشنج در سطح دانشگاه و زد و خورد شدید و خونینی با گارد دانشگاه منجر شد و چنان بازتاب یافت که ۲ روز بعد، هیاتی از سوی نخست‌ وزیر برای رسیدگی به وضع دانشگاه تبریز عازم آنجا شد.

در سال۱۳۵۳ بنا بر آنچه سید حمید روحانی در کتابش با عنوان «بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی(ره) آورده است: بدنبال رایگان شدن تحصیل دانشگاهی بدلیل درآمدهای بادآورده نفتی نیروهای جدیدی وارد دانشگاه شدند که آنجا را به کانون شراره‌های ضدظلم تبدیل کردند و توازن فکری و سیاسی موجود در دانشگاه را به هم ریختند.تا پیش از آن، تحصیل در دانشگاه از طریق پرداخت شهریه‌های سنگین بود و تنها خانواده‌های متوسط به بالا می‌توانستند فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاه بفرستند.این خانواده‌ها نیز اغلب از نظر سیاسی محافظه‌کار یا موافق وضع موجود بودند و ازنظر فرهنگی وضعیت موجود را بیشتر می‌پسندیدند. رایگان شدن تحصیل موجب شد عده زیادی از خانواده‌های زیر متوسط و ضعیف به دانشگاه راه یابند.

از آنجا که در طبقه محروم جامعه تمایلات مذهبی بیشتر بود و بدلیل ستمدیدگی و استثمار از آمادگی برای مبارزه بر ضدتبعیض برخوردار بودند، این واقعه موجب شد موقعیت نیروهای مذهبی دانشگاه بسرعت بهبود یابد. از این پس، علاوه بر ۱۶ آذر که بطور سنتی به سالروز جنبش دانشجویی تبدیل شده بود و همه نیروهای مسلمان و مارکسیست، بطور مشترک به بزرگداشت آن می‌پرداختند، ۱۵ خرداد نیز که نماد جنبش اسلامی بود وارد تقویم جنبش دانشجویی شد.

در اسفند همان سال بنا بر اسناد تاریخی، خبر تشکیل حزب رستاخیز اعلام شد و شاه گفت:«هر کس عضو حزب نشود، اجنبی است و باید از ایران برود». امام نیز از نجف فتوای حُرمت عضویت در این حزب را صادر کرد. در دانشکده‌ها دفاتر اسم‌نویسی برای ثبت نام در حزب رستاخیز قرار دادند و فشار زیادی به دانشجویان آوردند. دانشجویان مقاومت کرده و بر دیوارها شعار می‌نوشتند: «یزید زمان بیعت می‌طلبد» و «مرگ بر حزب رستاخیز».

«دانشجو»؛ یارِ دیرین انقلاب در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز

عباسعلی عمید زنجانی در کتاب «انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن» مهمترین اتفاق این دوره را اینگونه روایت کرده است: بدنبال صدور فتوای تحریم عضویت در حزب رستاخیز، امام خمینی در اطلاعیه‌ای از دانشگاهیان و طلاب خواست که خاطره قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ را هرچه با شکوه‌تر گرامی بدارند. از این رو، اوایل سال ۱۳۵۴ تمهیدات و تدارکات آن توسط دانشجویان مسلمان آغاز شد و در سالروز ۱۵ خرداد، عظیم‌ترین شورش دانشجویی بوقوع پیوست که مُبیّن میزان قدرت جنبش اسلامی و دوام حیات آن بود.این حرکت معادلات سیاسی داخلی و خارجی را تحت تاثیر قرار داد. پلیس در سرکوب این شورش دانشجویی، به خوابگاه دانشجویان نیز یورش بُرد و ضمن تفتیش خوابگاه‌ها برای کشف اعلامیه‌ها و وسایل دیگر، اقدام به دستگیری عده‌ای از آنان کرد.

در این زمان، استقبال دانشجویان از ارزش‌های اسلامی و گرایش به مذهب و حجاب نمود بیشتری یافت و بتدریج حجاب اسلامی دانشجویان پُررنگتر و تهیه و تکثیر اعلامیه‌های امام خمینی در سطح دانشگاه موجب پیوندهای اعتقادی- عاطفی دانشجویی شد.

انقلاب؛ نقطه عطف جنبش دانشجویی

در طول سال ۱۳۵۷، کلاس‌ها تعطیل و تظاهرات سیاسی برای سرنگونی رژیم در دانشگاه‌ها، سازماندهی و جنبش دانشجویی به یک جنبش اجتماعی مُبدل شد و خواسته‌های انقلابی مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت امام خمینی در صدر توجه آنان قرار گرفت.

در جریان ممانعت دولت بختیار از بازگشت امام در دی ۱۳۵۷، عُلمای قم و سایر شهرهای کشور در دانشگاه تهران دست به تحصن زدند. این حرکت نمادین، ضمن تقویت وحدت و نزدیک شدن حوزه و دانشگاه که طی سال‌های گذشته در اثر تبلیغات رژیم دچار بدبینی‌های مُفرطی نسبت به همدیگر شده بودند، دانشگاه تهران را به پایگاه انقلاب مُبدل ساخت.

در طول سال ۱۳۵۷ بر اساس روایت نیکی کدی در کتاب «ریشه‌های انقلاب ایران» با ترجمه عبدالرحیم گواهی، دانشگاه‌های کشور به پایگاه انقلاب تبدیل شدند. کلاس‌ها تعطیل و تظاهرات سیاسی برای سرنگونی رژیم در دانشگاه‌ها سازماندهی شد.جنبش دانشجویی به یک جنبش اجتماعی مُبدل گشت و خواسته‌های انقلابی مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت امام خمینی در صدر توجه آنان قرار گرفت. در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۷ در دانشگاه تبریز، به مناسبت چهلم شهدای قیام ۲۹ بهمن آن شهر، تظاهرات عظیمی صورت گرفت و دانشجویان با سنگ به مصاف گلوله رفتند. شورش خونین ۱۸ اردیبهشت دانشگاه تبریز، به تعطیلی این دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد.

جنبش دانشجویی پس از پیروزی انقلاب نیز به نقش‌آفرینی خود همچنان ادامه داد. امام خمینی در ۱۰ آبان ۱۳۵۸ طی پیامی به مناسبت سالروز ۱۳ آبان، مردم، دانشجویان و طلاب را به بسیج عمومی علیه امپریالیسم دعوت کرد.در پی سخنان امام، دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها طرح راهپیمایی ۱۳ آبان و تصرف سفارت آمریکا را آماده کردند. در روز موعود چند هزار نفر به طرف سفارت آمریکا حرکت و علیه آن کشور و در اعتراض به پذیرش شاه، شعار دادند و سرانجام سفارت را اِشغال کردند.

فعالیت‌های دانشجویی در این دوران با وجود ناآرامی‌ها و درگیری گروه‌های مختلف سیاسی در اوایل انقلاب کم و بیش ادامه داشت تا اینکه بزنگاه جنگ تحمیلی به وقوع پیوست.

«دانشجو»؛ یارِ دیرین انقلاب در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز

جنگ تحمیلی و خلق پیوندهای عمیق دانشجویی

بر اساس اسناد موجود در طول سال‌های جنگ، اهتمام به نیازهای جنگی و حضور دانشجویان فنی، مهندسی و پزشکی در جنگ، دفاع از ارزش‌ها و احترام به خون شهدا و احساسات جریحه‌دار شده ناشی از شهادت‌های پی‌درپی در جبهه‌ها، بر فضای جامعه و دانشگاه حاکم بود.

گرایش سیاسی مسلط در دانشگاه انجمن اسلامی بود، هرچند از اواسط جنگ، جناح‌بندی‌های سیاسی جدی در جامعه بوجود آمد، به‌گونه‌ای که در انتخابات مجلس سوم، آشکارا به برخوردهای لفظی میان آنها منجر شد و سرانجام انشعابی در جامعه روحانیت صورت گرفت که از آن پس به ۲ جناح چپ و راست موسوم شدند. انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴، صف‌بندی روشن‌تری از ۲ گروه دانشجویی چپ و راست را به نمایش گذاشت.در این انتخابات، گروه‌های مستقل‌تر و غیروابسته‌تر دانشجویی در حال جایگزینی با گروه‌های دانشجویی چپ و راست بودند. همراهی قشر دانشجو با مردم با انگیزه کمک به تحقق اهداف ملی در سال های بعد نیز ادامه یافت.

پس از پایان جنگ تحمیلی حضور فعال دانشجویان و جوانان در عرصه‌های سیاسی و دانشجویی و مشارکت گسترده آنان در سخنرانی‌ها و سمینارها و انتشار نشریات دانشجویی جلوه خاصی به جنبش دانشجویی داد، به گونه‌ای که در سال ۱۳۷۷ حدود ۲۶۰ نشریه دانشجویی در دانشگاه‌های سراسر کشور منتشر می‌شد.

نقش آفرینی دانشجویان در شرایط متحول ملی و جهانی

در ادامه حرکت انقلاب تا به امروز، دانشجویان علاوه بر افتخارآفرینی در حوزه علم و فناوری و دستیابی به پیشرفت‌های قابل توجه با وجود توطئه چینی دشمنان برای شکاف در دانشگاه‌ها بعنوان چشم بینای جامعه در خُنثی‌سازی فتنه‌های مختلف سیاسی اثرگذار بوده‌اند. در این میان تشکل‌های اسلامی و بسیج دانشجویی در مهار فتنه‌های رُخ‌ داده پس از انقلاب اسلامی نقش تعیین کننده داشته‌اند.

در سال‌های اخیر وقتی دامنه برخی التهابات و اغتشاشات به دانشگاه‌ها نیز گسترش یافت،این دانشجوی هوشیار بود که در میان زنگارهای مبهم سرانجام با تکیه بر تبیین و روشنگری مرزهای تردید و شکاف های ایجاد شده در محیط دانشگاه را سامان می‌داد.

«دانشجو»؛ یارِ دیرین انقلاب در بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز

چندی پیش نیز دانشجویان در سراسر کشور جنایت‌های رژیم صهیونیستی را محکوم و برای حضور در غزه اعلام آمادگی کردند و اینگونه استکبارستیزی و دشمن شناسی خود را به رُخ جهانیان کشیدند.

این در حالیست که پروژه آرمان زُدایی و هویت زُدایی با هدف گسترش ناامیدی همچنان از سوی دشمنان در دانشگاه‌ها دنبال می‌شود. از این رو رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۸ نسبت به این مساله هشدار دادند.

ایشان همچنین در سال ۱۳۸۸ فرمودند: این نگاه من به جنبش دانشجویی است؛ ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضدحاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایش‌های انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجویی است.

۱۶ آذر؛ سالروز شهادت سه دانشجوی دانشگاه تهران به نام‌ شهیدان «احمد قندچی»، «مصطفی بزرگ‌نیا» و «شریعت رضوی» در سال ۱۳۳۲ است که در اعتراض به دخالت امریکا و انگلیس در امور ایران و سفر “ریچارد نیکسون” معاون وقت رییس جمهوری آمریکا در دانشگاه تهران به شهادت رسیدند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha